به نظرم جواب این سوال تا حدی در خود طبیعت هست. هر منطقه ای با توجه به اقلیمش نوع خواصی از گیاهان رو به صورت خودرو داره. فکر کنم میشه با نگاه به گیاه های خودرو در یک منطقه گیاه متناسب با اون منطقه رو کاشت. برای مثال جایی میبینیم گیاه بومادران به صورت خودرو رشد کرده، با توجه به نیاز آبی، معدنی و نوع خاک گل بومادران میتونیم حدس بزنیم که چه گیاهی رو میشه در اون اقلیم کاشت.
به علاوه میشه از نوع خاک و میزان بارش در هر منطقه گیاه مناسب برای تکثیر در اون محل رو هم شناسایی کرد. مثلن دشت کرج منطقه بسیار خوبی برای کشاورزی هست ولی هر قسمت مناسب کاشت گیاه متفاوتیه و این تفاوت به نوع خاک، میزان رطوبت، میزان بارش و میزان آب هر منطقه بستگی داره. اگر خاک مهرشهر رو با خاک کردان مقایسه کنید متوجه تفاوت در بافت خاک میشید جوری که خاک مهرشهر تا حدودی ماسه ای و نرم هست در صورتی که خاک کردان ساختار رسی و سنگی بیشتری داره.
حالا ما گیاهانی داریم که خیلی مناسب اقلیم فلات ایران هستن ( باتوجه به اینکه آب کمی در دسترس هست و آب اغلب شور هست)، این گیاهان گیاهان شوری دوست هستن که توانایی رشد در خاک و آب دارای حد مشخصی از وری رو دارن، این گیاه ها باید شناسایی بشن و گونه های مختلف بهینه بشن و با شرایط خاص مربوط به زراعت دستکاری و حتی تراریخته بشن. یه نکته که هست خیلی از گیاهان زراعی دستکاری شده تراریخته نیستن.
سلام
من همین از دستم بر میومد که از یک فرد متخصص در زمینه کشاورزی این سوال رو بپرسم و اینجا بیارم جوابشونو. میدونم هدفتون این نبوده ولی امیدوارم کمک کننده باشه.
"صحبت در این زمینه مجال زیادی میخواهد، ابتدا باید اشاره کرد که در دانشکده های کشاورزی واحدهایی بنام ارزیابی و تناسب اراضی تدریس میشه که همانطور که از اسمش پیداست به نوع کاربری منطقه میپردازد این مورد در کشورهایی که به کشاورزی اهمیت میدن کار شده و تمام اراضی کاربری شان مشخص شده و در این رابطه نقشه های اراضی قابل کشت یک محصول خاص مثل نقشه اراضی مناسب کشت غلات ترسیم میشه.
_اما امروزه مساله کمبود آب و اینکه بیشترین آب ملی در کشاورزی مصرف میشه، نوع کشت تحت الشعاع قرار گرفته، کمبود آب اغلب در کل کشور و خصوصا در حوزه های آبریز فلات مرکزی بحرانی است، اینکه قبلا برای انتخاب محصولی خاص برای کشت به شرایط اقلیمی و محیطی توجه میشد هنوز هم پابرجاست اما نظر به کمبود آب، می بایست با مبحثی بنام آب مجازی آشنا شد، اما بطور خلاصه باید گفت محصولی را باید انتخاب کرد که با تولید ماده خشک بیشتر ارزش آب مصرف شده را تامین کند. _
میزان آب مصرفی در ازای واحد تولید ماده خشک برای تمامی محصولات باغی و زراعی با اعداد و ارقام موجود است، لذا بطور خلاصه عرض شود که ابتدا سازگاری محصول با اقلیم غالب منطقه، سپس میزان آب مصرفی، نیاز بازار، تعیین کننده نوع محصول کشت شده برای یک منطقه میباشد. اصولا برنامه ریزی هایی در خصوص الگوی کشت یک سال زراعی توسط ارگانهای مربوطه ارائه میشود تا بدلیل زیادی یک محصول و کمی محصول دیگر کشاورز متضرر نشود که این مساله متاسفانه در کشورمان رعایت نمیشود."
