معمولا در روابط اجتماعی خود چه کلماتی را برای چه سطحی از صمیمیت در روابط به کار میبرید؟
از کلمات عزیزم، جان، جانم … چه وقت هایی استفاده می کنید؟ آیا استفاده از این کلمات را معمول می دانید و برای همه افراد به کار میبرید یا به میزان صمیمیت شما بستگی دارد؟ آیا جنسیت فرد مقابل هم در انتخاب شما دخیل است؟
سعی بر اینه که در مکالمات با جنس مخالف خیلی از کلماتی که سبب سوتفاهم میشن استفاده نکنم اما گاهی وقتا ناخودآگاه کلماتی بکار برده میشن که پشت اونا منظوری نیس ولی باعث میشه فکر طرف مقابل تا حدی درگیر بشه.و بعد توجیه کردن این مسئله هم سخت میشه هر چی بیشتر دست وپا میزنی بیشتر فرو میری
«ظاهرا،مثلا، ببین،در واقع،خواهیم دید،شاید » اینها رو زیاد استفاده میکنم در زندگی روزمره . امروز داشتم پادپرس رو زیر و رو میکردم دیدم بعضی از کلمات تکیه کلام گونه یا خاص که جستجو میکنم توسط بعضی ها بیشتر استفاده شده و در حین مطالعه اون موضوع به تکیه کلام ها و کلمات خاص اون پادپرسی هم پی میبرم. مثلا کلمه «حضرت» قبل از اسم بعضی از شاعران رو در بیشتر نوشته های @srsb1 میبینم
یا کلمه عقل و عقلانی در نوشته های @Farshid1 زیاد تکرار میشه .
کلماتی مثل «قاعدتا،لزوما» هم توسط @yousef زیاد دیدم که به کار بره
بیشتر با کسانی که صمیمی هستم یا کوچکترها، مثل خواهرزاده، برادرزاده یا شاگردام.
قبلنا تو اجتماع اگه کسی خیلی و برای همه به کار میبرد حس میکردم جایگاه واقعی کلمات رو به کار نبرده، الانم تا حدی حسم اینجور هست اما اینجورم نگاه میکنم که ممکنه این آدما و کلامشون انرژی مثبتم به دیگران القا کنن، هرچند حس عمیقی پشتش نباشه.
البته بیشتر به عشقم و جیگرم و . . . حساسم و جانم و عزیزم کمی عادیتره. با ارتباط بیشتر میشه به سطح و عمقشم پی برد.
در مورد جنسیت بیشتر رعایت میکنم، و بستگی به شرایط و درک و جایگاه طرف مقابل داره.
یادمه اوایل پادپرسی شدنم سهیل یه پیام پادپرسی داده بود به من و اولش نوشته بود لیلا جان! پیش خودم گارد گرفته بودم بعدها برام حل شد، خودمم به بعضی پادپرسیا جان میگم.