من 18 سالمه یه زمانی تمام فکرم این بود به شهری مثل تهران برم و برای بازیگر شدن تلاش کنم ولی وقتی بیشتر با محیطش اشنا شدم دیگه دوستش نداشتم از طرفی رشته دبیرستانم تجربی بود و دوست داشتم پزشک بشم ولی با دیدن یه فیلم پزشکی ترسیدم به پزشکی برم و طاقت نیارم الان هیچ هدفی ندارم و نمیدونم میخوام با زندگیم چکار کنم و این قضیه به شدت ازارم میده انگار دچار یه جور بحرانم براتون همچین شرایطی پیش اومده؟ چکار کردین؟
نمدونم اینو تا حالا تو پادپرس مطرح کردم یا نه، سوم راهنمایی اولین باری بود که همچین حسی کردم، یعنی خودم رو مواجه با مفهوم مرگ یافتم و اصلا زندگی معناش رو برام از دست داد. با خودم می گفتم: من که دست آخر میخوام بمیرم درس بخوم که چی… خلاصه این شد که معدل امتحاناتم در ۱۴ سالگی شد ۱۵ . دیدم خیر اینطوریام نیست منی که قصد خودکشی ندارم و قصد ادامه زندگی دارم با این فلسفه: “که چی” به جاهای خوبی نمی رسم. و بعد رفتم به سمت پیگیری یکی از جدی ترین علاقمندی های زندگیم: آسمون و ستاره ها و بهش تا حدودی در مقطع کارشناسی ارشد رسیدم.
خب خوبی ماجرا اینجا بود که رسیدم😃. اما بعدش که برگشتم خونه سردرگمی اومد سراغم: خب حالا چکار کنم؟ چه کاری بلدم باهاش پول در بیارم؟ برم دکتری بخونم؟ ازدواج کنم؟ خلاصه گم و گور و گیج بودم یه دو سالی دنبال کارای متفاوت رفتم، همراه با آشنایی با آدمای گل مثل بچه های پادپرس…
گاهیم دست روزگار اومد گفت: دخترم تو لازمه یه چند ترمی بری روابط عمومی و مذاکره عملی بیاموزی خلاصه استقبال کردم و دو سالم فروش که تجارب ارزشمندی برام داشت(هیچ وقت پیشنهادات تصادفی کائنات رو دست کم نگیرید) در حکم یه دگردیسی روحی شخصیتی بود برام این دو سال…
حالا حدود یک سالی هست که از فروش اومدم بیرون… حالا دارم روی نقاط قوتم که می تونه ارزشی به اطرافم اضافه کنه، چیزایی که بلدم و به درد اطرافم میخوره و از سمت دیگه زندگیم رو پیش میبره وقت میذارم. هرچند درآمدش مثل فروش نیست اما از جنس روحمه: آموزش نجوم و فیزیک. یه نیم چه نگاهیم به علاقمندی قدیمم برنامه نویسی دارم که می خوام جدی یادش بگیرم…
منم بعد کار فروش خیلی سر در گم بودم اما با خودم گفتم: نجمه تو به چه دردی میخوری؟ روحیت؟ استعدادت؟ آیا میخوای تو راهی بمیری که تعلقی بهش نداری و فقط قصدت تموم کردن زندگیه؟ از خودتون این سوالا رو بپرسید.
۲۰ سال دیگه قراره کجا باشید؟
طولانی شد… خلاصه اینکه ببین: روحیاتت چیه؟ چه کار و فعالیتی رو با لذت انجام میدی؟ چی الان رو بورسه و خواهان داره…
یه مورد جالب برای من اینه که هرچیزی عمیقا در ذهنم میخوام چندی بعد راهش در دنیای حقیقی بهم نشون داده میشه… چندان اعتقادات ماورایی ندارم🙄 اما نمی دونم اسم این چیه. یه جورایی بهم قوت قلب میده…