كاملا با اين صحبت كه بخش اعظم نيازهاي بخش كشاورزي از بيرون تامين بشه موافقم چون اقليم خشك ما به درد كشت برنج و ذرت نميخوره( البته به جز چند منطقه ك اونم جوابگوي نياز كشور نيست) و حتي به نظر من آب چاه هاي عميق نبايد صرف هيچ قسمتي از كشاورزي بشه چون در اين صورت ما دهه هاي آينده مجبوريم از آب تصفيه شده براي بخش آشاميدن و خانگي استفاده كنيم
از طرفي كشاورزا پول واقعي برق رو نميپردازن بلكه با تعرفه جهاد كشاورزي كه ميزان خيلي خيلي كمتري از مصرف خانگي رو شامل ميشه رو ميپردازن
در منطقه ما که سد وجود داره، بیشتر آب کشاورزی از همون تامین میشه. توزیع اب به این صورته که کشاورزان با توجه به توانایی مالی شون آب را میخرند؛ مثلا هر 20 روز نیم ساعت و محصول مورد نظر برای کاشت رو با توجه به دوره ای که آب بهشون میرسه مشخص می کنند. مثلا فلان محصول آیا تحمل تشنگی 20 روزه را داره یا نه؟
اما هدررفت اب بیشتر در همین مساله است: کشاورز امکان ذخیره ی آب را ندارد. به همین خاطر نیم ساعت اب را که خریداری کرده مجبوره در زمین رها کنه. مگر اینکه استخری برای ذخیره ی اب ساخته باشه که خب به خاطر هزینه ی بالا معدود افرادی هستند که اینکار رو انجام میدهند.
به نظر اگر در توزیع آب مدیریت بیشتری وجود داشته باشه، هم در انتخاب محصول دست بازتری دارند، هم به جلوگیری از هدررفت اب کمک میشه.
یک نکته ی دیگر هم اینکه در منطقه ی ما غیر از توزیع زمانی آب، از لحاظ توزیع مکانی اون هم مشکلاتی وجود داره. مثلا بخش قابل توجهی زمین وجود داره که به خاطر کم آبی هیچ محصولی در آن کشت نمیشه. این مساله با مدیریت آب و
تا حدودی قابل حله. ضمن اینکه زمین هایی هم که کشاورزی میشه، اونقدر از هم پرت و دورند که در پروسه ی انتقال آب هم کلی هدررفت وجود داره
فهم دقیق این مقاله و مراجعی که معرفی کرده نیاز به وقت و بحث داره و بنظرم بسیار مفید خواهد بود.
روش به کار رفته، برنامه ریزی آرمانی فازی نام دارد.
این روش چند هدفه بودن (مثلاً سود بیشتر کشاورز و مصرف کمتر آب و . . . ) مسأله برنامه ریزی کشاورزی و دقیق و قطعی نبودن (شرایط محیطی) و متضاد بودن اهداف را در نظر میگیرد.
خوبی این روش ها اینه که به طور عملیاتی در مزارع نمونه به کار میروند.
بنظرتون میشه به صورت تیمی این روش ها رو نقد و بررسی و جمع بندی کنیم، و بعد به صورت تعمیم یافته برای مسأله مطرح شده به کار ببریم؟
نقدی که من به این راهکار دارم این است که خیلی بزرگ مقیاس هست و پیادهسازیاش تنها از عهده دولتمردان برمیآید. آیا میشود کاری کرد که این راهکار در مقیاس خودمان اجرایی باشد؟
خوب است در این پادخان کمی روی اجرا هم تاکید داشته باشیم.
