با سلام
بزارید قبل از این که راهکارها را پیشنهاد بدیم کمی به عقب تر برگردیم شاید این موضوع راهکاری باشه برای سنجش ارزش از دست دادن و در حقیقت اصراف غذا
دوست دارم با یک عکس جریان هزینه یک غذای معمولی را براتون سنجش کنم ارقام چندان دقیق نیستند ولی مسلما خیلی کم هستند
این تصویرتون یه کم پردازش تصویر نیاز داره تا خونده بشه
منظورتون از این عددها چیه؟
برداشت من این بود که عددها مثلا هزینه ای هست که در اون مرحله ی خاص برای فعالیت مشخصی صرف میشه. مثلا در مرحله ی اول اماده سازی خاک مناسب تهیه ی غذای مرغ۱۰۰ تومن (یا هر واحدی) هزینه داره و … و تو مرحله ی اخر که تخم مرغ رو میخریم ۶۰۰ تومن برای خریدش میپردازیم.
بعد وقتی تخم مرغی رو نخورده میریزیم دور، انگار که هم اون ۱۰۰ تومن فرآوری خاک رو ریختیم دور و … و هم اون ۶۰۰ تومن هزینه ی تخم مرغ رو.
خیلی خوب میشه اگه کمی طعم واقعی به این عددها بدیم و یه طرح واره ای بسازیم. عملا اهمیت مسئله ی هدررفت غذا رو به نمایش میکشه: اینکه با هدررفت غذا مقدار زیادی اتلاف در زمینه های مختلف ایجاد میکنم.
دوست عزیز من در نظر گرفتم با توجه به موضوع بحث که درمورد هدر رفت غذا است با استفاده از ارزش تمام شد یک غذای ساده که از خاک شروع میشه ودر هر مرحله با یک ارزش افزوده که من صد تومن یا هر کارنسی که شما در هر کشور محاسبه کنید تا برسه به دوتا تخم مرغ نیمرو چقد هزینه میشه.و اگر به مردم اطلاع رسانی وتوجیه بشه این هزینه ها خیلی راحت تر میشه به نتیجه ی بهتر درمورد موضوع رسید
سوال من اینه که چرا همه عددها ۱۰۰ هستند؟ دلیل خاصی داشتین؟
پاسخ رو دریافت کردید؟
نه عزیز فقط بخاطر عام فهم بودنشه وگرنه هر کدوم از اون منابع بسته به موقعیت های مختلف جغرافیایی.اقتصادی و حتی سیاسی قیمت خاص به خودش رو میگیره مثلا تو ایران قیمت آب برای کشاورزی خیلی گرونه فقط خواستم سر انگشتی جامعه متوجه بشه که قیمتی که الان واسه دو تا تخم مرغ واسه نیمرو پرداخت میکنه خیلی کمتر از واقعیت و درحقیقت داره قیمت بیشتری را پرداخت میکنه که از یه جای دیگه پرداخت میشه هم از خود شخص و هم از مردمان آینده .بنظرم این دید کمک میکنه که فرد با پدیده مصرف واقع بینانه تر برخورد کنه .در ضمن من یک افغانم دوست عزیز در شهر خواجه انصار .هرات
این نگرش برای معرفی اهمیت موضوع میتونه خیلی کمک کننده باشه. چند تا عکس سوار طرح کردم تا گرافیکی تر شه. برای تکمیل چنین طرحی یه ذهن طراح لازمه.
سلام.
نه تنها چرخۀ تولید تخم مرغ، بلکه چرخۀ تولید خیلی از محصولات صنعتی، با چیزی که ما فکر میکنیم متفاوته. صنعت و هرجایی که سودآوری وجود داشته باشه، راه حل ها ساده تر و اقتصادی تر میشن. برای مثال، تهیۀ مستقیم غذای مرغ، از طریق کشاورزی مقرون به صرفه نیست، بلکه برای این کار، از دور ریز مواد اولیۀ صنایع تبدیلی استفاده میشه. برای مثال، دانه های روغنی نظیر کلزا، آفتابگردان و… بعد از روغن کشی، و استفاده از بیشترین ارزش افزوده، در آخرین مرحله پسماندهای روغن کشی شده رو به عنوان غذای صنعتی طیور استفاده میکنن.
در این مثال، از یک خاک و یه محصول نه فقط برای تخم مرغ، بلکه برای روغن، علوفه دام، لبنیات، گوشت قرمز، کود حیوانی، چرم، پشم، گوشت مرغ و… استفاده شده. که سهم هزینۀ یک عدد تخم مرغ، فقط بخش کوچکی از اونه.