ترس از پرسیدن رو از چه طریقی کاهش بدیم؟

آیا پرسیدن ترسناکه؟ چه کاری کنیم ترس از پرسش در خودمون و بقیه بریزه؟

4 پسندیده

یه قسمت ترس برمیگرده به ویژگی‌های شخصیتی، مثل درونگرایی یا کم‌رویی یا عدم اعتمادبنفس.
حالا اگه عوامل تقویت کننده بیرونی هم دخالت کنه، اوضاع بدتر میشه، مثلاً تمسخر، یا توهین یا قضاوت، فضای سنگینی (عمداً یا به عادت) که همه توش احساس غریبگی کنن، و به عمد یا با برنامه‌ریزی غلط در زمان و شرایط، اجازه مشارکت به همه داده نشه.

برای خودم در فضاهای علمی (که زمینه ندارم) ترس از سوال بیشتره، حس میکنم خودم باید برم بخونم یا بدونم، یعنی فکر میکنم چه لزومی داره بیان برای من توضیح بدن، بعدشم سر در نیارم (اتلاف وقت
اگه هم جز تخصصم باشه و بپرسم گاهی میترسم وجهم از بین بره(قضاوت).

تو پادپرس دارم کم کم یاد میگیرم، پرسیدن آگاهانه رو.

یه نکته دیگه یادم اومد، اونم اینکه جمع باید برای همه حق پرسیدن قائل بشه، مثلاً تو کلاس درس، بعضی از بچه‌ها خودشون سٶال میپرسن، بچه‌های دیگه که میخوان بپرسن صداشون درمیاد، این یعنی فضای خودخواهی، که باید روش کار بشه.

3 پسندیده