من هم موافقم که اگه کشاورز خیالش از خرید راحت باشه، دستش در انتخاب محصول مناسب بازتره. ولی فکر میکنم کشمون راه درازی تا فراگیر شدن داره. به نظرت هیچ طور دیگه نمیشه ترس کشاورز رو کاهش داد؟
چطور است که خودمان یک منطقه را انتخاب کنیم و خود را جای یک کشاورز بگذاریم و ببینیم با چه الگوریتم و فاکتورهایی به یک انتخاب مناسب میرسیم؟
میشه برای این کار از روشی که لیلا اشاره کرد
اینکه بتونیم با همدلی با کشاورز (Empathy) به راهکاری برسیم عالیه ، فکر میکنم شما دسترسی مستقیم به کشاورزها دارین و بهتر حال و هوای ایشون رو درک میکنین. میتونین کمی پیشنهادتون رو باز کنین؟ از سبک انتخاب کشاورزها بگین؟ و … ؟
بهرام به نظرم درست میگی و اگه تغییری قرار باشه رخ بده باید از نظر علمی و منطقی برای کشاورز عقلانی باشه. @Ghazaleh حرفتون کاملن منطقیه که یه سری محصولات رو ممنونع اعلام کنیم در بخش هایی از کشور. ولی به نظرم کافیه که کشاورز به اینجا برسه که با توجه به خاک در دسترسش و آب مورد نیاز گیاه انتخاب کنه که چه محصولی بکاره. @Ali_Shakeri این ایده، ایده ی قابل اجرایی به نظر میاد در سیستم پپ باشه یعنی با مشورت با یک متخصص تغزیه که فکر کنم در جمعمون باشن و همینطور یه تعداد رسپی بشه سبدی از غذاهای ممکن برای افراد ایجاد کرد. @mohifalahi من به این دیدگاه نقد هایی دارم ولی اول نکات مهم و قابل تامل رو میگم. تعامل، همکاری و کمک خواستن از کشور های دیگه نه تنها خوبه که لازمه برای یک کشور و زمانی که من همه ی اعضای پپ رو دشمن خودم بدونم هیچ کس تمایلی به همکاری با من نداره و اگر همکاری می کنه بیش از 50 درصد به نفع طرف مقابل هست یا اینکه طرف مقابل برای رو کم کنی از یکی دیگه از اعضا حاضر به همکاری با من شده. ولی اینکه چون ما کشوری هستیم که دسترسی کمی به آب داریم، باید کشاورزی رو تعطیل کنیم و فقط وارد کننده بشیم این به نظرم ایده خوبی نیست.
این که سد فواید زیادی داره درش شکی نیست نه تنها جلوی سیل رو می گیره که آبی که قرار بود سیل بشه رو برامون نگه میداره، ولی یادمون باشه که سیل هم نیازه برای تداوم حیات هست. @moalem فکر کنم مردم در منطقه شما بودن سد رو به نبودش ترجیح میدن درسته؟
یه جورایی راه حل این مشکل از دو طیق رخ میده:
1- آموزش به این صورت که ما افراد آموزش دیده ای رو تحت عنوان مروج کشاورزی به کشور بفرستیم و ازشون بخوایم پله به پله از حمایت های دولتی استفاده کنن و محصولشون رو به روز و مفیدتر کنن. این به راه بعدی خیلی کمک میکنه.
2- به کشاورزی به چشم صنعت نگاه کنیم و نه یه حرفه ی در حال انقراض و به تبع اون کشاورزیمون رو علمی و صنعتی کنیم. الان کسی نگاهی که از کشاورز به ذهنش میرسه اینه:
یا ایده هایی شبیه به این ولی یه تلنگر کوچیک بزنم به دوستان، کشاورزی یعنی این:
یعنی صنعت یعنی ثروت یعنی اینکه بیام توی مناطق کم بارش زعفران بکارم و به صورت مکانیزه برداشت کنم.
یعنی اونجا که زمینم شوره بیام گیاه شور دوست بکارم.
