فارغ از شوخیهایی که با وضعیت فعلی اقتصاد میکنیم، این اوضاع خیلیهامون رو نگران کرده. کسانی که کسب و کاری دارن، کسانی که تحت استخدام هستن، کارگران، فروشندهها، واردکنندهها و حتی کسانی که صرفا مصرفکننده هستن، همگی در انتظار بهبود شرایط به سر میبریم.
در این شرایط که ریال در حال سقوط آزاد هست، کسانی که سرمایهای دارن در تلاش برای حفظ سرمایهشون هستن.
- شما با سرمایهتون چیکار میکنید؟
- بهترین واکنش به شرایط فعلی اقتصاد ایران چیه؟
- به عنوان یه شهروند معمولی، برای بهبود شرایط زندگیمون، چه کاری از ما برمیاد؟
اما پیش از همه این پرسشها، این پرسش در ذهن همه ما وجود داره که چرا اقتصاد ما متلاطم شد؟ چه اتفاقاتی افتاد که امروز به این حالت رسیدیم؟
مروری بر وقایع اقتصادی در چند ماه اخیر
به عنوان دادههایی برای تحلیل و ارزیابی وضعیت کنونی، وقایع سیاسی و تصمیمات دولتی در ارتباط با مسائل ارزی را مرور میکنیم. البته این مرور تنها براساس شواهد موجود است. اگر نکته جالبی در این ارتباط در ذهن دارید، مطرح کنید. 18م اردیبهشت ماه سال 97، با اعلام خروج آمریکا از برجام یا JCPOA نوسانات شدید قیمت ارز رو داشتیم. قبل از اون، با پایان تعطیلات نوروزی افزایش قیمتها شروع شد.
طیق آمار قیمت دلار رو در روز 20م فروردین 97 در حداکثر مقدار خودش حدودا 5865 تومان خرید و فروش میشده. همان روز از طرف دولت ارز تک نرخی اعلام میشه (منبع: خبرگزاری فارسی). اشتباه اول دولت همین جا بود که خروج کنترل بازار از دستش رو تسریع کرد.
یک هفته بعد، یعنی 26م فروردین 97، دولت خرید و فروش فیزیکی ارز در صرافیها رو ممنوع اعلام میکنه که به نظرم اشتباه دوم دولت بود و به مبادلات غیرقانونی دامن زد. در واقع اگر غیرقانونی نبود احتمال ثبت تبادلات (حداقل خرید و فروشهای خرد) بیشتر بود و تحلیل رفتار بازار و برنامهریزی و مدیریت اون رو آسونتر میکرد.
چرا ریال سقوط کرد؟
درباره سقوط یکباره ریال دلایل مختلفی پیشنهاد میشه، از جمله مافیای داخلی ارز و فشارهای خارجی. با وجود اینکه ظاهرا اروپا به برجام وفادار مونده، اما شرکتهای اروپایی و حتی آسیایی از ترس اینکه در لیست تحریمهای آمریکا قرار بگیرن کمکم همکاریشون با شرکتهای ایرانی (خصوصا در حوزهی نفتی) رو قطع کردن. این قطع همکاری و در نتیجه قطع سرمایهگذاری خارجی ضربه بزرگی به اقتصاد ایران وارد خواهد کرد. برای اینکه به تاثیر روابط دیپلماتیک بر سرمایهگذاری خارجی در کشور پی ببرید به نمودار زیر توجه کنید:
(رقمهای بالای هر ستون به میلیون دلار هستن.)
قسمتی از گزارش تابناک دربارهی تغییرات سرمایهگذاری در ایران رو بخونیم:
در گزارش آنکتاد اشاره شده است که این افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران در سال 2017 مدیون سرمایهگذاری قابل توجه شرکتهای خارجی در بخش ذخایر نفت و گاز ایران می باشد. در ادامهی این گزارش آمده است که امضای قرارداد توتال و یک شرکت چینی برای توسعه فاز 11 پارس جنوبی و قرارداد یک شرکت ترکیهای و یک شرکت روسی برای سرمایهگذاری 7 میلیارد دلاری در سه میدان نفت و گازی باعث این رشد چشمگیر شده است.
البته با خروج آمریکا از برجام و تصمیم شرکتهای خارجی برای ترک ایران احتمالاً در گزارش سال آیندهی آنکتاد پیرامون سرمایهگذاری خارجی، ایران با افت سرمایهگذاری خارجی مواجه خواهد شد.
شایان ذکر است که در سال 2017 کل سرمایهگذاری مستقیم خارجی انجام شده در جهان 1429 میلیارد دلار بوده است که سهم ایران از این رقم تنها 0.35 درصد بوده که سهم ناچیزی است.
اهمیت سرمایهگذاری مستقیم خارجی خودش بحث مفصلیه که خوبه کسی بهش بپردازه. به طور خلاصه تحریمهای آمریکا تمام صنایع رو شامل نمیشن، بلکه صنایع اصلی مثل نفت رو شامل میشن تا به دولت فشار اقتصادی وارد کنن. این فشارها باعث میشن وضعیت اقتصادی دولت ناپایدار بشه و سرمایهگذاری در سایر حوزههای اقتصادی ایران رو هم با ریسک بالا همراه میکنه. هرچیزی که لازمه دربارهی تحریمهای امریکا بدونید، از افراد و شرکتها گرفته تا صنایعی که شامل تحریم میشن، توی وبسایت خزانهداری آمریکا موجوده.
