تا اون موقع که مدرسه میرفتیم آزمایشگاه همیشه یا وسایلش خراب بود یا مسئولش نبود هیچ وقت چیزی رو خلق نکردیم تو دانشگاه هم از ۱۰ تا دستگاه یکیش فقط نصب بود و نهایت خلاقیت ساخت محلول آب نمک بود .
آموزش عملی هزینه بسیار بالایی میطلبد و با بودجه فعلی آموزش و پرورش ممکن نیست. از طرف دیگر معلم آموزش دیده برای دورههای عملی نیاز داریم که پرورش دادن آنها نیاز به یک برنامهریزی طولانی دارد.
سوی دیگر ماجرا اما مستقیما ربطی به آموزش و پرورش ندارد بلکه به خلاق نبودن و بیانگیزگی معلم برمیگردد. انجام آزمایشهای فیزیک با آونگ (آزمودن گرانش و اصطکاک هوا) و یا چند وزنه و قرقره (آزمون اصطکاک بین سطوح) و یا یک گلوله سربی و توپ پینگ پنگ (آزمودن شتاب هنگام سقوط دو جسم با جرمهای متفاوت) چندان امکانات خاصی نمیطلبد اما متاسفانه در طول دوران تحصیل از انجام چنین آزمایشهایی محروم بودم.
خب علی لب مطلبو گفت. خلاقیت فردی معلم و استاد خیلی مهمه ولی در مقیاسی به بزرگی کل سیستم آموزشی، نگاه و دغدغه طراحان و مسٶولان برون و درون سیستم مهمه.
من یادمه خودم خیلی آزمایشات فیزیک و شیمی رو دوست داشتم و خودم بسیاری مواد و وسایل در منزل داشتم هنوز هم دارم .
یه روز از معلم شیمی پرسیدم استاد اگر کاربید رو تو اسید کلریدریک بریزیم چی میشه گفت منفجر میشه من گفتم ولی من انداختم و فقط کف کرد معلم گفت ازمایشات شیمی خطرناکه نباید در منزل انجام بدی ولی من فهمیدم اصلا معلم تا به حال این آزمایش رو انجام نداده
حتی یه ظرف الکترولیز هم با کاسه پلاستیکی و دو قطعه میله گرافیت که از وسط باطری مستعمل رادیو در آورده بودم برای خودم ساخته بودم و با الکترولیز هیدروژن و اکسیژن به دست می آوردم هنوز هم سدیم در منزل دارم
به بچه هاتون یاد بدین سیریش باشن و از هرچیزی به سادگی نگذرن