یک نفر راستگو در شهر پیدا شود نشان میدهد اولی دروغ گفته و اگر یک دروغگو در شهر پیدا شود نشان میدهد که دومی دروغ میگوید ، اگر همه دروغ میگویند پس دومی دروغ میگوید و اگر هیچ کسی دروغ نمیگوید پس اولی دروغ میگوید و در نتیجه هردو دروغ میگویند چون نهایتا حرفشان صحیح نیست و دروغ است!!
فکر کنم جواب و نکتهی اصلی سوال اینه که حقیقت و دروغ همسنگ و هم ارزش تلقی میشن. درواقع اونی که سعی داره راست بگه داره دروغ میگه و اونی که دروغ میگه داره راست میگه. باقی جزییات سوال از اهمیت چندانی برخوردار نیستن، و جواب مطلقی وجود نداره.
اینجاست که احتمالاً میگن “حقیقت و دروغ یکی شدن”
ولی چون جواب مطلق حالش بیشتره باید بگم که شواهد و قرائن نشون دهندهی اینه که همهی مطنقستانیها دروغگو هستن. واسه این جوابم هم دلیل موجه دارم:
1- آدمای بداخلاق کلاً درغگواند.
2- اینکه نفر اول بلافاصله جواب میده نشون میده که ایشون از قبل جواب رو آماده داشتن و اصلاً واسه این موقعیت آماده بوده. اینجا با یه دروغگوی قهار مواجهیم که سعی داره پشت اخمش پنهان بشه و ذهن مارو منحرف کنه.
نکتهی انحرافی اینکه بر اساس شواهدی که راجع به نفر اول وجود داره حدس میزنم که ایشون دچار شکست عشقی شدن، یعنی هم خانمای شهر دلشو شکوندن و هم آقایون شهر. که این خودش نشون میده ایشون در زندگی شخصیشون با مشکلات عدیدهای مواجه هستن. و اصلاً دچار دوگانگی شخصیت شدن.که احتمال دروغ گفتنش رو بیشتر میکنه. با این فرضیات حدس من اینه که ایشون یه خانم حدوداً 30 تا 35 ساله، مو مشکی، قد 1.70، کارمند یه شرکت خصوصی در حوزه واردات هستن.
3- تامل نفر دوم نشون دهنده اینه که داره دروغ میگه. اصلاً چرا موقع جواب دادن به چشای آدم نگاه نمیکنه(مرتیکه هیز همهی حواسش به خانمهس و به سوال توجهی نداره). همین نشون میده داره یه چیزی رو پنهون میکنه
خلاصه که اگه بازم سوالی دارین که یه جواب منطقی میخواد من در خدمتم
ضمن لذت بردن از پاسخ @Ali-Shakeri و تایید نظر ایشان .من هم فکر میکنم نفر دوم نظرش درست است چون مثبت اندیش است و با تامل جواب داده و اسمی از منطق ستان نیاورده و گفته اینجا