به نظر شما زندگی پوچ است؟

آیا تا به حال یک نگاه کلی به زندگی و زندگی کردن کرده‌اید؟
ما برای چه زندگی میکنیم وقتی میدونیم روزی مرگ میاد سراغمون و همه چی تموم میشه؟
زندگی یک چرخه برای کلیه انسان‌های زمین است و مرگ پایان جدا ناپذیر این چرخه است
از نظر من هیچ اثباتی برای ادامه داشتن زندگی بعد از مرگ وجود نداره

4 پسندیده

دروغ چرا، گاهی پوچ و بیخود به نظرم میاد، مخصوصا وقتایی که پریود هستم.

برای من باور به زندگی بعد از مرگ نیست که به زندگی حس و حال و معنا میده، خود الان زندگی هست. اینکه چطور از پس هر اتفاق میتونم بربیام، و دیگران در چنین موقعیت هایی چه کردن، من با تمام تفاوت‌هایی که با بقیه ادما دارم کجاها مثل بقیه رفتار میکنم، و چیزهایی از این جنس برام جذابن.

اخیرا پدربزرگم و رویکردشون رو تو اوج درماندگی در سنین پیری دیدم، دوست دارم بدونم من تو چنین سنی چه میکنم و چه رویکردی پیش میگیرم.

دوست دارم بدونم موقع مرگم به چی فکر میکنم.

دوست دارم بدونم تا موقع مرگم چقدر تونستم از حسرت های زندگیم کم کنم.

یه جور تمایل خنده دار به تجربه کردن! یه جور رقابت با خودم! و چون خودم طراح این بازی هستم، کمتر درش پوچی می‌بینم. همین.

4 پسندیده

وای چقد لذت بردم! آفرین به این خلاقیت :thinking:

اصلا ضرورتی نمی بینم خودم رو درگیر فکر کردن به وجود یا عدم وجود یه زندگی دیگه بعد از مرگم کنم

همین الان رو باید ساخت حداقل اینه که بر اساس قانون عمل و عکس العمل باید نتیجه رفتار خودت رو ببینی و این یه توقع منطقیه بیش از اندازه خودمون و عقل مون هم منطقا نمیشه ازمون توقع بره پس به احتمال خیلی زیاد برنده بازی هستیم چون تلاش مون رو کردیم و مهم همینه و باید هم باشه :face_with_monocle:

3 پسندیده

من به زندگی به عنوان یه زمین برای رشد خودم نگاه میکنم.
شخصا یه زمانی (نوجوونی) درگیر مسایل اعتقادی شدم چون شوخی نیست! قراره بر اساس اون عقاید، زندگیمو بچینم و مسیرمو براساس اون برم و بخاطرش رفتم منطق خوندم و فلسفه و یعالمه چیز جدید حتی توی یه کنفرانسم توی کلاس درباره تناقضات با معلم دینیم دعوام شد!!!(البته این قبل منطق بود)
تو به زندگی بعد از مرگ اعتقاد نداری چون منطقا به خدا نرسیدی و تا با دلیل محکم (مثل واجب الوجود ابن سینا که خیلی سنگینه) به خدا نرسی نمیتونی به زندگی پس از مرگ (بهش میگن معاد ) برسی
من شخصا بعد از مدتها تحقیق و بررسی اعتقاد پیدا کردم … نه تنها من بلکه هیچ کس نمیتونه جواب این سوالاتتو بده بلکه خودت باید بگردی وجوابهارو بسنجی … این تجربه شخصی منه

2 پسندیده

اگر منظورتون من هستم باید بگم من نگفتم به زندگی اون دنیا اعتقادی ندارم گفتم خودم رو درگیرش نمی کنم چون معتقدم چه باشه چه نباشه من باید آدم درستی باشم درست بودن هم عقلا باید تایید بشه نه در مذهب خاص

ضمنا اعتقاد به خدا که فقط با اعتقاد به معاد ثابت نمیشه هستند کسانی که مثلا اعتقاد دارند فقط در ظاهر اینکه در عمل چه اتفاقی میفته مهمه منم کلی فلسفه و چیزهای دیگه خوندم و می خونم اما داستان خیلی فراتر از این حرفاست تا الان به این نتیجه نرسیدم که خدا موجودی جدای از من منه

1 پسندیده

بقول عالجناب سهراب تا شقایق هست زندگی باید کرد

به همین دلیل زندگی را پوچ میدانید

دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند

بقول حضرت پروین: اندر آنجا که قضا حمله کند / چاره تسلیم و ادب تمکینست .همه در چنین شرایطی تسلیم میشوند ولی خوش به سعادت کسانی که همیشه تسلیم بوده اند.
همه در چنین شرایطی آرزوی مرگ و خلاصی از چنین شرایطی دارند جز امثال حضرت سعدی که می فرماید:
در آن زمان که بمیرم در آرزوی تو باشم / بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

حسرت یه دونش هم زیاده

همه همین کار رو میکنن ولی اکثرا بعد میفهمن میتونستن بهتر عمل کنن

2 پسندیده