جرات مندی یکی از مهارتهای اصلی زندگی است که در داشتن تعامل مؤثر با دیگران تأثیر بسزایی دارد. انسان جرات مند در مسیر زندگی میتواند موفقیتهای بیشتری را به دست آورد و بهداشت جسمی و روانی بالاتری را نیز تجربه کند. همچنین یکی از مهمترین کارکردهای این مهارت این است که در نه گفتن بجا کمک میکند. در واقع جرات مندی باعث میشود که در عین حال که روابط احترامآمیز خود را با اطرفیانمان حفظ میکنیم، بتوانیم درخواستهای نا به جای آنها را به شیوه درستی رد کنیم.
کسانی که به صورت منطقی میتوانند در شرایط مختلف از خود دفاع کنند و توانایی نه گفتن درست در مقابل خواستههای دیگران را دارند، انسان جرات مند یا جرات ورز نامیده میشوند. این افراد هنگام دفاع از حقوق خود به گونهای رفتار میکنند که به حقوق دیگران تجاوز نمیشود و در عین حال اجازه سودجویی را نیز به آنها نمیدهند. این مهارت نیازمند آن است که شما بتوانید جانب اعتدال را رعایت کنید و برای احقاق حقوق خود پرخاشگری نکنید و از طرفی منفعل نیز نباشید.
• رفتار غیرجرأتمندانه از کجا می آید؟
خیلی از ما یاد گرفته ایم که باید همیشه رضایت دیگران را در نظر داشته باشیم ویا تسلیم خواسته های آنها شویم. یاد گرفته ایم که خیلی خوب نیست که خواسته های خود را مهم تر از خواسته های دیگران بدانیم، یا نباید دردسر و آشوب وتنش درست کنیم، یعنی اگر کسی کاری کرد یا چیزی گفت که ما دوست نداشتیم باید ساکت باشیم و سعی کنیم در آینده از آن آدم دوری کنیم.
. چرا رفتارجرأتمندانه مهم است؟
اگر رفتار جرأتمندانه را بلد نباشیم، این احساسات را تجربه میکنیم:
• افسردگی depression ، که نتیجه خشمی است که در درون خودمان ریخته ایم، احساس اینکه هیچ کس نمیتواند به ما کم کند، احساس نا امیدی و احساس اینکه نمیتوانید زندگی خودتان را کنترل کنید.
• رنجش resentment . که در واقع خشم نسبت به دیگران است که از من سوء استفاده میکنند.
• نا امیدی frustration . چرا من قربانی هستم و همه از من سوء استفاده می کنند؟
• خشم / خشونت. اگر نتوانیم از راه مناسب عصبانیت خود را ابراز کنیم، این عصبانیت جمع شده و ناگهان منفجر میشود.
• نگرانی که باعث انزوا میشود. اگر شما از افراد و موقعیتهایی که باعث بوجود احساس بد در شما میشوند دوری کنید، کم کم از فعالیتهای لذت بخش، از موقعیت های کاری، روابط خوب و بسیاری چیزهای خوب دیگر محروم خواهید شد.
ادامه در پست بعدی…
2 پسندیده
متاسفانه بسیاری از ماها در برابر ظلم در اکثر مواقع تسلیم شده ایم…! مثلاً زمانیکه رئیس اداره بدون دلیل و توضیح و توجیهی دستور می دهد ما از فلان بخش اداری که اتفاقا عاشق کارکردن تو اون بخش هستیم، به فلان بخش اداری که هیچ علاقه ای به آن نداریم منتقل شویم، خیلی هامون دربرابر این موضوع علیرغم میل باطنی، تسلیم می شویم.
یک روایت و برداشت جا افتاده در جامعه ما اینه که: “با اداره نمیشه درافتاد…” و بسیاری از کارمندان هم واقعاً تمایلی به درافتادن با عوامل اداری اداره محل خدمت خود ندارند.
