متن زیر را بخوانید و به سوال پاسخ دهید.
آقای A و آقای B را در نظر بگیرید.
آقای B یک پیرمرد ۹۶ ساله است که زندگی کاملا وابسته ای به دیگران دارد.برای مثال راه نمی تواند برود،دارو نمی تواند بخورد،آلزایمر خفیف دارد و… و ما نمی دانیم که ایشان از زندگی خودش راضی است یا نه.
آقای A یک جوان ۱۸ ساله است که از زندگی آقای B وحشت دارد و میگوید اگر من (تاکید می کنم من هنوز نمی دانیم نظر آقای B در مورد زندگی اش چیست) این زندگی را داشتم آرزوی مرگ میکردم( تاکید می کنم آرزو بیشتر نه)
یک بار که آقای B برای بار چندم در بیمارستان بستری میشود آقای A از خدا می خواهد که آقای B بمیرد و راحت شود و آقای B در همان بیمارستان فوت می کند.
سوال: آیا کار آقای A درست است؟
2 پسندیده
راستش نباید برا کسی خواسته مرگ داشت
حالا چ بد چ خوب
اگه هم یارو راحت شه تهش ی حسی تو قلبت میمونه
بالاخره اون عمرش دسته خالقشه
ادم با ماشین بزنه به سگ قلبش وایمیسه… فک کن مرگ کسی رو بخواد چی میشه 
2 پسندیده
آرزوی مرگ کردن خوب نیست. حداقل تجربیات جامعه ما نشون داده هرچی برای اینو اون بیشتر آرزوی مرگ کنیم، خودمون در منجلابِ بیشتری فرو میریم!!
پس به طور کلی کار طرف اشتباه بوده و انسانی نیست.
اما اینکه خودش رو مقصر مرگ طرف بدونه هم زیادرویه. مگه اون شخص خداست که که با آرزوی کردن مرگ یکی، اون فرد بمیره؟! مرگ دست ما نیست. فقط یه همزمانی تصادفی بین آرزوی اون فرد و مرگ اون یکی فرد به وجود آمده.
1 پسندیده