خواب‌های شما معمولا از چه جنسی‌اند؟

آیا خوابی هست که براتون تکرار بشه؟
معمولا خواب‌هاتون چه جنسی‌اند؟

من چند تا از خواب هامو نقاشی کردم و یا نوشتم که می‌تونید تو این صفحه ببینید

9 پسندیده

بله زمانی که خردسال بودم (3-7 سالگی) چند خواب بار ها برام تکرار میشد (شاید 20 بار) و موضوعشون بیشتر درباره تنها موندن بود.

2 پسندیده

خواب مدرسه خیلی برام تکرار میشه
با این که من چهار ساله دانشگاه رو کنار گذاشتم و هشت سال پیش دبیرستان بودم منتها دوره دبیرستان رو جدیدا خیلی خواب میبینم

3 پسندیده

معمولا خواب‌های من از جنس ترس هام هست.
مواردی مثل بلایای طبیعی مخصوصا زلزله و مسائل ماورایی مثل جن و روح و…

2 پسندیده

سلام
من هيچ خوابي نميبينم
يا شايد فراموششون مي كنم

2 پسندیده

من بیشتر خواب هام از جنس ترس هستن… مدام در حال فرار کردن و گریختنم… دنبال یه جای امن میگردم و میترسم…

معمولا خواب ها دلایل روانشناختی خوبی دارن که از طریق اونا میشه به نیمه ناخودآگاه ذهنمون دست پیدا کنیم…

من خودم از همین طریق به نکات جالبی رسیدم…

3 پسندیده

چه منبعی رو در این خصوص مطالعه می‌کنید؟

1 پسندیده

معمولاً خواب‌هام از جنس افکار دیشبم هست.
خوشحالی‌ها و ترسهام اونجا به واقعیت می‌رسه. مثلاً توی خواب با گربه‌هام حرف می‌زنم. یا در مورد کسب و کارم خواب می‌بینم و ترسهام رو توی خواب می‌بینم که فکر می‌کنم اتفاق خوبی هست. چون با ترسهام روبرو می‌شم و گره ترس باز میشه.
وقتی توی خواب با گربه‌هام حرف میزنم و میبینمشون دلتنگیم کمتر میشه.
توی سربازی هر شب، به جز شب‌هایی که به خونه تماس می‌گرفتم خواب خانواده رو می‌دیدم و دائم نگرانی‌هام رو خواب می‌دیدم. به خاطر همون هم شدید پیگیری کردم که تلفن‌های پادگان رو تعمیر کنن تا بتونیم تماس بگیریم.

گاهی توی خواب داد و بیداد می‌کنم و به این نتیجه رسیدم احتمالاً رطوبت بدن با داد و بیداد ارتباط مستقیم داره. این رو از فیلم باب اسفنجی، دیدن افرادی که داد می‌زدن و خودم برداشت کردم. یعنی رطوبت بدن (مثل خوردن آب و مایعات به طور مستمر) هر چه بیشتر بشه احتمال فریاد در خواب و صحبت کردن‌های نامفهوم بیشتر میشه.

3 پسندیده

خوابای من تماما بی‌سر و ته هستن.
بعضی وقتام خندم میگیره
اتفاقای عجیب زیاد توشون میوفته که میشه با فیلمای تخیلی مقایسشون کرد😄
جنسشون؛ شاید تخیلی.

2 پسندیده

چه خوبه
پیشنهاد می‌کنم بنویس‌شون
شایدم بعدا یه فیلم تخیلی ازش دربیاد

1 پسندیده

چقدر جالب. من توی خواب اتاق جلسه‌ای رو دیدم و این تا به حال چند بار تکرار شده.