اگر بدانید حقی از شما توسط مافوق تون ضایع شده، و با اعتراض راه به جایی نخواهید بُرد، (در اصطلاح با اداره توان درافتادن نخواهید داشت) چیکار می کنید؟
آیا تا این حد جراتمند هستید که در برابر رئیس اداره تان که حقی از شما ضایع کرده، از حق خودتون دفاع بکنید، حتی اگر بدونید در صورت عدم اثبات ادعاتون ممکنه اخراج بشین، یا وضعیت تون بدتر از اینی که هست بشه؟
و آیا ترجیح می دهید بعضی از ناملایمتی ها و ناعدالتی ها را ببینید و دم فرو بندید و مدارا کنید و چون فکر می کنید اعتراض تون وضعیت رو بدتر خواهد کرد، پس بهتره سکوت اختیار کنید و تن به ظلم و ستم بدهید؟
مورد دوم
فرض کنید، با همسرتون برای آخر هفته خودتون برنامه ریزی کردین که برین مسافرت.( البته خبری از کرونا نیستا، همه جا امن و امان هست) قرار شده ظهر چهارشنبه بعد از برگشتن از سرکار، یه نهاری بخورید و حرکت کنید. وسایل ها رو هم شب سه شنبه آماده کردین، ساعت ۱۲ روز چهارشنبه، تلفن تون زنگ می خوره، مادرتون هست، یا یکی از اقوام دیگه، بعد از سلام و احوال پرسی، بهتون میگه: برای آخر هفته تون مهمون نمی خواهید…؟
چیکار می کنید؟
آیا جرات گفتن نه رو دارید؟ حتی اگر بدانید این نه گفتن ممکنه باعث دلخوری مادرتون یا … بشه!
شیوه برخوردتون با این موضوع به چه شکلی می تونه باشه؟
ترجیح می دهید از خیر سفر بگذرید تا مامان تون ناراحت نشه؟ یا …؟
بنظرتون چه اقدامی در چنین شرایطی انجام بدید، خوبه؟ دلیل؟
2 پسندیده
تجربه شخصی من از برخورد با چنین شرایطی این هست که معمولا حرفی نمیزنم و درون خودم نگه میدارم. تا اینکه یه جایی دیگه کاسه صبرم سر ریز میشه و خیلی بد میشه. از این حالت اصلا خوشنود نیستم.
گاهی این صبر به دلیل جراتمند نبودن هست گاه هم نه، احترام و دوست داشتن طرف مقابل.
ولی چه تفاوتی بین صبوری و جراتمندی هست؟
آیا جراتمندی آموختنی هست؟
2 پسندیده
جرات مندی یعنی پافشاری بر حقوق خود و بیان مستقیم، صریح و صادقانه احساسات و افکار خود با احترام به حقوق دیگران .
و اما،
صبر در زبان عربی به معنای شکیبایی و خودداری است. این واژه در کاربرد آن نسبت به انسان به معنای حالتی است که موجب می شود شخص خود را نسبت به فشارها، سختی ها، مشکلات، مصیبت ها و از دست دادن ها از درون پایدار و با استقامت کند و واکنش های تند و احساسی و دور از عقل و شرع بروز ندهد.
همونطور که می بینید، جراتمندی، تلاش برای ابراز هست، صبر تلاش برای بازداری.
جراتمندی در مواقعی بکار میاد که فشارهای محیطی از جانب عرف و شرع و … بر روی تصمیمات شما تاثیر می خوان بذارن. مثل همون قضیه ای که مثال زدم، مثلا شما با همسرتون تصمیم گرفتین آخر هفته برید شمال. برنامه ریزی لازم صورت گرفته که یهویی تلفن تون زنگ می خوره، وقتی پاسخ می دید، یا خواهر خانم یا خواهر خودتون بهتون خبر میده که می خوان مهمونی بیان خونه شما. اینجا عرف روی شما فشار میاره که یه وقت جوابی ندی که خواهرتون ناراحت بشه، لذا از خیر برنامه خودتون می گذرید و درپاسخ ایشون میگید که درخدمتیم، حتما تشریف بیارید و… درصورتیکه اگر مهارت جرات مندی داشته باشید می تونید خیلی راحت بگید: آبجی عذرخواهی می کنم، خیلی وقته مسافرت نرفتیم، راستش برنامه ریزی کردیم این هفته بریم شمال. واسه همین اگه ناراحت نمیشید، ما سه روز بعد در خدمت شما باشیم.
