اول از همه بگم که امیدوارم پادپرس این نوشته رو حذف نکنه. حالا برم سر اصل مطلب. یک سوالیه چند وقتی ذهن من رو مشغول کرده، مخصوصا از وقتی پادکست جادی در مورد ابر آروان رو شنیدم، بیشتر دارم بهش فکر میکنم.
خب به قول جادی، در حکومتی مثل حکومت جمهوری اسلامی، هر وقت کسب و کاری خیلی بزرگ میشه، یه جایی باید به حکومت هم سرویس بده یا اصلا سپاه میاد میخره اون رو یا هرچی! سوال من اینه که من، به عنوان فردی که هیچ دل خوشی از حکومت نداره، همچنین دلش میخواد جوونهای کشورش سر کار باشن، باید از این کسب و کارها استفاده کنم که جوونا سرکار باشن و حکومت قدرتمند تر بشه یا با تحریم کردن این کسب و کارها باید جلوی بزرگ شدن اونها رو بگیرم؟
بحثهای زیادی در این مورد در لینکدین دیدم و در یکی دو تا از اونها هم مشارکت داشتم. به طور خلاصه نظرم رو میگم:
-
اساسا مسئله کار کردن با دولت در هر جایی اجتنابناپذیره بخصوص برای شرکتهایی که از یک سایزی بزرگتر هستن. داشتن پارتی سیاسی هم همینطور. در همهجای دنیا این رابطه بین قدرت و ثروت وجود داره. البته در ایران رابطه ملت و دولت به شکلی دوطرفه به قهقرا رفته و هیچ تلاش مشهود برای بازسازی اون انجام نشده و حتی در مواردی خود دولت هم به سمت استفاده بسیار خطرناک از این وضعیت افتاده (بحثی پیچیده لازم داره). من مشکل آروان رو در این نمیبینم.
-
بحث مشارکت در پروژه اینترنت ملی، تا حدی پیچیدهتر هست ولی چه با مشارکت آروان و چه بدون مشارکت اون، این اتفاق خواهد افتاد. نکته در اینه که در نهایت، این ملیسازی نه اونقدر بد هست که لسآنجلس نشینان توی بوق دارن و نه اونقدر مفید که جناح تندرو داخلی رویای اون رو در سر داره! عدم مدیریت درست در فضای واقعی و مجازی، با این شکل محدودسازی، به هیچ وجه پوشیده نخواهد شد. مگر اینکه اساسا نت و پیشرفت فضای مجازی از بین بره که اون هم ضرر اقتصادی بسیار وسیعی برای دولت داره که بعیده بتونه به اون سمت بره.
-
بحث اساسیتر فریب کسب وکارها با عنوان «ابر آروان» بوده. در بحث پشتیبانی ابری، یکی از الزامات، داشتن حداقل ۲ تا ۳ سرور بکآپ در مناطق جغرافیایی متفاوت هست تا حتی در صورت رخدادهایی مثل زلزله که ممکنه به تخریب سرور در یک منطقه منجر بشه، توان بازیابی سریع اطلاعات مشتریان مقدور باشه. آروان این نکته رو رعایت نکرده و بسیاری از کسب و کارهای کوچک که به این سرویس اعتماد کردن، ماحصل چندین سال زحمت خودشون رو از دست دادن.
غمانگیز اینه که در مباحثی که مطرح شده، خیلی کم به این نکته اهمیت داده میشه و بیشتر مسائل مرتبط با سیاست توی بوق میشه. به همین دلیل، فضای این بحثها به اندازه فضای بحثهای سیاسی دیگه، از نظر من دفاع از حقوق انسان در ایران نیست، بیشتر جنگ کفتارها و کرکسهای سیاسی بر سر لاشهی نیمهجان مملکته!
کار کردن با دولت که اجتناب ناپذیر هست صد در صد، اما خب یک وقتی مردم موافق دولت هستند در کل، یک زمانی مخالف. تکلیف مردم در استفاده وکمک به این کسب و کارها در شرایط مختلف چیه؟ سوال اصلی من اینه!
من فکر میکنم در جهان امروز عموما و به طور خاص کشور ما معیشت و داشتن شغل مهمتر از سایر چیزهاست.