شاید براتون پیش اومده باشه شما رو به چشم یک فرد کم سن و سال و یا مسن تر ببینن و واکنشهای جالب و گاهی خنده داری ازشون دیده بشه و یا شایدم خود شما این اشتباه رو درباره دیگران کنید اگر خاطره ای دارید تعریف کنید
در مورد خودم ، عمدتا سنم رو بالا در نظر میگیرند حدودا 4-5 سالی بزرگتر. شخصا مشکلی ندارم و فقط زمانی که مستقیم از خودم بپرسند سنم رو میگم که خب پیش نیومده کسی بپرسه در نتیجه ممکنه در یک جمع همسن و سال باشیم ولی چون فکر میکنند من دو سه سالی بزرگترم احترام بیشتری برام قائل میشن
علاوه بر اینکه معمولا جوونا ریش و سبیل رو اصلاح میکنند و برعکس من دوست دارم ریش چخوفی یا تولستویی داشته باشم (که به اون کیفیت نمیشه!!) ؛ کنش و سلوکم نیز با افراد همسن و با توجه به حال و احوال جوانی نمیخوره! به همین دلیل برخی افرادی که تمایل به حدس زدن سن و سال آدما دارند ، معمولا با 3-4 سال اختلاف سن منو حدس میزنند.
زیاد توضیحی نمیدم ولی یه بار سن من رو 5 سال کوچیک تر حدس زدن. خب یکم نسبت به سنم قد کوتاهی دارم ولی حداکثر یک سال و نیم. خیلی ناراحت میشم بیشتر وقت ها از این اشتباه حدس زدن.
برا من زیاد پیش اومده و معمولا سنام رو به خیلی کم در نظر میگیرند. یه روز صبح چون زود بیدار شدم ترجیح دادم تا ایستگاه تاکسی، پیاده برم و با تاکسی برم مدرسه. چهارراه سمت راست مدرسهی من بود و سمت چپ دبیرستان. گفتم چهارراه پیاده میشم. راننده گفت اگر میرید دبیرستان تا اونجا میبرم
یک روز دیگه من کلاس بودم و خانمی که مادربزرگ یکی از بچهها بود در کلاس در زد و ساندویچی داد که به نوهشون بدم. ساعت تفریح معاون پرورشیمون گفت: وقتی از کلاس اومد بیرون، از من پرسید معلمشون کجاس؟ گفتم همون که ساندویچ و گرفت معلمشون بود دیگه!