تفاوت تکامل، انتخاب طبیعی و تطبیق چیه؟

فرق تکامل (evolution)، انتخاب طبیعی(natural selection) و تطبیق(adaptation) چیه؟
وقتی از تکامل حرف می زنیم، دقیقا از چه چیزی صحبت می کنیم؟

9 پسندیده

از اونجایی که من متخصص این شاخه نیستم جواب هام شاید دقت لازم رو نداشته باشه.

تکامل یا فرگشت تغییر صفات وراثت یک جمعیت از نسلی به نسل دیگر است.

انتخاب طبیعی فرایندی است که در طی نسل‌های پیاپی، سبب شیوع آن دسته از صفات ارثی می‌شود که احتمال زنده ماندن و موفقیت زاد و ولد یک ارگانیسم را در یک جمعیت افزایش می‌دهند.
انتخاب طبیعی یکی از مکانیزم (یا علت) های تکامله.
وقوع تکامل منوط به وجود بستری از گوناگونی ژنی در جمعیت است. این بستر ممکن است از جمعیت‌های دیگر تأمین شود؛ که به شارش ژن شهرت دارد. همچنین ممکن است گوناگونی ژنی از درون جمعیت، با سازوکارهایی چون جهش پدید آید.

سازگاری یا تطبیق فرایند است که باعث می‌شود موجودات زنده با محیط خود وفاق بیش‌تری پیدا کنند (با محیط شون بیشتر جور بشن).

متوجه نمی شم که از این سوالت دنبال چه جور جوابی می گردی!
اما از نظر من وقتی از تکامل حرف می زنیم دقیقن داریم به ایده اجداد مشترک اشاره می کنیم.

7 پسندیده

تکامل در طول زمان اتفاق می افته اما انتخاب طبیعی سازگار ترین گونه با محیط رو انتخاب می کنه و اون گونه همیشه قوی ترین نیست و تطبیق زمانی اتفاق می افته که موجود یا جدید باشه یا این که به دلایلی وارد محیط جدید بشه در این حالت سعی می کنه یا محیط جدیدی که واردش شده برای زنده بودن و تولید مثل تعامل ایجاد کنه

5 پسندیده

تکامل یک ترجمه اشتباه از واژه evolution است که به معنای گونه‌ای انقلاب هست.
جهش ژنتیکی همواره در حال رخ دادن هست. فرض کنید یک میلیون موش در یک زیست بوم داریم و دچار بیماری طاعون میشن و میمیرن. اگر تنها یکی از موشها به دلیل یک جهش سازگار با این بیماری سالم بمونه و این ویژگی رو به نسل بعدی انتقال بده، به دلیل مردن سایر موشها فضا برای رشد و تکثیر موش جهش یافته باز شده و به سرعت جمعیت جدید به بیماری طاعون مقاوم میشه.
این اتفاق رو در آفت کُشها شنیدیم، یعنی مقاومت آفتها به یک نوع آفتکُش. به چنین وضعیتی انتخاب طبیعی میگیم. این انتخاب از طرف طبیعت صورت میگیره. طبیعت یک میلیون موش رو از بین می‌بره و یک موش جدید رو نگه میداره و جایگزین میکنه.
همین وضعیت در زلزله‌ها، آتشسوزیها، قهطیها، خشکسالی‌ها، سرما و غیره رخ میده. شاید به مجموعه جهش و انتخاب طبیعی بتونیم بگیم تکامل.

در مورد تطبیق نظری ندارم.

بگذارید به داروین برگردیم. در زمان داروین هنوز ژن و DNA کشف نشده بود. داروین با بررسی فسیلها متوجه یک تغییرات انقلابی یا یک باره در شکل بدن یک گونه میشه و به این تغییرات evolution نام میده. بعداً علم ژنتیک متوجه میشه که DNA در به وجود اومدن این تغییرات نقش داره و نه فشار اومدن، کش اومدن یا گرم و سرد شدن اندامها.
برای اطلاعات بیشتر کتاب زیبا و ساده داروینیسم و تکامل رو پیشنهاد میکنم.

6 پسندیده

خیلی ممنونم از نکات بسیار جالبی که مطرح شد.

چندین مشاهده‌ی اخیرم بهم این احساس رو می‌داد که آدم‌ها، حتی متخصص‌ها در حوزه زیست‌شناسی، وقتی دارن درباره «تکامل» صحبت می‌کنن و حرف‌های همدیگه رو در این باره تایید یا رد می‌کنن، دقیقا تعریف یکسانی از این کلمه ندارن. سوال من که «وقتی از تکامل حرف می‌زنیم، دقیقا از چه چیزی صحبت می‌کنیم؟» ناظر به این تجربه بود. به طور کلی هدف این پرسش، شفاف کردن تعاریفمون هست.

