تا حالا به این فکر کردید از نوشته های معمولی خودتون یه کتاب بسازید؟ اگر انجامش دادید بگید و اگر انجامش ندادید علتش چی بوده
من خودم فکر کردم ولی یکی از مهمترین نکات این بوده که چطور نشر بدم و چطور مخاطب پیدا کنم. نکته مثبت حضور در پادپرس همین بوده برام.
همین شعر گفتن رو امتحان کن
مثلا یا تجربیات شخصی .
خبر داری چقدر برای نشر کتاب باید هزینه بشه؟
نه دقیقا. ولی میدونم کار خیلی هزینهبری هست، بخصوص برای کسی که برای اولین بار بخواد اینکارو انجام بده. البته به خیلی چیزها هم بستگی داره، اعتبار انتشاراتی، تعداد، … .
من هم خیلی دوست دارم یه روزی یه کتاب بنویسم اما واقعیت اینه که به نظرم حرف گفتنی ای ندارم که بقیه نگفته باشن
تمام زندگیت و فکرت و عملت حرف جدید یا خاصی میتونه داشته باشه که تو زندگی بقیه نیست
فکر کردم و انجام دادم.
دقیقا بعد از پایان اولین کتاب به جای کلمه ی پایان، این جمله رو قید کردم:
“من نوشتم.”
آماده ی چاپ هستن.
به امید خدا بعد از انتشار در اختیار دوستان قرار می دم.
دو تا کتابم قراردادش منعقد شده و کتاب سوم هم در مرحله ویراستاریه.
عنوان کتاب اول: آموزش نوین ۵۰۴ واژه
عنوان کتاب دوم: رشد شخصی،واجب تر از نان شب
عنوان کتاب سوم: جمال (زندگینامه ست)
بله
خاطره از دوران کودکی تا بعد از سربازی
نوشتن داستان به اسم ( عشق بی پایان ) که اسمشو خودم با تصوراتم انتخاب کردم البته تو اینترنت
نذاشتم بهیچ نشریه برای چاپ ندادم ./ تو گوگل سرچ کنید هم اسم این داستان رو میاره ولی با داستان من خیلی فرق داره . من داستانم رو در سال 92 نوشتم هم واقعیت داره و از نظر
بعضیها که بهشون اعتماد داشتم جالبه . اینم بخاطر این بود که تصادفی کردم و مدت 3 سال
خونه نشین بودم