خوب، حالا خواهش میکنم اجازه دهید چند کلمه خارج از موضوع بگویم. در بین ما روسها (به طور کلی و بدون در نظر گرفتن استثناها) هیچ وقت از آن دسته رمانتیکهای ابله و خیالپرست، نظیر رمانتیکهای آلمان و مخصوصا فرانسه که همیشه در آسمانها سیر میکنند، پیدا نشده است. منظورم آن دسته از شاعران یا شاعر پیشگان رمانتیکی است که اگر فرضا کره زمین زیر پایشان دهان باز کند یا مثلا تمام کشور فرانسه و مضافاتش به زیر زمین فرو رود، کوچکترین تاثیری در روحیه ایشان نخواهد کرد. آنها را میگویم. آنهایی که بعد از همه این اتفاقات باز همان خواهند بود که هستند. بله، و حتی برای حفظ وجهه خودشان هم که شده، کمترین تغییری در وجود خویش روا نمیدارند و باز هم همان تصانیف و ترانههای آسمانی و خیالانگیز و رمانتیک و شاعرانه خودشان را میسرایند، و به قول خودشان «بر سرگور خویش میسرایند و میرقصند». بله، این جماعت را میگویم. ولی نباید فراموش کنیم که این دسته، چنان که اشاره کردم، احمقاند! در بین ما، یعنی مردم روسیه، احمق به این صورتی که گفتم پیدا نمیشود. یعنی همه میدانند که چه میخواهند و چه میکنند؛ واقعیتها را لمس میکنند.
یادداشتهای زیرزمینی، صفحه ۷۶
فئودور داستایوفسکی
شرکت انتشارات علمی و فرهنگی