منتها صبر یه مفهوم دیگه ای داره، فرض کنید خدای نکرده یه مصیبتی براتون پیش میاد، مثلاً دور از جون یکی از بستگان تون تصادف می کنه، صبر اینجا خودشو نشون میده، که شما چقدر بدور از احساسات و هیجانات با موضوع برخورد می کنید. به بیانی ساده تر میشه گفت که صبر عبارت از تحمل و شکیبایی در برابر سختی ها و بلایا و مصیبت ها و از دست دادن جانی و مالی و مسائل مرتبط با آن در دنیاست.
اینکه در برابر کسی که مثلا بعد از تصادف فحاشی می کنه، ما سکوت رو ترجیح میدیم و منتظر افسر پلیس می مونیم، این درحقیقت صبر نیست، بلکه کنترل خشم یا مدیریت خشم در مواقع بحران هست. یا اگه دربرابر رفتارهای نادرست دیگران سعی می کنیم سکوت کنیم و مقابله به مثل نکنیم، بازهم این موضوع مدیریت خشم هستش. عصبانی میشیم، ولی واکنشی از روی خشم بروز نمی دیم.
2 پسندیده
مطمئناً پیش فرض های زیادی برای جرأت مندی در باورهای عمومی وجود دارد مانند مثالهای ذیر :
جرأت داشتن یعنی رک حرف زدن
جرأت داشتن یعنی حق خود را گرفتن
جرأت داشتن یعنی در یک جمع صحبت کردن
جرأت داشتن یعنی کنار گذاشتن خجالت ها
جرأت داشتن یعنی نه گفتن یا حق خود را گرفتن .
جرأت مندی یکی از ارکان اصلی مهارت های ده گانه زندگی است وباید گفت که فراگیری جرأت مندی به ما می آموزد تا احساسات، افکار و حتی آرزوهای خودمان را بیان کنیم و از حقوق قانونی خود با در نظر گرفتن حقوق دیگران دفاع کنیم و نکته مهم این است که جرأت مندی واقعاً یک ویژگی شخصیتی نیست که کسی آن را داشته باشد یا به ارث برده باشد و دیگری از آن محروم باشد (البته که شرایط محیطی و پیش فرض های مرتبط با آن بسیار تأثیر گذارند)
واقعیت این است که مهارت جرأت مندی آموختنی است چرا که وقتی صحبت از مهارت می کنیم یعنی می توان آن را یاد گرفت و تمرین کرد و از آن در مراحل مختلف زندگی بهره برد مثل تمام مهارت های دیگر همچون نواختن موسیقی، تمرینات ورزشی، دوچرخه سواری ، رانندگی، تایپ ده انگشتی و ….
اگر اینطور نبود که آموزش آن ثمری نداشت، متأسفانه چون مهارت های ارتباطی و زندگی مهارتهایی هستند که شاید دستورالعمل های شفافی گاهی اوقات نداشته باشند، همچون دستورالعملهای آشپزی یا رانندگی، ما تصور این را داریم که فرد باید پیش زمینه هایی داشته باشد.
2 پسندیده
احترام و دوست داشتن طرف مقابل که باعث میشه ما ترجیحاً سکوت بکنیم یا عکس العملی در برابر رفتارهای آن دیگری نشون ندیم، مهارت ارتباطی و اجتناب از رفتارهای غیراخلاقی ست و در حقیقت این مورد هم از مصادیق صبر نیست. بلکه به حرمت طرف مقابل ترجیح می دید رفتاری از خود بروز ندید که باعث رنجش ایشون بشه.
1 پسندیده