آیا نوشتن به زبان عامیانه حد و مرز داره یا آداب داره؟
منظورم اینه که اگه بخوایم (بخواهیم) همون طور که حرف میزنیم بنویسیم خوبه ؟ قشنگه ؟ جذابه؟ قانون داره؟ چطوره؟
هیچ کس نمیتواند کس دیگری را مجبور کند که چگونه بنویسد. بنابراین «هیچ حد و مرزی برای نوشتن به زبان عامیانه وجود ندارد» همانطور که «حیچ هد و مرظی برای عین تور نوشطن نیصط».
شما بین دو نوشته بالا کدام را بیشتر دوست دارید؟ کدامیک راحتتر قابل خواندن و نوشتن است؟ اصلا چرا همه کشورهای دنیا یک زبان رسمی دارند که از کودکی آن را میآموزند؟
فکر میکنم یک زبانشناس پاسخ بهتری برای پرسشهای بالا داشته باشد. اما دلیل این که من زبان نوشتار (فارسی رسمی) را برای نوشتن استفاده میکنم ریشه در یک ترس دارد. ترس از این که روزی برسد که جملههایی مانند «حیچ هد و مرظی برای عین تور نوشطن نیصط» را در اینترنت و کتابها ببینیم و این موضوع ساده کمکم تبدیل به یک مشکل بزرگ شود.
اگر بخواهم خلاصه کنم من به زبان نوشتار مینویسم تا نوشتههایم خواناتر و روانتر باشد.
سوال جالبی بود و تا حالا به چنین چیزی فکر نکرده بودم. فکر میکنم از سر عادت نوشته هایم بیشتر کتابی هست. ولی خیلی وقتها از سر عادت، «را» به «رو» تبدیل میشه و یا «میشود» به «میشه» ؛ همون طور که مطرح شد:
به نظر من با نوشتن به زبان گفتار، تغییری در حروف اصلی ایجاد نمیشه، بلکه کلمات همچنان آشنا هستند، و حد و مرزشم اینه که به قدری به زبان نوشتار نزدیک باشه که قابل خوندن باشه، از طرفی حس شیرین و راحتی در گفتار رو القا میکنه، ازون طرف هستند مواقعی که در گفتار هم زبان ساده استفاده میشه، خوب تصوری که از فیلم های تاریخی تو ذهن ما ساختند اینه که همه با زبان نوشتار (نام دیگه ای نمیشناسم) صحبت می کردند،(هرچند گاهی هنرپیشه یا کارگردان دقت لازم را ندارد الان دقیق یادم نیست ، مثلا برویم بیاریم به جای برویم بیاوریم) آیا واقعا چنین بوده و زبان گفتار ما تغییر کرده و از زبان نوشتار فاصله گرفته؟
و سوال دیگه؛ آیا استفاده از زبان گفتار در نوشتار در عرصه ادبیات ما جایگاهی نداشته(که داشته)؟ پس آیا نوشتن با حروف غلط یا جایگزین های سلیقگی با نوشتن به زبان گفتار متفاوت نیست؟
درست میگین ولی یه چیزی که هست فکر کنم اگر ما به نوشته درست عادت کرده باشیم و آدت در روش درست اینجوری نوشته شده بوده باشه دیگه عادت برامون قشنگ تر از آدت نیست.
بحث فقط قشنگیش نیست، فرض کن صد سال دیگه افرادی از اینجا میگذرن و میبینن یه نفر به سبکی از نوشتن «عادت کرده»، اگه اون موقع «آدت کردن» باب باشه، به سختی میتونن متوجه بشن کسی که «عادت» کرده، واقعا چه کاری کرده.
من خودم از لحن عامیانه و یا کتابی برای رعایت فاصله استفاده میکنم، مثلا وقتی میخوام دوستانه باشم سخت میتونم کتابی بنویسم و وقتی میخوام جدی باشم، سخت میتونم از «رو» استفاده کنم.
پرسش
اگه همیشه بخوایم کتابی بنویسیم، چه جوری میتونیم طوری بنویسیم که صمیمیت درش حفظ شه؟
افراد چه حسی بهشون دست میده وقتی مقابل متنهای محاورهای قرار میگیرن؟
چند روز پیش در یک گروه تلگرامی یکی نوشته بود «اینا مال علیه». مدت زیادی طول کشید تا بفهمم منظور جمله این بوده که «اینها متعلق به علی است».
وقتی با زبان گفتار حرف میزنیم، از لحنمان هم استفاده میکنیم و از آن برای رساندن منظورمان کمک میگیریم. اما وقتی به زبان گفتار مینویسیم، دیگر نمیتوانیم از لحن استفاده کنیم. جدا از این، تازگی مردم از عوامل نگارشی (که به فهم نوشته کمک میکند) هم استفاده نمیکنند. در نتیجه روز به روز به سمتی میرویم که نادقیقتر مینویسیم. در نتیجه آیندگان در استفاده از تجربیات امروز ما بیشتر دچار کژ فهمی خواهند شد.
گفتاری نوشتن به من حس صمیمیت منتقل نمیکند بلکه حس «جدی نبودن» و حس «من راحت هستم، لطفا تو هم راحت باش» منتقل میکند. حس صمیمیت را میتوان با انتخاب درست واژگان منتقل کرد.
بین عامیانه نوشتن و با غلط غلوط نوشتن خیلی تفاوته!
“هیچ حد و مرزی برای عامیانه نوشتن وجود نداره”
این عامیانس! یعنی من خیلی “پدر طور” نمینویسم “الان باید برای خرید از خانه بیرون بروم” و مینویسم " دارم میرم خرید"!
تامام!
اینجوری، یعنی همون ادبیات صحبتمو، میکنم ادبیات نوشتاریم،
هیچ موقع من نتونستم با کتابهایی که کتابی مینویسن ارتباط برقرار کنم، همون بچگی هم وقتی میدیدم رمانی نوشته: با دوستانم برای صرف قهوه به کافه رفتیم و آنجا بود که برای اولین بار با او آشنا شدم…"
یعنی جوری که این سبک نوشتاری من رو از اون کتاب دور میکرد، آب دور خیاری بودن داستانش من رو دور نمیکرد!
عامیانه نوشتن یعنی کلمات رو “رُند” کنی! ینی بگی اونا رفتن(بجای رفتند)
خیلی کتابی نوشتن، صمیمیت و درک شدگی رو از متن میبره، میشه متن کتاب درسی! میشه مقاله، میشه چیزایی که مجبوری بخونی!
تا حدی که هم مفهوم رو به خوبی برسونه، و هم خوانایی بالایی داشته باشه.
من همیشه ترجیح میدم حدی از رسمیت در نگارش و گفتار حفظ بشه. مثلا من هرچقدر هم با کسی صمیمی باشم گاهی ادبیات رسمی استفاده میکنم که نشون بدم بحث جدی هست. در نگارش هم سعی میکنم رسمیت رو حفظ کنم کمی سخت میشه عامیانه نوشت مگراینکه از اول عامیانه رفتار کرده باشم.
اما به نظرم حد و مرز خاصی داره…
اتفاقا با نظرم حد و مرز داره و باید رعایت بشه. نمیشه هرجا هر حرفی رو زد و هرجور که خواست نوشت. کلام و نگارش ما مفاهیم رو منتقل میکنن و احساس خاص ایجاد میکنند لذا لازمه که اصولی براش تعریف و رعایت بشه.