در استفاده از واژگان فارسی چه مشکلاتی وجود دارن؟

حتمن شده شما هم در استفاده از یک واژه‌ی بخصوص احتمالاً فارسی(نگیم عربی) دچار مشکل شده باشید. در این مواقع به معادل انگلیسی آن که نظری می‌اندازیم این سوال به ذهن آدم میاد، که واژگان فارسی چه مشکلی دارند که چنین به دل نمی شینن.
مثال بارزش هم وقتی که به رستوران ها سر میزنیم اتفاق می‌افتد. مثلاً در موضوع زیر نویسنده به همین مورد اشاره کرده:

http://khabarone.ir/news/12525185/سالاد-سزار-یا-سیزر

حالا سوال اینجاست که مشکل عدم سنخیت واژگان فارسی با سبک زندگی ما از کجا ناشی می‌شود؟

image

4 پسندیده

عجب متن خوبی بود. البته من هم بارها در چنین شرایطی بوده‌ام اما این که یک نفر به این موضوع پرداخته است برای من جالب بود.

همیشه با خودم کلنجار می‌روم که از واژه «کنسل شدن» استفاده نکنم و به جای آن بگویم «لغو شدن». اما همیشه می‌بینیم که خیلی‌ها حتی زمانی که معادل فارسی برای واژه‌ای وجود دارد واژگان انگلیسی را ترجیح می‌دهند. خیلی از وقت‌ها به نظر من حتی واژه فارسی زیبا‌تر است با این حال واژه انگلیسی استفاده می‌شود.

گاهی به این فکر می‌کنم که اصلا چرا باید از زبان فارسی نگهداری کرد؟ بعد حالتی را با خودم تصور می‌کنم که زبان فارسی را با انگلیسی و چند زبان دیگر ترکیب کرده‌ایم و خیلی از واژه‌های فارسی که امروزه به کار می‌روند فراموش شده‌اند. دیگر خواندن منابع فارسی برایمان کار راحتی نیست و شاید حتی نتوانیم شاهنامه فردوسی را بخوانیم. این به این معنی است که دسترسی ما به حاصل تلاش‌ها و تجربه‌های ثبت شده در تاریخ‌مان هر روز کم‌تر می‌شود.

برخلاف کسانی که به دلایل میهن‌پرستانه و ملی بر حفظ زبان فارسی تاکید دارند، فکر می‌کنم زبان فارسی را باید حفظ کنیم چون این بهترین راهی است که می‌توانیم با هم ارتباط برقرار کنیم. اگر زبان تضعیف شود فلسفه و اندیشه هم تضعیف خواهند شد.

7 پسندیده

من فکر می‌کنم مشکل اینه که ما واقعا تعدادی از واژگان فارسی رو یا فراموش کردیم و یا انقدر استفاده نکردیم که به گوشمون آشنا نیست.

مثلا وقتی حرف از احساس دوست داشتن میشه ما اون رو عشق می‌نامیم در حالی که واژه فارسی دلدادگی یا دلباختگی معادل فارسی مناسبی هست که به دلایل غیرقابل قبولی به گوشمون آشنا نیست، چرا باید یه واژه بیگانه رو آشنا کنیم و گنجینه لغات فارسی خودمون رو نادیده بگیریم.

چند وقتیه واژه سپاس خیلی رایج شده پس واژه‌های فارسی دیگه هم می‌تونن جایگزین بیگانه‌ها بشن؛ فقط کافیه از این مقاومت‌های بیهوده دست برداریم و بخوایم.

5 پسندیده

این موضوع شاید در مورد واژه های موجود صادق باشند اما در خصوص واژه های جدید به نظرم نبود یک ساز و کار حرفه ای برای معادل سازی،آفت بزرگی است.مثلا نگاهی به این موضوع بیندازید(اگر در زمینه ی علوم طبیعی مطالعه داشته باشید به ناملموس بودن این واژه ها و ضعف معادل سازی پی خواهید برد،زیرا به نظرم دلنشین بودن واژه های معادل در روند جایگزینی شان موثر خواهد بود.البته گمان می کنم اساسا معادل سازی در مورد اصطلاحات علمی نا به جا است)

3 پسندیده

در مورد واژگان تخصصی کاملاً حق باشماست. نه تنها دلنشین بودن آنها باید مدنظر باشد بلکه مهمتر اینکه این موضوعی بین المللی به حساب میاد. یعنی فرض کنید در همین مثال شما دانش آموزان از واژگان فارسی مثل فروغ آمایی بجای فتوسنتز استفاده کنند. در آینده مجبور خواهند شد زمانی را برای یادگیری واژگان اصلی صرف کنند که این به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست.