پاسخ‌هایی که اینجا داده شد هم تا حدی تنوع برداشت درباره «تکامل (evolution)» رو تایید می‌کنه. برای مثال:

اما در تطبیق (adaptation) هم همین‌‌طور هست. یعنی توصیف شما درباره تکامل، در مورد پدیده‌ی سازگاری یا تطبیق هم کاملا صدق می‌کنه. حالا سوالم از شما می‌تونه این باشه که آیا این دو (تکامل و تطبیق) چیز یکسانی هستن یا شاید زیرمجموعه‌هایی از همدیگن؟

این هم دقیقا مثالی در مورد تطبیق هم هست. مثال‌‌های دیگه، شامل حشراتی هست با قیافه‌ای شبیه به برگ،
https://evolution.berkeley.edu/evolibrary/images/evo/katydid_225.jpg
یا زرافه‌های گردن‌دراز، یا فیزیولوژی متفاوت بدن افراد در شرایط اقلیمی مختلف. سوال اینه که تکامل صرفا چیزی مشابه تطبیقه یا چیزی فراتر یا متفاوت از اون؟


به نظر من چیزی که در این تعریف‌ها از تکامل در نظر گرفته نشده، این مساله مهم هست که تئوری تکامل قصد داره تبدیل و تطور گونه‌های (species) مختلف رو توضیح بده و با استفاده از اون بتونه ادعا کنه که بین انواع گونه‌ها و منشا اون‌ها ارتباط وجود داره. اگر این ویژگی رو از تکامل حذف کنیم، اون وقت نمی‌تونیم به نتیجه‌ی وجود اجداد مشترک بین تمام موجودات زنده برسیم.

3 پسندیده

منظور شما از “قوی‌ترین” چیه؟ میشه کمی بیشتر توضیح بدین؟
به نظرم رسید دارین به تفاوت دیدگاه لامارک و داروین اشاره می‌کنین.

1 پسندیده

من فکر میکنم تئوری داروین بر اساس شواهد دنیای واقعی ساخته شده و قصد اثبات این ادعا رو نداره. اما از تئوری داروین و شواهد دیگر شاید بشه به این نتیجه رسید.

و یک نکته رو فراموش نکنید که این انقلابها در مدت چند میلیارد سال به تدریج رخ داده. سن بشر از زمان اولین جهش یعنی زمانی که هنوز مثل گوریل راه میرفتیم و روی درخت و از ترس خورده شدن توسط شیر و پلنگ و گرگ در غارها زندگی میکردیم تنها ۲ میلیون سال هست.

2 پسندیده

اسم کتابی که داروین در سال 1859 منتشر کرد، هست: “درباره منشأ گونه ها (On the origin of species)”
در این کتاب، درختواره حیات رو به این شکل ترسیم میکنه و ارتباط بین گونه ها رو توضیح میده:
350px-Darwin_divergence

2 پسندیده

من دانش علمی چندانی در این مورد ندارم،اما برداشتم از اطلاعات دوستان اینه که:
در اثر فرآیند تکاملِ اجداد مشترکمان،هر کدام انتخاب طبیعی متفاوتی داشته ایم،قطعاً گونه های مختلف گیاهی و جانوری به همراه هنرنمایی مادر زمینمان و دیگر اعضای آسمانی این سیستم،انتخاب های طبیعی مهمتر در تطبیق ژن تکامل یافته بدن انسان و سیستم شگفت انگیز آن داشته اند.احتمالا بیولوژی انسان هم به صورتی شناخته خواهد شد که تکامل آن، نهایتاً باعث فعال شدن سیناپسهای خارق العاده با تواناییهای وراتخیلی میشود.برای تکامل نهایی این تخیل،تمامی اقوام ژنتیکی طبیعی نقش داشته و خواهند داشت و احتمالاً از این باب فیلسوفان و متخصصان علوم طبیعی و علوم تغذیه برای تسریع در محقق شدن توسعه پایدار؛
1- ورزش عمومی تمام اعضای خانواده
2- به تبعیت طبیعی نیاز اعضای بدن در هنگام ورزش،تغذیه صحیح مناسب
3- گفت و گو
را تجویز کرده اند.بسیار واضح است که همکاری بی نظیر تمامی سیستم یاد شده و قطعاً یاد نشده در بالا،نهایتاً به توانایی عملکرد مغز می انجامد و اینترنت، انتخاب طبیعی و یا واضحتر بگویم امکان ورود به دستآورد تلاش و همکاری تمامی اعضای طبیعی و غیر طبیعی این سیستم پویا را که
آگاهی نام دارد،فرآهم میکند.
آگاهی اصلی ترین ابزار تکامل مغز انسان است و ماحصل عملکرد همه انسان ها به همرا طبیعت است و راه نسبتاً طولانی را در پیش دارد.واضح تر منظورم را بگویم؛
مدل تکامل از هم اکنون بر اساس انتخاب طبیعی آگاهی خواهد بود و سرعت سازگاری یا تطبیق بیشتری با محیط را احتمالاً شاهد خواهیم بود.

1 پسندیده