و این پیشنیازش آموزشه
ایا ایده های پادخان خریداری هم داره؟ بله داره به این شرط که یه راهکار بتونم برای پدر دوستم که در یکی از شهرستان ها کشاورزی دارن ارایه بدم که ایشون بتونن کشاورزیشون رو گسترش بدن، محصول مناسبتر بکارن و درامد بیشتری داشته باشن و حرفه کوچیکشون رو تبدیل کنن به صنعت.
به طور کلی با توجه به صحبت هایی که با پدرم داشتم ،بنظر انتخاب محصول فرایند پیچیده ای داره و با توجه به وضعیت هر کشاورز منحصر به فرد است. اما به طور کلی :
1.شناسایی محصولات متناسب با خاک و هوای منطقه
2.انتخاب محصول سازگار با میزان آب در اختیار کشاورز
که قبلا توضیح داده ام و همین مساله در انتخاب محصول بیشترین سهم را دارد و در عین حال برای هر کس منحصر به فرد است.
3.در نظر گرفتن مدت زمان به بار نشستن محصول
در این مورد به طور مثال پدرم 6-7 سال پیش نهال کاشتند. درخت هایی مثل سیب، آلبالو و… اما فکر می کنند که اگر زعفران کاشته بودند تا به حال مقدار قابل توجهی درآمدزایی داشتند. که در این مدت از درختان عایدی نداشتند.
4.میزان درآمدزایی محصول
5. در نظر گرفتن بازار فروش محصول ؛ در این مورد پدرم اوایل برای فروش محصولات گلخانه ای خیار مشکل داشتند. اما ضمن همکاری با میدان بار خراسان مساله حل شد.
نکته ی قابل تامل این است که در مورد میوه و تره بار اگر بتوان میوه فروشی های سطح یک شهر را با کشاورزان به طریقی هماهنگ کرد، به صرفه تر است تا اینکه مثلا ما محصولات را به مشهد منتقل میکردیم و دوباره میوه فروشان محصولات را از مشهد خریداری می کردند.
در پیشنهادهای مطرح شده، دو دسته راهکار مناسب دیده میشه که قابل توسعه هستند:
تمرکز بر قدرت خریدار در تعیین محصول (نیاز بازار)؛ در این زمینه حتی میشه وارد عادات فردی و رژیم غذایی افراد شد و دنبال راهکار پایه بود. @Ghazaleh، @pd.in، @bahram، @Ali_Shakeri
راهنمایی و مشاوره به کشاورزان در تعیین الگوی کشت با توجه به گیاهان بومی منطقه و یا کمک گرفتن از کشاورزان مجرب منطقه @moalem و @Mehrdad_Roshan
قدم بعدی در تکمیل راهکارها؟
برای مشخص شدن کم و کسریهای هر راهکار، الان خوبه هر کسی (تمام اعضای گروه نوآوری @innova ) پیشنهادش رو برای طراحی فرایند (داستان) یکی از این دو ایده عنوان کنه:
چه خدمت یا ارزش افزودهای قراره به چه فرمی، به چه کسی ارائه بشه؟
آیا مشابه این کار در ایران و یا در دنیا پیش از این انجام شده؟
هدف اینه که پروتوتایپ سرعتی تهیه کنیم و با تستش روی خودمون یا اطرافیان، مشکلاتش رو بفهمیم و تا حد امکان بهبودش بدیم.
با توجه تجربیاتم از زندگی کشاورزی، دیدن سیاستهای کلی مختلف و عوامل مهم در زمینه تعیین محصول، چند تا نکته رو میگم شاید به درد بخوره:
به جز استثنای گندم که خرید دولتی داره و قیمت رو دولت تعیین میکنه، خیلی از محصولات قیمتشون از طریق میزان کشت تعیین میشه. نکته مهم اینه که میزان تقاضا در کل اهمیت زیادی داره ولی تقریبا در هر سال میتونید اون رو ثابت در نظر بگیرید. به همین دلیل میزان کشت کلی خیلی مهم هست. تجربیات خوب و بد زیادی در این زمینه داشتم و دیدم. حالا این به چه دردی میخوره؟ معنی این حرف اینه، که فاکتور قیمت در بازار، فاکتوری هست که از طریق فرآیند کل سیستم کشاورزی منطقه تعیین میشه. بنابراین اگر راهکار فردی ارائه بشه، بسیاری از پارامترها که به قیمت وابسته هستن، از طریق راهکار قابل کنترل نیستن.
