حسم اینه که سوال بسیار کلی هست و بهتره شاخه شاخه بشه پس پاسخها هم میتونه مفصل باشه، شاید چیزی شبیه یک پژوهش یا نوآ و چالش پادپرسی! شاید هم انفجار ستاره ای
شما چطور به مسأله روستایی و شهری در ایران نگاه میکنید؟
مشکلات اجتماعی روستاییها بیشتر از شهریهاست؟
استانداردهای زندگی سالم[1] در کدام یک امکان تحقق بیشتری دارد؟
اگر استانداردهای تعریف شده و قابل تعمیمی وجود داره! ↩︎
من تجربه زندگی در هر دو جا رو دارم و البته بسیار وابستهست به کیفیت روستا. ولی عموما:
اگر شحصی مستقل هستین، توانایی نسبی مالی دارین و لزوما حس نمیکنین که باید همیشه به امکانات دسترسی داشته باشین، زندگی روستایی مزایای بسیاری داره. آرامش نسبی، امکان ایجاد ارتباطات عمیق اجتماعی (چیزی شبیه به محلههای قدیمی و بادوام در شهرها). بعضی چیزها وابستهست به مکان و جغرافیا: مثلا سطح کشاورزی روستا به چه شکلیه یا اساسا خود روستا بر اساس چه ساختار اقتصادی میچرخه.
اگر فردی مستقل از خانواده نباشین، زندگی در روستا میتونه محدودیت بسیار زیادی ایجاد کنه چون حوزه اجتماعی بسیار کمی وجود داره و احتمالا فشار بالایی حس خواهد شد. معمولا جوانها به همین دلیل از روستا گریزان هستن. عموما دسترسی به امکانات حتی در بهترین روستاها، پایینتر از شهر هست و البته تنوع امکانات هم بسیار پایینتره.
دنیای امروز البته تفاوتها رو کمی از بین برده: اینترنت عموما در هر دو جا در دسترسه بنابراین سطح ارتباطی وسیعی میتونین با افراد مختلف در دنیا داشته باشین. معمولا در ازای پول خدماتی هم میتونین دریافت کنین که فاصلهی امکانات بین شهر و روستا رو تا حدی از بین میبره.
در کل من فکر میکنم در طولانیمدت، برای روحیات درونگرا روستا جذابیت بیشتری داره و افراد برونگرا احتمالا به سرعت از اون خسته میشن چون تنوع ارتباطی بسیار پایینی وجود داره.