یک سری قوانین نوشته و نانوشته در همه مباحث علمی ،سیاسی ، فلسفی و… هست تا کجا حاضرید به اون قانون عمل کنید؟
مثلا حاضرید از یک سری قوانین علمی تخطی کنید یا یک هنجار اجتماعی موافق عرف رو بشکنید؟
در این صورت حتی اگر بتوانیم یک هنجار اجتماعی را بشکنیم، یک هنجار اجتماعی دیگر به دست خودمان ایجاد کردهایم.
به نظر من قانون قرار نیست در تمام حالتها از فرد دفاع و محافظت کند بلکه قرار است از جامعه محافظت کند. بنابراین طبیعی است که دوست داشته باشم به یک سری قوانین عمل نکنم چون به نفعم نیست. مثلا ممکن است دلم بخواهد چراغ قرمز را رد کنم به ویژه زمانی که خیابان خلوت است. یا مثلا شاید دلم بخواهد که دختر بچه ۱۲ سالهام را مجبور به ازدواج کنم چون به پول احتیاج دارم. تنها چیزی که میتواند جلوی من را بگیرد قانون است.
قانون برای این است که جلوی ناهنجاریها گرفته شود نه این که ناهنجاری بیافریند.
چه سوال خوبیه! اتفاقا همین چند هفته پیش داشتم بهش فکر میکردم، موقعی که رسما یکی از قوانین عرفی رو برای چندمین بار زیر پا میذاشتم و در تلاش بودم که با گفتگو طرف مقابلم رو قانع کنم که کار من درسته و بهم کاری نداشته باشه.
من قانون پوشش اسلامی موقع ورود به دانشگاه ها و مدارس رو رعایت نمیکنم. شخص بدحجابی نیستم، ولی مدل مانتوها و همین طور سرپوشم متفاوت از خواست حراست اکثر مراکز علمی-آموزشی و همین طور متفاوت از عرف جامعه هست. و این تفاوت طوری هست که سریع به چشم میاد و برای همین موقع ورود به چنین سازمانهایی معمولا یه گفتگوی ۱۰-۲۰ دقیقه ای با مسئول حراست و یا نگهبانی اونها دارم.
هدفم بی قانونی نیست، صرفا ورود به چنین مراکزی هیچ وقت برام اون قدر اهمیت نداشته که به خاطرش حاضر باشم یکپارچگی[1] ام رو کم کنم و از عزت نفس خودم بکنم[2]. و بارها هم پیش اومده که اجازه ی ورود به دانشگاه یا مدرسه مذکور رو پیدا نکردم و راه رفته رو برگشتم!
کی حاضرم بی خیال قانون شم؟
با توجه به حرف بالا، وقتی رعایت قانون باعث آسیب به شخص خودم میشه، حتما قانون رو بی خیال میشم. باور دارم چنین کاری بیشتر از رعایت اون قانون، به سلامت جامعهای که من عضوش هستم کمک میکنه.
خب پس با این حساب دیگر نباید قوانین مالیاتی را رعایت کنید چون به شما آسیب میزند.
موضوعی که تعریف کردید همان عرف است نه قانون.
برای من هم سواله چرا یه جایی به یه هنجار اشتباه باید عادت کرد و اعتراض نکرد ؟
فرض کنید من بگم باید مالیات و عوارض نوسازی برداشته شه یا هزینه خرید زمین مسکونی بصورت کنترل شده رایگان شه
مثلا چرا یه عده از افراد از خودمون بشن شهردار و بعد زمینها رو با پول به خود ما بفروشن؟