نکتهای که ممکنه انتخاب رو به سمت فیلم ببره، موسیقیه (و البته تصویر)، که عمق و گستره زمانی تخیل رو افزایش میده، و گذر زمان رو برای اکثر آدما آسون میکنه.
من فیلم رو ترجیح میدم چون حس می کنم تو خلوت زندان بیشتر منو به صورت بصری به آدم ها پیوند میزنه و از تنهایی در میاره و داستانه.
چون داستان بود این انتخاب رو کردم. کاش این سوال از آدمایی که تجربه زندان و به خصوص انفرادی داشتن پرسیده میشد. فکر کنم مقداری هم به شخصیت برونگرا یا درونگرای هر فرد مربوط باشه.
اما کلا هم دیدن فیلم یه رمان رو به خوندنش ترجیح میدم و برای مطالعه کتاب های غیر رمان رو دوست دارم.
فیلم و کتاب 2 روش در میان هزاران روش موجود برای انتقال مفاهیم به شکل آماده هضم آن برای ذهن هستند. تفاوت میان این 2 روش در این است که فیلم بسیار آماده هضم تر است و ذهن بیننده را برای ساعاتی که در حال تماشای فیلم است و چندین ساعت و حتی چندین روز بعد از آن درگیر می کند و تحت تاثیر قرار می دهد، اما کتاب به دلیل روند طولانی تر آن در مطالعه با ذهن مخاطب بازی کرده و مخاطب را کنجکاو نتیجه نهایی داستان کرده و ذهن مخاطب در داستان به دنبال جواب نهایی گشته و ذره ذره تغذیه می شود و در نهایت با خواندن کتاب شاهد رشد بیشتر سطح فکری و خلاقیت در خواننده خواهیم بود.
با تمامی این تفاسیر ( به یاد فیلم old boy ) نه کتاب نه فیلم. تمرین ورزش برای روزی که حبس تمام می شود. انتقام!! ( شوخی ) در مجموع اگر هدف شما از پرسش این سوال پیدا کردن تمایز میان این 2 روش تغذیه اطلاعاتی با استفاده از سلیقه جمعی است، در حال حاضر فیلم به دلیل راحت تر بودن روند تغذیه اطلاعاتی ( که خود معایبی هم دارد ) مورد پسند تر واقع شده هر چند که کتاب به فراموشی سپرده نشده است و همچنان پایه اصلی دانش بشریست.
پس شما رو به جرم زد و خورد آوردن اینجا
خوبه، داریم کمکم با همبندیامون آشنا میشیم. من هنوز تفهیم اتهام نشدم، انگ سیاسی زدن، میگن همکاری با مافیا هم داشتم، اگه اینجوری باشه، انقد پدرخوانده میبینم تا شاید یه روز عفو بهم بخوره، بیام بیرون مادرخوانده بسازم.
فعلن قراره وکیلم بیاد، تا اونموقع سکوت میکنم.
@Fatemeh-law
تفهیم نکردن که حبس ابده انتقام فعلا از دستور کار خارجه
اتفاقا متوجه موضوع شدم اما اگر فیلم ذکر شده رو دیده باشید نقش اول بعد از (اگر اشتباه نکنم) 13 سال در حالی که باوری به آزاد شدن نداره به آزادی میرسه. زندگیه دیگه قابل پیش بینی نیست فرض محال که محال نیست
عالی بود. مثل خود زندگی، آرزوی چیزی رو داری و هیچ وقت بهش نمیرسی. ایده خوبیه برای تبدیل حبس به زندگی معمولی
یه ایرانی واقعی حبس ابد براش شوخی خنده داری بیش نیست
رجوع شود به : چهطور ریشۀ نژادپرستی در ایران را بخشکانیم؟
کتاب = خواب = ایدال
بعد میگن به ادما آزادی بدید درسته من هم همین حس رو دارم که انتخاب اینجا ملموستره و البته ترس کمتری داره، چون کیفیت کار ثابته.
ولی خوبه که پارشال رودستِ سرپارشال بلند شده این نشون دهنده کیفیت آموزش در پادپُرسه.
خوب الان این کلاس پیشنیازه بعد که ارتقا پیدا کردیم میایم سراغ کلاس بیگانه.
اول کتاب چون کتاب ذهن ادمو کامل در اختیا میگیره و ولذت بیشتری داره ولی فیلم نه
من مطمئنا کتاب رو انتخاب می کنم ولی قطعا نه این کتابو … به شمام توصیه می کنم این کارو نکنید علی @Ali_Shakeri میخواد برا همیشه آزادتون کنه از همه چیو همه کس خود زندان به اندازه ی کافی کسل کننده هست با این کتاب دیگه باید خودکشی کنید و تمام حیفه خب صبر کنید عفو بهتون میخوره آخه تو زندانای ایران کی تا حالا تو حبس ابد مونده با این کراماتی که میشه از طرف بعضیا و عفو می فرماین تازه کلی راه حل هست کافیه من بشم وکیلتون
خیلی ممنون از حسن نظر و انتخابتون دوست عزیزم بفرمایید بعد این همه سال وکالت تون رو کردم یه حق الوکاله ای چیزی خب پرداخت کن خودت که می دونی وکلا چقد خرج دارن جدیدا هم که یاد گرفتی تمام مدارک تو حتی سندهای پرداختم برام ایمیل می کنی میگی: پاکش نکنیا داشته باش
آخه شما بگید این درسته ؟ یه قرادادی گفتن آخه حق الوکاله ای … من هرچی لارج بازی در میارم بعضیا اصلا به خودشون نمیان
به نظرم بهتر بود یه بازی جذاب بین گزینههای خستهکننده، درست میکردی. بین این گزینهها کدوم رو انتخاب میکردی :
- خوندن مکرر برادران کارامزوف
- دیدن مداوم سریالهای کُرهای از اونائی که فقط توی یه اتاق ساخته شدن و هی یکی میاد میگه: بانوی من.
- حبس ابد با اختیار انتخاب کتاب یا فیلم
ببین یوسف نشد که آخه این پیشنهادای عالی رو بدی من حسودیم میشه… مطمئنم تمام زندانیا خودکشی می کنن اونوقت یه تقدیر حسابی از طرف رئیس محترم قوه ی قضاییه میشی به خاطر تلاش ظاهرا موجه ت در جهت تحقق سیاست زندان زدایی
پیشنهاد آخر جای فکر داره، خیلی سریع قضاوت نکنید، شما وکیلید نه قاضی
هیچم جای فکر نداره فک کردی من زنگیمو دوست دارم
خوب ازونجایی که من یه زندانی معروفم وکالتم افتخاری بس بزرگ است که نصیب هر وکیلی نمیشود، من هم از روی علاقه این امر خطیر را به شمای کبیر سپردم. پس با اجازه شاعری که گفته با من صنما دل یکدله کن :
شما هم رأس الوکلا کم ولوله کن
واي خداي من! آخه منو اين همه خوشبختي محاله …
ميگم هنوز به اندازه ي كافي ظاهرا شهرت كسب نكرديم آخه غير پپ هيچ جا اسمي ازمون نمي برن. بزن تو جرايم سياسي