1 پسندیده

@Ali_Shakeri به نکات خوبی اشاره کرد، من هم چند مورد که به ذهن‌ام می‌رسه اضافه می‌کنم:

  • این‌که با بحرانِ هویتی روبه‌روییم به‌نظرم برای همه مسئلۀ پذیرفته‌شده‌ای باشه امّا خودم تا جایی حق می‌دم به بعضی از رفتارها، تمدن امروز غرب حاصل زبان‌ انگلیسیه، فارسی معاصر چه‌طور؟ به صراحت نمی‌شه دربارۀ این مسائل صحبت کرد امّا برآیند فارسی چی بوده؟ زبان علم ایران برای مدت‌های بسیاری عربی بوده، مثلاً رسالۀ سه‌اصل تنها نثر فارسی ملاصدراست، کسی که استیلای زیادی بر تفکر چند سدۀ اخیر داشته. البته راه حل هم هست، به‌نظر زبانِ بازِ داریوش آشوری راه گشا باشه.
  • خود من سعی می‌کنم فارسی بنویسم، بسیاری از کلمات فارسی، نادقیق‌اند، یک متن فارسی می‌تونه برآیندهای بسیار متفاوتی نسبت به متن انگلیسی داشته باشه. شاید همین دلیل خوبی شعرهای فارسی باشه.
  • خود من درک درستی از بسیاری از معانی ندارم، کسی هست برای من تفاوت «دل‌نشین» و «دل‌چسب» رو بگه؟
  • قدرت ساخت واژه در زبان فارسی ضعیفه، مقایسه کنید با صرف عربی/فرانسوی. سره‌نویسی راه حل خوبیه، امّا مخالفت‌های زیادی داره.
  • من هم چندان به واژگان مصوب اعتقادی ندارم، مردم خودشون انتخاب‌های بهتری دارند امّا نمی‌شه نقش تصویب‌ها رو دست‌کم گرفت، مخالفت‌ها هم محدود به دورۀ اخیر نیست، شنیده‌ام حتی بزرگانی مثل دهخدا هم مخالفت‌هایی داشتند [نمی‌دونم چه‌قدر صحت داشته باشه، منبعی ندیدم.] شاید «واژگان عدلیه مصوب فرهنگستان ایران 1314 - 1320» بتونه از وضعیت آگاه‌ترتون کنه، چه‌تعداد از این واژگان قدیمی الآن استفاده می‌شن؟
2 پسندیده

آن چه به چشم آمد بسیار دلنشین بودند و گمان می کنم همه شان امروز در نوشته های گوناگون استفاده می شوند.

در تکمیل عرض میکنم
زبان نه تنها یه ابزار ارتباطی بین افراد همزمان نیست بلکه صرفا یه ابزار ارتباطی (چه همزمان و چه در زمان) هم نیست
افکار ما ارتباط تنگاتنگی با زبان دارن و با عوض کردن زبان یه ملت فرهنگ و فکر اون ملت عوض میشه
شاید نظریه ترجمه ناپذیر بودن زبان ها رو شنیده باشید؛ مستندات این نظریه شاهد بحث منه
و شاید این دلزدگی از استفاده از زبان فارسی هم ناشی از عدم تناسب فرهنگی باشه؛ معمولا کجا ها مبتلا به این عارضه میشیم؟ غیر از جاهایی که در فرهنگ ما سابقه ندارن یا اگه دارن زیر و زبر شدن؟
با این رویکرد زبان عربی چندان هم با ما بیگانه نیست، این زبان، زبانیه که فرهنگ ما رو دگرگون کرده و خوب جایگاهش رو هم در زبان ما تثبیت
مولوی میگه
فارسی گو گرچه تازی خوش ترست
عشق را خود صد زبان دیگر است

1 پسندیده