تجربه کشاورزان، معمولا از منطقه در دسترس و دیدن تجربیات بقیه میاد. به همین خاطر، امکان تغییر کاربری در این حد وجود داره، به شرطی که کشاورز مطمئن باشه که در منطقه خودش این محصول آزمون شده. برای مثال زعفران در کرمانشاه یا اطراف ما سابقه کشتی نداره و خیلی در اوایل ممکنه مورد استقبال نباشه.
تکنولوژی و میزان زحمت و قوت صرف شده برای کاشت، داشت و برداشت محصول فاکتور اساسی هست. این میتونه در بلندمدت ایده خوبی برای صنعت مرتبط با کشاورزی باشه، ولی در کوتاه مدت، محصولات روتین که کشاورز تسلط زیادی به فرآیند داره، براش جذابیت بالاتری داره. بخصوص در مواردی که کشاورزی تنها شغل فرد نیست و کشاورز سعی میکنه کمترین زمان ممکن رو به فرآیند اختصاص بده.
(دقیقا مطمئن نیستم ولی به عنوان یک نظر بهتره مطرح بشه) قید مصرف آب در کشاورزی، به معنی کمینه کردن مصرف تا حد ممکن نیست. آب جاری در صورتی که مصرف نشه، وارد فرآیند تبخیر میشه. بنابراین درصدی از این آب بهتر هست در فرآیند کشاورزی حتما وارد بشه. این ممکنه به نظر عجیب بیاد، ولی تا حد زیادی میشه اطمینان داشت که حفظ درصد بالای آب جاری در پشت سدها (بدون مصرف در صنعت یا شرب)، کمک چندانی به امنیت آبی سالانه نمیکنه.
یه نکته علمی و مهم برای پس ذهن. یکی از نتایج فاجعهبار تغییرات اقلیمی برای کشاورزی، نوسانات شدید دمائی هست. برای مثال، سرمای چند هفته پیش در فصل بهار یا گرمای زمستانی. شاید این روزها دقت کنید (بخصوص در جائی مثل زنجان) قسمتی از درختها سیاه شدن. این اصطلاحا به معنی سکته هست برای درخت و در بسیاری از موارد به خشکی کامل درختها منجر میشه. من فکر میکنم، ریسک کاشت محصولات درختی در آینده بسیار بالا خواهد رفت. این فرآیند روی محصولات غیردرختی هم اثر شدیدی میزاره، ولی تفاوت اینه که وقتی درخت از بین بره یعنی زحمت چندساله از بین رفته.
فکر کنم هنوز نتونستیم مساله رو از دید کشاورز نگاه کنیم. تکمیل بحث نیاز به مصاحبه و نظرسنجی و کار آماری روی نظرات و مشکلات کشاورزا داره.
چند تا از این مشکلات در بحث ها عنوان شد که مشاهدات و شنیده های من هم اون ها رو تایید میکنه: ترس از پذیرش ریسک تغییر محصول، نداشتن دانش فنی، آسیب پذیری بالای این شغل به دلیل شرایط آب و هوایی و نیاز به جبران خسارت توسط بیمه یا… ، وجود واسطه های فراوان بین کشاورز و خریدار و کم شدن سود کشاورز، واردات غیر کارشناسی که باعث هدرفت محصولات تولید شده و ضرردهی به کشاورز میشن
به نظر من راه حل هایی مثل کنترل مصرف آب و احداث چاه که باعث میشه کشاورز تحت فشار مستقیم قرار بکیره به عنوان اقدام اولیه و در چنین شرایطی نمی تونه راهکار مناسبی باشه.
