در کتاب پله پله تا ملاقات خدا استاد عبدالحسین زرین کوب در شرح حال مولانا می گوید او درمقام مفتی شهر هنگام حرکت در شهر با تعداد زیادی از مریدان وقتی از بازار مسگران عبور میکرد با صدای چکش صنعت گران به وجد می آمد و مشغول چرخ زدن و سماع میگشت.!!! هنوز هم در مراسمی که هر سال در قونیه برای بزرگداشت آن فقیه انجام میشود رقص سماع دارای جایگاه ویژه ای است .
یک دست جام باده و یک دست جعد یار / رقصی چنین میانه میدانم آرزوست (حضرت مولانا)
حضرت حافظ هم به این موضوع با دیده احترام مینگرد آنجا که میگوید:
رقص بر شعر تر و ناله نی خوش باشد / خاصه رقصی که در آن دست نگاری گیرند
پس تا میتوانید برقصید و برقصید و برقصید
شما هم اگر شعری در مورد رقص میدانید ما را هم بی نصیب نگذارید. متشکرم