خب اون یکی کتاب رو بگو برامون. زنان هوسران
یاد مهران غفوریان افتادم تو خندوانه تعریف میکرد فیلم های باباشو یواشکی بر میداشت میدید
اون کتاب و تقریبا در ۱۵ سال پیش خوندم ولی معمولا اینجوری بود که سخت مردن.
چه جالب
داستانی بود یا مستند؟
مردان هوسران هم بود بنظرت سخت میمردن؟
مثلا روایتهای تاریخی بود. نمیدونم چقدر معتبر بود.
نه دیگه. مرد هوسرانم مگه داریم!
ایهام داشت بسیاررررر عمیق
تایپ شهودی N بود
من از وقتی به آنیما و آنیموس، تقابل اونها و سایه ها پی بردم خیلی فهم چرایی ماجرا برام ملموس تر شده
تقریبا نفهمیدم چی گفتی
اول باید متوجه بشم همون برداشت منو داشتی؟
اینکه “مرد هوس باز نداریم” ینی چی؟
منظورم این بود که اون چیزی که برای زنان هوسرانی تلقی میشه، برای مردان حق مسلمه. لذا مرد هوسران نداریم، مرد طبیعی و نرمال داریم.
دقیقن منم همینو از حرفت برداشت کردم. این موضوع رو بعدن تو تاپیک جدا صحبت میکنیم. خیلی گستردس.
ولی در کل این نگاه شما ناشی از قرن ها رفتار های اجتماعی هست که تو ژن و ناخودآگاه اجتماعی زن ها کد شده. حتی از ابتدای تاریخ ناتوانی و ضعف رو به زن تحمیل کردن. همینه که میبینیم زنی تو حوزه کاریش موفقیت بدست میاره به شکل تعجب آور طوری تحسینش میکنن که انگار قرار نبوده دستاورد داشته باشه . حتی بعضا میبینیم چه چیزهای دیگه ای رو فدای این دستاوردهاش ممکنه بکنه. یه کتابی خوندم اسمش رو متاسفانه یادمنمیاد میگفت زن ها در ناخودآگاه شون حس رنج و دلخوری زیادی نسبت به مردان حمل میکنن که ممکنه اینو آگاهانه هم نفهمن و به شکل های مختلف تو زندگیشون بیاد بالا و رو بشه.
ولی اگه زن و مرد این ناملایمات رو بشناسن و شفا بدن اونو، اتفاقات خوبی میوفته
این دوره رایگان رو دانلود کن. فکر کنم خیلی موثر باشه.
یاد این مطلب افتادم.ضرب المثل چینی هست که میگه:" یک سطل اشک دیدگان در مقابل یک جفت پای بسته".
تاریخ این ضفع و ناتوانی تحمیل شده را فراموش نمیکند.
باید شفا بدیش و بعد خض کنی ازش . اینکه زنان دست به کارها و دستاورد های عجیب میزنن بنظرم یه جور پاسخ و تقابل احساسی هست که در خیلی موارد در انتها شادشون نکرده و عمدتا در اواخر عمر میفهمن چه اشتباهی کردن. این کتاب جالب بود برام. منظورم اصلا این نیست دستاورد چیز بدیه براشون. منظور من اینه کلا هر فردی اون دستاوردها رو برا خودش و حس رضایت خودش کسب کنه نه به خاطر تقابل ها و اثبات کردن خودش. من بعضی وقتا با این سوال خودمو ازمایش میکنم: اگه تو یه جیزه تنها زندگی میکردی، فلان کاری که هدف تعیین کردی رو انجام میدادی و شاد میشدی؟
این به خاطر تله بی ارزشی ای هم هست که اون زن از کودکی با خودش حمل میکرده. این تله رو کی بوجود آورده: پدر و مادر و جامعه
اونها مجبور به این کار بودن… و اگر مثلا از فرط درد، باندها رو باز میکردن، اونقدر کتک میخوردن که دیگه هوس این کارو نکنن
بله بیشتر مجبور بودن ولی خب بنظرم بعضیاشون هم بی ارزشی داشتن
ولی حالم بد شد دیدم
باشه شوالیه بی نشان! ممنون از دعوتت
به من میگن شاهزاده حقیقت
بگید ببینم چه حقیقتی رو میخواید بدونید؟
اگر قرار باشه فردا درباره یه چیز دروغ بگی چیه؟
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن * * * فردا که نیامده فریاد مکن
خلاصه غم فردا رو نخور و بیخیالش