مطالب جالبی رو مطرح کردین که مشاهدات نسبتا خوبی از رفتار یه سیاستمدار-بیزنس موفق رو نشون میداد. من فکر میکنم خود ایران یا کرهشمالی چندان مسئلهای برای این فرد نیست، مسئله مهم در ذهن ترامپ با شخصیت سیاسی-بیزنسی که داره اینه که «چطور میتونه این روابط رو به سودهای اقتصادی و سیاسی برای خودش و گروه همراه تبدیل کنه؟»
درسته ذهن ترامپ، ذهنی هدفگراست، یعنی
و این خطرات بسیار زیادی داره ولی تقریبا در همه موارد دلایل بسیار قوی وجود داره که ترامپ به جز در مورد ایران، هدفهای درستی رو انتخاب کرده. ابزارهای ترامپ ممکنه کمی کثیف به نظر بیاد ولی به نظر موثر بوده و کارها رو پیش برده. یادمون باشه که از نظر اقتصادی قبل از شروع جنگ تعرفهها، ترامپ یکی از موفقترین روسای جمهور آمریکا بوده. جنگ تعرفهها، داستان پیچیده و درهمتنیدهای داره که اگر به تاریخچه ساختارهای اقتصاد جهان نگاه کنین، احتمال زیاد میتونین ببینین که ترامپ حق داره به اروپا، چین و ژاپن گیر بده.
اینکه خیلی ذهنیت مثبتی نسبت به ترامپ نداریم شاید به دلیل اینه که از رفتار بازاری اساسا خوشمون نمیاد!
الان در مورد ایران چه وضعیتی داره؟ نیروهای زیادی در این نقش بازی میکنن که هر کدوم میتونن باعث بشن که مسیر در جهت خاصی پیش بره. چندتا از این نیروها رو میشه به این شکل دستهبندی کرد:
لابی یهودی-عرب قدرتمندی نیرو در این بین هست که از نظر سیاسی اهمیت بالایی داره. این که این نیرو قرار هست چقدر نقش بازی کنه، بستگی به تحلیل سیاسی تیم ترامپ از وضعیت داره ولی به نظرم چیزی که مانع اصلی برای بهبود شرایط هست و ایران باید از همون اول به اون توجه میکرد، همین نیرو و اثرات اونه. متاسفانه ایران ابزارهای بسیار کمی برای مقابله با قدرت این لابی داره!
هزینه سیاسی-اقتصادی جنگ این نیروی که جزء وعدههای ترامپ به حساب میاد، در واقع مانع اصلی در گذار به جنگ بین ایران و آمریکا به حساب میاد. با احتساب نیروی لابی، ترامپ وضعیت ایدهآل رو در تحریم شدید و حفظ شرایط موجود میبینه تا ضربهای به اقتصاد آمریکا وارد نشه.
لابیهای اروپایی کمی شرایط رو میتونن به نفع ایران برگردونن چون منفعت اقتصادی بسیار بالایی در بهبود وضعیت دارن. ولی دو تا نکته مانع از اثرگذاری موثر این نیرو میشه: اینکه ایران عملا حاضر نیست با کارتهای این گروه بازی کنه و کمی از مواضع خودش کوتاه بیاد و دوم اینکه اساسا ترامپ دیدگاه خوبی نسبت به اروپا نداره و خیلی توجهی به خواستههای اروپاییها نمیکنه.
بیزنس تسلیحاتی در منطقه تا همین الان سود کلانی برای آمریکا داشته و عامل مهمی در تشدید فشار به ایران به حساب میومده ولی فکر میکنم این عامل به تدریج اثر خود رو از دست میده. میزان قراردادها به نظر میاد که بیش از این قابل دستیابی نباشه ولی هنوز میتونه در شرایط حساس عامل تعیین کننده برای چرخش به سمت فشار بیشتر باشه.
نفت تگزاس و بازار عملا با خروج ایران و ونزوئلا از بازار نفت، آمریکا توان فروش بالایی برای نفت تگزاس پیدا کرده. این به نظر میاد باعث بشه که در هر شرایطی آمریکا به سادگی تحریمهای نفتی رو کنار نزاره.
من فکر میکنم که ایدهآل ترامپ ایجاد وضعیتی مثل کرهشمالی در مورد ایران هست. یک شوآف کمهزینه بدون از دست دادن متحدان و بازار نفت، بدون رفع تحریمها و در نهایت ایجاد وضعیت مثل امید به آینده مبهم برای ایران. اتفاقی که ممکنه به سادگی قابل دستیابی نباشه، بخصوص اینکه ایران تجربه کرهشمالی رو داره میبینه.
چیزی که وجود داره اینه که در حال حاضر بازی ایران-آمریکا بازی برد-باخت عظیم به سود آمریکا و بقیه متحدانش و حتی روسیه هست و در این بین تنها همراهان ممکن با ایران، اروپاییها هم به نظر دیگه تمایلی به ادامه بازی ندارن.