ترس از مخالفت دیگران و جامعه یا ساختار ذهنی خودتون ( موارد دیگه اگه هست بگین )
به نظر من قبل از همه اینا اینه که به نظرمون اون کار سخت و طاقت فرسا میاد. می دونین یعنی چی؟ ما اغلب میخوایم کارهای مهم رو بعد از انجام کارهای کوچیک انجام بدیم. یعنی میخوایم کارهای بی اهمیت تموم شه و درست وقت بذاریم سر موشوع مهم! اما اغلب گند می زنیم! چون انرژی و زمان مفیدمون تموم میشه و وقت نداریم به کار مهممون برسیم و میندازیمش برای فردا و این دایره همیشه در حال تکراره.
سلام تشکر از وقتی که گذاشتین
ترس از دیگران و قبول ندارم که این ترسی نابجاست که دلیل عدم اعتماد نفس است و زمانی که یک انسان عزت نفس خودش رو از دست می ده حرف دیگران براش اهمیت پیدا می کنه.
اما گاهی خود انسان اماده گی برای انجام یک کار رو نداره و دلش می خواهد در همون مکان امنش باقی بمونه و نمی خواهد تغییری در زندگی خودش ایجاد کنه شاید از تغییر می ترسه در این مورد ما باید شجاعت به خرج بدیم و از تغییرات حراس نداشته باشیم و به این جمله ایمان داشته باشیم که با هر تغییری علیرغم سختی ها پیشرفتی حاصل خواهد شد
و یکی هم شاید علاقه ای به یک کار نداشته باشیم و دلیل دفع کردن ان همین باشد پس باید سعی کنیم تا می توانیم کاری انجام دهیم که علاقه مند به انجامش هستیم ولی در این جامعه کنونی ممکن است شغل ما با علایقه ما سازگار نباشد که این باعث می شود که آرامش خودمان را در ان کار از دست بدهیم بنابراین همواره درصدد دفع ان بر می اییم و همین باعث افسرگی و پریشانی حال ما می شود به هر حال در کاری که به ان علاقه مند هم نیستیم باید یه نکته جذاب پیدا کنیم و در آن به پیشرفت برسیم من خودم معتقدم هر انسانی در هر کاری می تواند چیزی، بسته به علاقه اش بیابد و تنها باید کمی خلاق باشد و صبر کند تا آن نکته را پیدا نماید