رکود اقتصادی چیه؟
کسادی یا رکود زمانی به وجود میاد که گردش مالی از بین بره. دلیل از بین رفتن گردش مالی هم ناپایداری بازاره. وارد کننده عرضه نمیکنه و فروشنده حداقل کمتر از قبل عرضه میکنه. از اونجاییکه مطمئن نیست فردا با چه قیمتی باید خریداری کنه، نمیدونه با چه قیمتی باید بفروشه. چون قیمت ارز پایدار نیست. البته نمیدونم داستان ارز وارداتی چیه و واقعن چقدر از واردات به وسیلهی ارز وارداتی 4200 تومنی انجام میشه. ولی بعضی اعداد مشکوک هستن. مثلا طبق دادههای گمرک کشور (که به فرم اکسل منتشر میشن) در هفتهی اول تیر ماه 97، نسبت به روزهای مشابه سال گذشته، واردات از چین افزایش داشته (ارزش واردات به دلار افزایش داشته). بقیهی اکسلها رو میتونید از این آدرس – پروژه انتشار برخط و آزاد اطلاعات دانلود کنید. اگه بتونیم یجوری بصورت غیردستی تمام فایلها رو بررسی کنیم و نمودار مناسب رسم کنیم تا تغییرات رو متوجه بشیم خیلی خوب میشه. کسی میدونه چطور میشه این کار رو انجام داد؟ چون گزارشها روزانه هستن و عوامل زیادی هم توشون ذکر میشه.
دلیل دیگهی رکود ورود خریدار غیرواقعی به بازاره. مثل اتفاقی که برای مسکن افتاد. به نوشتهی زیر از محمدحسین ادیب (اقتصاددان) توجه کنید:
هشتاد درصد سپردهها به ۶٠٠ هزار نفر تعلق دارد و با کاهش سود سپرده این گروه، اکنون راهی خرید آپارتمان در مناطقی هستند که در آن مناطق کسری آپارتمان وجود دارد. مناطقی که تقاضا برای آپارتمان بیش از عرضه است فقط حدود ١٠ درصد از پهنهی شهری کشور را شامل میشود. در ٩٠ درصد ایران عرضه واحد مسکونی بیش از تقاضاست و در این مناطق افزایش قیمت مسکن مشاهده نشده است.
عاقبت چه میشود؟
سپردهگذار مسکن را در ١٠ درصد کشور گران میکند، پس گرانی مسکن در پیش است. اما ٨٠ درصد سپرده ها به ٢ درصد جمعیت تعلق دارد و ۶٠ درصد سپردهها را (سپرده ٢ درصد جمعیت را) به ۵٠٠٠ شرکت بزرگ وام دادهاند. این ۵٠٠٠ شرکت زخم خوردهاند و نه میتوانند اصل وام را بپردازند و نه بهرهی آن را. اما این ۶٠٠ هزار نفر سودهای موجود سپرده را کافی نمیدانند (خندهدار است) و پول خود را وارد بخش مسکن در مناطقی میکنند که تقاضا برای مسکن بیش از عرضه است و خانه را گران میکنند. از محل هیچ دارد خانه در کشور گران میشود.
از محل سپردهای که اصل آن وجود ندارد و اصل آن را به ۵٠٠٠ شرکت دادهاند خانه دارد در کشور گران میشود.
چقدر با این متن موافق هستین؟
ادیب در ادامه، افزایش قیمت ارز رو هم نتیجهی جابهجایی سرمایهی سپردهگذار از مسکن به بازار ارز میدونه و پیشبینی میکنه این گروه به هر بازاری که وارد بشن اوضاع اون رو به هم میریزن!
در این شرایط چه کار میشه کرد؟
کسانی که از یارانههای دولتی استفاده میکنن بیشترین سود رو میبرن. یارانهی دولتی فقط به ارز (4200 تومنی برای واردات) تعلق نمیگیره و خصوصا در قیمت انرژی خیلی محسوسه. استفاده از این انرژی برای تولید و تلاش برای صادرات میتونه در این شرایط تجارت پر سودی باشه. سامانهی نیما از اون طرف باعث میشه بازار صادرات قاچاقی داغ بشه! چون که در این سامانه دلار صادراتی هم 4200 تومن قیمت داره. (شاید بشه ازش به عنوان اشتباه سوم دولت اسم برد.) با رواج قاچاق، مناطق مرزی رشد خواهند کرد.
خشکسالی، قوز بالای قوز اقتصاد کشاورزی
دردسر دیگهمون که با گرم شدن هوا دیگه نمیشه کتمانش کرد بحران آب است. قطع برق در تهران، آذربایجان شرقی، شیراز و… در روزهای گذشته به دلیل نبودن آب کافی پشت سدها برای تولید برق و کاهش کیفیت آب (شوری آب) در خوزستان، خراسان رضوی، گیلان و حتی فکر میکنم تهران (از حدود دو هفته پیش روی ظرفشویی و ظرفها لکههای سفیدرنگ آهک میمونن) اتفاقاتی هستن که میدونستیم اتفاق میافتن اما کاری براش نکردیم… با این بحران، کشاورزی هم رکود بیش از پیش خواهد داشت.
به عنوان شهروند عادی بهترین کاری که ازمون بر میاد حفظ خونسردی و صرفهجویی در مصرف آب و برقه! تا جایی که میتونیم. هر راهکار دیگهای به نظرتون میرسه لطفا به عنوان پاسخ مطرح کنید. بحران واقعی نزدیکتر از چیزی بود که فکرش رو میکردیم.