ریسک و ریسک پذیری چیست و چه جایگاهی در روحیه کاری شما دارد؟

در این نوشته، سعی می‌کنیم تا درک بیشتر ریسک یا خطر پذیرفتن به دست آوریم. اینکه چگونه فردی میتونیم باشیم که بهترین حالت ریسک پذیری رو داشته باشیم و علاوه بر سود و یا زیان متحمل شده در زندگی، کار و شغل، بتونیم با ریسک پذیری بیشتر و مفیدتر برخوردکنیم و فرصت های شغلی خود را از دست ندهیم و به بهترین نحوه سوآوری رو در بین شاخص های کمیتی داشته باشیم.

ریسک پذیری به معنی (Risk-taking) یک اصطلاح رایج بین گفتگوهای کاری و روزمره ما هست. ممکنه روزانه چندین بار در جملات خود، از این اصطلاح استفاده کنیم. برای مثال : ببین چطور ریسک کرده؟ یا ریسک طرف مقابل از من بیشتره. من نمیتونم این ریسک پذیری رو داشته باشم. اما در واقع ریسک پذیری توضیحاتی دارد که باید جزییات انها بیشتر آشنا شویم. در کل نمیتونیم ریسک پذیری خودمون رو با دیگران مقایسه کنیم.

تفاوت ریسک پذیری و ریسک و عدم قطعیت چیست؟ ریسک پذیری هر فردی با فردی دیگر متفاوته و هر کسی این ویژگی شخصی رو میتونه در وجودش احساس کنه. اما ریسک و عدم قطعیت در شرایط کاری و توصیف از یک وضعیت ناشناخته به کار برده میشه، به معنی اینکه چقدر شما میتونید در برابر عوامل کاری که سرانجام و پایان کار رو اطلاع دقیق و ثابتی ندارید،بپذیرید. پس ریسک پذیری یه صفت شخصیتی در حالیکه ریسک و عدم قطعیت یک صفت مبهم در قراردادهای کاری است. ریسک پذیری رو در وجودمون داریم ولی درک و اندازه‌گیری ریسک و عدم قطعیت رو میتونیم به عنوان یک مهارت یا آموزش فراگیر در خودمون بوجود بیاریم.

وقتی از ریسک پذیری خودمان با دیگران حرف میزنیم، از صفت وجودی مان صحبت میکنیم. میزان اشتهای زیاد یا کم ما یک صفت است. اما اشتهای غذای ما به نحوه و سبک غذا خوردن ما ارتباطی ندارد. همینطور ریسک پذیری زیاد یا کم با هنر ریسک کردن متفاوت است و باید شیوه صحیح ریسک کردن را بیاموزیم.

در تجارت اصطلاحاتی اصطلاحات مرتبطی وجود دارد مثلا: ریسک نرخ بهره، ریسک تجاری، ریسک اعتباری، ریسک مالیات پذیری، ریسک تورم و …

اگر ما به اندازه توانایی و مفاهیم ارائه شده، ریسک پذیری را در خودمان بوجود بیاوریم در تجارت و صعنت و سرمایه گذاری بهتر میتوانیم رشد اقتصادی را در خود و جامعه پرورش دهیم. بنابراین هر تصمیم کوچک یک ریسک کوچک و تصمیمات بزرگتر ریسک های بزرگتری در بردارد. ممکنه شما به عنوان یک کارآفرین با هر رویکرد درونی افراد مواجه شوید مثلا ممکنه سازمان کارآفرینی شما با شکست مواجه بشه. شما به محض وارد شدن به دنیای کار باید بخشی از ریسک وعدم قطعیت رو در خودتون آفریده باشید که با مشکلات مواجه شده تصمیم برتر را انتخاب کنید ادامه کار یا منحل کردن و تمام شدن.

با شناخت انواع ریسک ها (کوچک و بزرگ) بهتر میتوان میزان موفقیت ها رو بهتر پیش‌بینی کرد و نتیجه مناسب و مثبت بگیرید. البته خیلی از ریسک ها مبهم اند و قابل پیش بینی نیستند. برای مثال: ممکن است نمایشگاه خودرو شما احتمال اینکه 30 درصد بازدید کننده داشته باشه برای شما تصمیم گیری آسان خواهد بود که میزان درصد بازدید هزینه زا خواهد بود و نه هزینه بر. در این صورت تصمیم گیری اسان است اما اگر برای شما رفتار مشتری غیر قابل پیش‌بینی باشد ریسک مبهم خواهد بود و تصمیم گیری دشوار خواهد بود.

اما این نکته رو باید توجه داشته باشیم که همیشه نمیشه خوش بینانه گفت که با پذیرفتن ریسک ما در نهایت موفق خواهیم شد ولی اگر 50 درصد کارها به طور موفق پیش رفته بقیه موارد هم به همین صورت پیش خواهد رفت. پس هر ریسکی خوب نیست و نمیشه با اعتقاد خوش بینانه کارها رو پیش برد. سعی کنید از ریسک هایی در شغل تان بکار بگیرد که قابل ارزیابی باشد و بازدهی پایان کار مشخص باشد.

هرچند که پذیرفتن ریسک ممکنه شما رو تا حدی متمایز کند. بعضی از ریسک ها نتیجه کم ارزش تری نسبت به بقیه ریسک ها دارند. ریسک ممکن است تجارت را بسازد یا ویران کند. اما آن چیز شما را متمایز میکند ریسک پذیری بیشتر شما و پافشاری بر تمایل اقتصادی که در پیش گرفتید دارد. چون خیلی از افراد تمایل به ریسک و عواقب آن چندان تمایل ندارند، شما با پذیرفتن مناسب ریسک و پیدا کردن فرصت های شغلی و پایداری آن در کارآفرینی شان بالاتری برای موفقیت دارید.

به طور خلاصه، حال که تصور ریسک برای شما روشن تر شده به عنوان مفهومی عمومی، دید بهتری نسبت به قبل به موضوع نگاه خواهید کرد. به زمان نیاز دارید تا بتوانید به ذات پیچیده ریسک پی ببرید والبته زمان خیلی بیشتر برای تن دادن به ریسک نیاز دارید. ولی به تدریج ریسک،یک عامل شناخته شده خواهد بود با درک بهتر تصمیم مناسبی درباره استفاده از آن خواهید گرفت.

3 پسندیده

از اونجایی که بعد از مدتی کار کردن برای بقیه تصمیم گرفتم برای خودم و روی پروژه های گروهم کار کنم، همیشه در حال ریسک کردن هستم. اما نه به این معنی که بر روی احتمال موفقیت یا عدم موفقیت ریسک کنم. بر روی زمانی که به موفقیت میرسم ریسک میکنم و با انجام کارهایی نتایج متفاوتی میگیرم و زمان رسیدن به هدف برام نزدیک تر یا دورتر میشه :thinking:

4 پسندیده

ریسک کردن یا پذیرفتن خیلی بیشتر از این میشه درباره ش گفت اما فعلا من این نوشته کوتاه رو گفتم.
یعنی اینکه اگر شما درصد موفقیت یا شکست خودتون براتون مهم نیست یعنی اینکه منفی گرایی ذهنی از ریسک رو در خودتون دور کردین…چون ذهن ما عادت به منفی گرایی داره.
اگر هدف محاسباتی هست پس ریسک هم میشه از قبلش محاسبه کرد اما اگر محاسباتی نیست هدف هم مثل ریسک گم و نا مفهوم و ابهام دار میمونه.

3 پسندیده