به یه نفر که کنکور رو رد شده، چی میگی؟

نیاز به زمان هست برای ریکاوری، روی بررسی دقیق شرایط و مسیر طی شده تأکید می‌کردم. میگفتم باید زمانی بذارید و همه چیز رو بررسی کنید و سرسری نگاه نکنید. پس اگه قرار به کمک من باشه، یکی دو جمله کمک کننده نیست، مثلاً کتاب دور زدن آزاد و کتاب امکان رو معرفی می‌کردم یا براشون می‌فرستادم خودشون و خانواده بخونن، ولی اینکه واقعا بخونن معلوم نیست. خیلی از آدما وقتایی که باید تجربه دیگران رو ببینن، نمی‌بینند.
خیلی از بچه‌هایی که الان کنکور دادن و حتی قبول شدن رو پدرها و مخصوصاً مادرها، تحت فشار تا اینجا کشوندن، چون علاقه‌ای و پشتکاری برای درس خوندن نداشتن، حتی بچه به این نیاز نرسیده که برای انتخاباش نیاز به بررسی بیشتر داره، که تا حدی طبیعیه، ولی به نظرم این وضعیت هدایت زوری باعث شده بچه‌های ما دیر بزرگ بشن.
خلاصه در شرایط موجود هیچی مثل بررسی دوباره مسیر و روشن شدن هدف و توان واقعی فرد و گاهی خانوادش و حتی شرایط جامعه مهم نیست. من یک مثال تو ذهنم دارم، افراد بسیاری ادعا می‌کنن که می‌خوان در آینده پزشک شوند، اما واقعا دوست ندارند، یا شناخت یا عزم‌ یا امکانات کافی براش ندارند، بنابراین عده بسیار کمی هستند که به این هدف می‌رسند؛ یکی از آشنایان بعد از ۳ سال کنکور قبول شد، و بسیاری همان سال اول انتخاب می‌کنند که از علاقه‌شون بگذرن، اینجاست که بررسی شرایط و امکانات فردی، خانوادگی و اجتماعی حال و آینده خیلی مهمه، که بعضیاش عمومیت داره و بعضیاش کاملاً به فرد وابسته‌ست و نمیشه نسخه یکسان پیچید.

6 پسندیده