دلت نمیخواهد زمین و زمان کمی مکث کند و برای تو هم و همه فرصتی برای شنیدن و نگریستن از دور و نزدیک فراهم کند؟
دلت نمیخواهد که همه چیز تعطیل باشد؟ واقعاً تعطیل؟ حالا نه تا ابد بلکه دستکم کمی معطل؟
بعضی صداها ساکت، و فقط گفت و شنیدم و گفتم و شنیدهایی باشد که تو میخواهی؟
زن شاعر زندگی گفت:
«زبان گنجشکان
زبان زندگی جملههای جاری جشن طبیعتست
زبان گنجشکان یعنی: بهار، برگ، بهار
زبان گنجشکان یعنی: نسیم، عطر، نسیم
زبان گنجشکان در کارخانه میمیرد»
من میگویم:
بهار جان! دل و گوش و چشم و زبان آدمها را هم دریاب و زنده کن!
البته بهار که یک چرخه طبیعیه ولی برای اینکه ادمها بخوان عوض شن خودشون هم باید تمایل داشته باشن تغییر کنن . البته که تغییر فرد در محیطش بی تاثیر نیست مثلا اینطور نیست که یک نفر تصمیم بگیره خوش اخلاق بشه و بقیه هم رفتار ثابت داشته باشن.
درباره جاهای بکر خیلی نظر خوبی دارم و واقعا دوست دارم به جاهای تاریخی یا طبیعت های متروکه مسافرت کنم. به نظرم هدف از مسافرت هم همین هست که در جاهای آرام و در طبیعت بکر باشیم ،با چشمها بهتر ببینیم و با گوش ها دقیق تر صدای طبیعت رو بشنویم و تجربه جدید و تمدد و قوی شدن قوای ذهنی رو شاهد باشیم. ولی غالبا تبدیل شده به یک فستیوال(دورهمی)تو جاهای شلوغ .
دلم طبیعت و گشتن تو کوه و جنگل میخواد. برای چند ساعت خاموش بودن مدارهای دغدغه و فکر و خیالات مغزی میخواد😄. دلم میخواد دو سه تا کار مهمی که کمی عقب افتاده رو انجام بدم تا بعدش کمی آسوده باشم…
یک سال گذشته، اونقدر سخت، پیچیده و پر از بالا و پایین شدنهای فردی و اجتماعی بوده که کمی پایداری و آرامش میتونه نعمتی بزرگ باشه برام. بهار فصل پر سروصدا و کماثریه از نظر خودم. برخلاف پاییز، این فصل رو فکر میکنم فقط باید تحمل کنم تا بگذره.