- این نوشته برای کسانی است که زبان فارسی را دوست دارند و فکر میکنند با آن میتوانند به گسترۀ وسیعتری از تجربۀ زندگی در چند قرنی که ادبیات فارسی تولید شده است دسترسی داشته باشند.
- منظور از زبان فارسی، فارسی سره یا فارسی میانه نیست. بلکه منظور زبانی است که در هزار سال گذشته با آن با همین عنوان ادبیات ساخته شده است. ممکن است کلمات بسیاری با ریشۀ عربی یا حتی دستور ساخت عربی در این زبان «فارسی» وجود داشته باشد.
گاهی کلماتی از زبانهای خارجی وارد زبان فارسی میشود که نام چیز یا کاری هستند که پیش از این در زبان فارسی به آن فکر نشده است. مثلا کامپیوتر یا شاتل فضایی. من نمیخواهم دربارۀ روابودن یا روانبودن استفاده از همان شکل فرنگی آن کلمات در فارسی سخن بگویم. البته فکر میکنم ما گاهی توانستهایم معادلهای خوبی برای حتی این طور کلمات بسازیم که کاربرد آنها از کاربرد شکل فرنگی آنها بسیار بهتر است. مثلا فضانورد را ساختیم و همه هم خوشمان آمد. حتی کلمات قدیم را برای دستگاههای جدید به کار بردیم مثل یخچال. تا پیش از این یخچال بنایی بود گنبدی همراه با استخر و دیوار سایهانداز برای تولید و نگهداری یخ در زمستان و استفاده از آن در تابستان.
من دربارۀ اینطور موارد نمیخواهم صحبت کنم.
سخن من دربارۀ کلماتی است که از فرنگی وارد زبان ما میشوند و جای کلمه یا کلمات دیگری را میگیرند. مثلا همین «کات کردن» را در نظر بگیرید. اگر کسی بشنود که فلانی با دوستش کات کرده، شاید گمان کند که تا پیش از این در میان فارسیزبانان کسی با کسی تمام نمیکرده، کسی از کسی نمیبریده و همه تا آخر عمر به خوبی زندگی میکردند.
حرف من این نیست که بیایید از زبان فارسی پاسبانی بکنیم که از چیزی پاسبانی کرده باشیم. سخن این است که اگر فارسی را خوب به کار نگیریم با تجربۀ هزار سالهمان از زندگی و عشق و … بریدهایم.
اگر من تجربۀ عاشق شدن را با شعر حافظ پی گرفته باشیم و زیرلب زمزمه کرده باشیم:
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
آنگاه شاید تحربۀ بریدن با تجربۀ کات کردن متفاوت شود و حتی شاید سختتر با کسی ببرم.
وقتی دوستی از دوستی میبُرد و یک طرفه همه چیز را تمام میکند طبیعی است که به یاد خاطرات خوش و صمیمیت پیش از آن بیفتیم. با خود بگوییم چه راحت از آن همه صمیمت گذشت، از آن همه حرف و فکر خوب گذشت. و با خود زمزمه کنیم:
گذشتی و نگذشتم، شکستی و نشکستم
بریدی و نبریدم، گسستی و نگسستم