پاسخ به این پرسش رو نمیدونم، ولی میدونم که دلیل اینکه این همه بنگاه های آموزشی بدون کیفیت و خروجی راه افتاده، تدریس خصوصی جای تدریس در مدرسه رو گرفته، طوری که عمر بچه ها همه ش داره به دیدن معلم ها میگذره؛ همین حقوق و مزایای نامناسبی هست که در اختیار معلم ها قرار میگیره (رابطه علت و معلولی).
اگه میخوایم کیفیت آموزش رو ببریم بالا، بهتره حتما روی این مسئله کار بشه.
بنظرم حقوق معلمان رو میزان تخصص شون مشخص میکنه. هر کسی حرفه ای تره، لیاقت حقوق بیشتری داره. بوجود اومدن بنگاه های آموزشی شاید یکی از دلایل اش، پایین بودن کیفیت اموزش در مدارسه … josef@.
این سوالیه که سوال هاست دنبال جوابشم. به نظرم مشکل به ضعف مدیریتی در سطح کلان برمیگرده.
حقوق معلمی یکی از کمترین حقوق هاست در صورتی که برعکس باید جزو بهترین حقوق ها باشه چون تعلیم و تربیت داره از مدرسه ها شروع میشه.
شما چهار تا کارمند اداری داشته باشی با هزار ترفند سعی میکنی انگیزشو ارتقا بدی تا کارآیی بهتری داشته باشه ولی اموزش و پرورش اینکارو نمیکنه.
یکسری تشویقی هایی دارند سالانه که با انتخاب مدیر مدرسه اعطا میشه و توی حقوقشون تاثیر داره که من شخصا دیدم مدیر مدرسه تشویقی را برای معلمی میزنه که باش دوست تره نه معلمی که شایسته تره!
مثل ثبت ساعت اضافه کاری بیشتر بر اساس رابطه در ادارات!
جدای از بحث حقوق، دیگر مزایا هست که سایر ارگان ها برای کارکنانشون در نظر میگیرن ولی اموزش و پرورش…
برای مثال درمان های رایگان، سفرهای رایگان سالانه، سهیمه استخر و سینما و پارک و …، سهمیه مراکز خریدو … همه اینها در کارکنان ارگان هایی مثل شرکت نفت وجود داره.
حقوق مناسب معلم ها به نظر من، باید جزو بیشترین حقوق های پرداختی در کشور باشه.
آموزش و پرورش قطعا جزو ضعیف ترین نهادها در ایرانه در حالیکه همه میدونیم شاید اصلی ترین نقش رو در توسعه میتونه ایفا کنه. موضوع حقوق معلمان و دانش و توانمندیشون در واقع تبدیل به یک مسئله مرغ و تخم مرغ شده که افراد با سطح دانش بالا جذب آموزش و پرورش نمیشن چون حقوق پایینه و آموزش و پرورش حقوق رو بالا نمیبره چون نمیتونه و یکسری افراد ضعیف از نظر سطح دانش مدیر و دبیر هستن یا کارمند آموزش و پرورش. چه باید کرد که این حلقه معیوب شکسته بشه؟
نظر شخصیم اینکه باید یک بودجه مناسب به آموزش و پرورش اختصاص داده بشه. سیستم مدیریت 50 سال پیشش خانه تکانی اساسی داده بشه (مبتنی بر نوآوری و الگوگیری از کشورهای پیشرفته)، معلمان فعلی یکسری آموزش های اساسی دیده بشن تا بتوانن سبک تدریس را عوض کنن (آزمایش، مشاهده و جستجو) تا سخنرانی. بعد حقوق معلمین 5-6 برابر فعلی بشه و برای ورود معلمین جدید یکسری شرایط دانش و مهارت بگذارند.
چه کسی میتوانه این تغییرات طوفانی رو به وجود بیاره؟ تقریبا هیچ کس در سیستم فعلی چون یا چشم انداز را ندارند یا بیم از دست دادن پوزیشن خودشون را دارند. تنها یک معجزه یا شوک خارج از سیستم میتونه بعقیده من کار کنه.باید یک کارآفرین بشه رئیس آموزش پرورش یا کسی که توان و درک مدیریت نوآوری رو در حوزه اموزشی داره. مدیران 50 سال به بالای آموزش و پرورش نه حوصله دارند نه توانمندی نه منافعشان چنین اجازه ای نمیده.
نحوه ی استخدام معلمین هم چیز جالبیه!
قانون حداکثر سن 22 سال برای شرکت کنندگان کنکور دست سن بالاترها رو بسته. دانشگاه تربیت معلم و فرهنگیان سنین پایین رو میگیره و فقط از خروجی این دانشگاه برای اینده استخدامی میشه مطمئن بود. کسانی که به تحصیل رشته های علوم تربیتی و روانشناسی و اموزش پرورش ابتدایی و استثنایی رو در دانشگاه های دیگر پرداختند، هیچ ضمانتی برای استخدام شدن ندارند. باید منتظر ازمون های استخدامی بمونن یا از حق التدریسی شروع کنن!
حق التدریسی حقوقش ساعتی حساب میشه. من اطلاع داشتم سال گذشته معلم حق التدریس در مقطع ابتدایی مدرسه ی غیر دولتی، حقوق ماهیانه 300 هزار تومان دریافت میکرد!
یکسری حق التدریسی ها هم خود ادارات نواحی اموزش و پرورش میگیرن برای مدارس دولتی و بیشتر برای مقاطع امادگی! سالی که گذشت خیلی برای این نوعش جستجو کردم ولی متاسفانه فهمیدم که این حق التدریس شدن در مدارس دولتی (که حقوق بسیار ناچیزی دریافت میکنند و فقط به امید رسمی شدن در سالهای اینده هستش) با واسطه گری پارتی های محترم انجام میشه!
من معلم ورزشی دیدم که یک صندلی در سایه برای خودش میگذاره و با تلفن همراهش مشغوله، درحالی که بچه ها وقتشونو به بطالت میگذرونن و هیچ شادی و نشاطی برای این ساعت ندارن.
همچنین ساعات هنر و مهارت در این مدرسه وجود نداشت و به جاش به بچه ها ازادی عمل میدادن که هرکار میخوان بکنن! و غالبا کاری جز دعوا نمیکردن! ساعاتی که میتونه با موضوعات جالب و متنوعی پر شه تا جرقه ای باشه برای پیدا کردن مسیر علایق و استعدادهای بچه ها.
کاش پذیرش دانشگاه تربیت معلم، استخدام به هر شکل حق التدریس و رسمی در سیستم اموزش و پرورش ما، بر اساس شایستگی بود و نه بر اساس سن یا پارتی!
تا وقتی شایسته سالاری وجود نداشته باشه، اون چرخه ی معیوبم ادامه خواهد داشت!