چند تا راهکار کوچک برای بهبود:
استفاده از آب های خاکستری برای کشاورزی مثلا با احداث استخر مشابه این
استفاده از ظرفیت دانشجویان و فارغ التحصیل های رشته ی کشاورزی، که هم نوعی اشتغال زایی برای این دانشجوها و هم سود فنی و مشاوره ای به کشاورزها ایجاد کنه.
خیلی خوبه. اینکه «ترس از پذیرش ریسک تغییر محصول» به عنوان یکی از مشکلهای اصلی برای کشاورزا دیده میشه به نظرم نکته قوت حساب میشه: اکثرمون با چنین ترسی روبرو بودیم، درکش میکنیم و میتونیم به تجربه خودمون برگردیم تا راه مناسبی برای رفعش بیابیم.
چه طرحی رو برای کمک گرفتن از ظرفیت دانشجوهای کشاورزی پیشنهاد میدین؟
با توجه به اخباری که از سالیان گذشته به ذهنم هست: هدر رفت و پوسیدن میوه هایی مثل هندوانه یا سیب به دلیل تولید بیش از حد و یا کاشت بیش از حد بعضی محصولات مثل سیب زمینی یا پیاز که در نهایت به گرانی یا ارزانی بیش از حد بعضی محصولات می انجامد.
خب یه دلیل میتونه این باشه که کشاورزان اطلاعات آماری کافی و درست از میزان نیاز کشور به محصول و شرایط آبی ندارن.
چیزی که مد نظر من هست چندین مولفه باید در نظر گرفته بشه(اگر چیز دیگه ای به ذهنتون میرسه بگین):
میزان بارش متوسط کشور در طی سالیان نزدیک
شرایط آبی هر منطقه و محصول مناسب اون منطقه
هر کشاورز بیاد و اعلام کنه من این محصول رو برای کشت انتخاب کردم به فلان میزان و این اطلاعات در بانکی ثبت بشه و در مجموع اگر میزان کشت اون محصول به حد مورد نیاز رسید کشاورز بعدی بدونه در صورت کشت ممکن هست محصولش خریداری نشه. یا مثلا مجوز کشت نگیره.
در نهایت محصولات تولیدی کشاورزی رو خواهیم داشت که مطابق با ظرفیت آبی مناطق کشت شدن و هم دستمون میاد کشور به چه میزان نیاز به واردات و … داره.
البته این ایده خیلی نقاط کور و قابل بررسی داره. اما مدت ها هست بهش فکر می کنم.
ایراداتی که به ذهن خودم میرسه:
چطور میخوایم کشاورز رو مجاب کنیم تو همچین سیستمی مقید بشه.
من اگر کشاورز باشم ترجیح میدم محصولی بکارم که سود بیشتری ببرم.
ممکنه این استدلال رو بیارم که من با توجه به ارتباطاتی که دارم محصولاتم رو سریع تر به فروش میرسونم و محصول من رو دستم نخواهد موند.
به نظرم این دو سه نکته هم قابل رفع هست:
سیستم نظارتی و دادن مجوز به محصول کاشتنی
دادن حق کشت محصول با قیمت پایین (خرید تضمینی یا دادن یارانه)
تشکل های صنفی کشاورزان رو وارد گفتگو و روند توجیه کشاورزان کنیم.
چند مقاله مرتبط رو با موضوع و سوال رو ببینیم و نویسنده هاشون رو با ایمیل به بحث دعوت کنیم، یا سوالامون رو بپرسیم یا انجمن های اینترنتی شونو پیدا کنیم، بعضیاشونم تو شبکه اجتماعی.
تو پادپرس تحصیلکرده یا دانشجوی کشاورزی نداریم؟