نقاشی کردن خواب چه حسی به خودتون داده؟

1 پسندیده

کتاب انسان و سمبل هایش از کارل گوستاو یونگ به نظرم کتاب خوبیه و توی این زمینه هم نکات جالبی رو مطرح کرده…

کتاب نیمه ی تاریک وجود اثر دبی فورد هم به ناخودآگاه و تاثیرش بر زندگی، شخصیت، افکار و اعمال انسان می پردازه…

1 پسندیده

بله خیلی پیش اومده که یه خواب چند بار برام تکرار شده و بیشتر در دوران کودکیم بوده و خواب دردناکی هم بود، خوابام بیشتر تخیلیه😅

2 پسندیده

خواب‌های من بیش‌تر تابع مسائل روزه :slight_smile: ولی خب از اون‌جایی که زیاد خواب می‌بینم، نگاشتن‌ش به هر نحو هزینۀ زیادی می‌طلبه. فاز منبر نمی‌گیرم، ولی اصلاً به خواب‌ها بها ندید. این تقدیرگرایی رو قدرت‌مندتر می‌کنه، و به بلای شرق‌گرایی دچار می‌کنه.

2 پسندیده

یادمه بازی رئال مادرید با بارسلون رو میدیدم و توی همون شب با رونالدو ترکی حرف میزدم خیلی برام بی نظیر بود چقدر عجیبه این دنیای خواب یا از بچگی عاشق بروسلی بودم و تکواندو چون کار کرده بودم خودمو قهرمان مسابقات میدیدم معمولا جنس خواب یا از رویاها هستن یا از حسرت های گذشته اون امیال و غرایز و تمایلات سرکوب شده در بخش ناخوداگاه ذهن که هنگام خواب روی سطح میان و خودشونو به فرمت های مختلف نشون میدن، ترس ها رویاها امیال ارزوها ماده خام خواب ها هستن

2 پسندیده

من دیگه از بس خواب مدرسه و دانشگاه دیدم خسته شدم /:
جالبه چهار ساله کلا درس رو ترک کردم و هیچ حسرتی هم در حال حاضر ندارم؛ مثلا یه بار خواب دیدم با خواهر زادم نشستم سر کلاس اول ابتدایی :joy:.
معمولا هم شکل مدرسه و کوچه ها و هم کلاسی ها عوض میشه این همه خلاقیت ذهنم تو چیزای ناشناخته عجیبه !

2 پسندیده

خواب سگی :neutral_face:
روحم انقدر تو خواب مثل سگ میدوئه اینور اونور صبح مثل سگ خسته ام :neutral_face: انقدر هم عجیب و غریب هست که نگو و نپرس
تا کرات و کهکشان های دور میره میاد :grin: یکم سرعتش زیاده بچم

4 پسندیده

وای که من عاشق خواب دیدن هستم
خواب های من خیلی واقعی هستن یعنی یه جوریه که حتی خواب تخیلیم رو هم باور میکنم
سه تا کابوس تکرار شدنی داشتم توی بچگی
1- مارمولک های بزرگی که می پرن از یه ساختمان بزرگ
2- لوله های آب قطور
3- تنها موندن توی زنگ اخر مدرسه وقتی که نمتونم راه برم
این سه تا یه جور خاصی روح من رو ازار میدادن
مثلا اگه وسط یه خواب خیلی خوب یه دفعه هوا نارنجی میشد، با تمام وجود حس میکردم که الان اون ساختمان جلوم ظاهر میشه و مارمولک ها رو میبینم
یا وسط جهنم یه لوله به شدت قطور اب هست که هرجای خوابم گرمم میشه تمام تنم میلزه که الان یه لوله قطور میبینم

1 پسندیده

من اصولا خواب نمیبینم. یعنی خیلی خیلی کم خواب میبینم.
ولی زمان هایی که خواب میبینم حتما اتفاق می افتن، یا اطلاعاتی درباره دیگران هستن!
جز این حالت دیگه ای از خواب ندارم.

2 پسندیده

من خوابهایی می‌بینم که ربطی به زندگی خودم ندارن. مثلا من آدمی هستم که خیلی معاشرتی نیست ولی خواب می‌بینم یه آدم خیلی معاشرتی و اهل تعامل هستم. انگار دارم یه زندگی دیگه رو می‌بینم ، مکانها و اتفاقاتی که هیچ وقت در زندگیم روی نداده و جدا میتونم بگم در آینده هم با احتمال قوی روی نمیده ولی من خوابشون رو می‌بینم. خلاصه تجربه خوبیه :grin:

3 پسندیده