احتمالا این سوالی هست که متخصصین تولید محتوا یه زمانی باهاش درگیر بودن:
یک نوشته باید حدودا چه سایزی از نظر تعداد کلمات داشته باشه تا شانس خونده شدنش بیشترین حالت بشه؟
دنبالهی موضوع هنر مذاکره کردن را از کریس واس، عضو ارشد سابق FBI یاد بگیریم!:
احتمالا این سوالی هست که متخصصین تولید محتوا یه زمانی باهاش درگیر بودن:
یک نوشته باید حدودا چه سایزی از نظر تعداد کلمات داشته باشه تا شانس خونده شدنش بیشترین حالت بشه؟
دنبالهی موضوع هنر مذاکره کردن را از کریس واس، عضو ارشد سابق FBI یاد بگیریم!:
واقعا به جامعه هدف بستگی دارد. مثلا متنی که شما نوشتید برای توییتریها و اینستاگرامیها طولانی است و برای خورههای مطالعه ممکن است حتی کوتاه باشد.
به نظر من با توجه به تنوع موضوعات در دنیای امروز، مقالهای که خواندنش بیشتر از ۱۰ دقیقه وقت بگیرد طولانی است که البته مقاله شما به نظرم اصلا طولانی نیست.
از نظر من 100 تا 180 کلمه برای پستهای خیلی کوتاه که هدف معرفی یا توضیح مختصر دارن مناسب هست.
همچنین 200 تا 350 کلمه برای پستهای کوتاه که اهداف بسیار متنوعی میتونن داشتهباشن.
و پس از اون 400 تا 520 کلمه برای پست های آموزشی مناسب هست (نظر منه، من اینطوری دیدم).
و در آخر 570 تا 730 کلمه هم برای مقالات فکر کنم استفاده بشه.
من فکر میکنم حد بالای ۱۰۰۰ کلمه برای نوشته آموزشی مناسب باشه. ولی به قول علی، بستگی به پارامترهایی از جمله جامعه هدف داره. ولی من فکر میکنم، چینش بسیار مهمه: شروع خوب میتونه اجازه بده که بالاتر از این حد بنویسین، ریتم مناسب هم میتونه باز هم بهتون شانس بیشتر نوشتن رو بده.
اینجوری بگم که برای طولانی نوشتن، پاراگراف اول اهمیت بالایی داره و میتونه در حد ۳-۴ پاراگراف خواننده رو تشویق به ادامه کنه. اگر همین ریتم حفظ بشه، میتونه تا حد بالایی نوشته رو جذاب کنه. مثل یک فیلم یا یک داستان میشه بهش نگاه کرد: شلیکهای مناسب در زمان مناسب اهمیت داره، در هر پاراگراف نباید شلیکهای خوب رو خرج کرد و البته نباید خساست در مصرف هم داشت.
پرسیدین: «یک نوشته باید حدودا چه سایزی از نظر تعداد کلمات داشته باشه تا شانس خونده شدنش بیشترین حالت بشه؟»
شانس خونده شدنِ یه متن توسط مخاطب مدنظر هست یا توسط موتورهای جستجو؟
از نظر من، میزانِ خونده شدن یه متن توسط مخاطب، ارتباط چندانی به سایز اون متن نداره.
یه مشکلی در محتوای وب وجود داره که افراد بدون مطالعهی یه نوشته، دربارهاش اظهار نظر میکنن. این رفتار چندان به طولِ نوشته مرتبط نیست و حتی برای نوشتههای ۱۰۰ کلمهای یا کوتاهتر هم رخ میده! مثالِ سادهاش بعضی از پرسشهای پادپُرس هست که درش «تیترِ موضوع» و «محتوای داخل موضوع» به موارد متفاوتی اشاره میکنن. افراد مختلفی میان و فقط به تیترِ اصلیِ یه موضوع پاسخ میدن، بدون اینکه حتی نگاهی به جزئیات داخل موضوع بندازن.
چنین رفتاری، منحصر به جامعه فارسیزبان نیست. حتی آزمایشهای جذابی هم در این زمینه در وب وجود داره: یه مثال از این آزمایشها، آزمایشی هست که در بابِ «مشکلِ داشتن یه گفتگوی باحال تو وب» انجام شده.
در این آزمایش، مقالهای درباره مضرات داشتن تفنگ در خونه نوشتن و جایی اواخر مقاله، نویسنده از خوانندههای مقاله خواسته که اگه کامنت میذارن، واژهی «Bananas» رو هم در کامنتشون بیارن.
If you have read this far, please mention Bananas in your comment below. We’re pretty sure 90% of the respondents to this story won’t even read it first.
این مقاله حدود ۸۰۰ کامنت داره، و اولین نفری که به حرف نویسنده گوش داده، کامنت شمارهی ۹۳ بوده! عمق فاجعه رو میتونین تو اینفوگرافی زیر مشاهده کنین:
این نتیجهی ظهور تکنولوژیهای جدید هست و رفتارهایی که پیشرفت تکنولوژی در انسان نهادینه کرده. با این اوصاف، پیشنهادم اینه که هیچ وقت سایز مقالهتون رو با هدف خونده شدن مقاله تنظیم نکنین. کسی که خواننده نباشه، نمیخونه! و کسی که خواننده باشه، تا وقتی محتوای خوب ببینه میخونه؛ حتی اگه این محتوا خیلی خوب ویراسته نشده باشه.
از منظر گوگل و بعضی موتورهای جستجوی دیگه قضیه متفاوته، گوگل عاشق مقالات طولانی هست و اعتبار بیشتری برای مقالات طولانیتر قائله. تصور گوگل احتمالا اینه که افراد به سختی میتونن تو متون طولانیتر چرندیات بنویسن! پس اگه نوشتهای طولانی هست، حتما نویسنده حرفی برای گفتن داشته. پس تو نمایش نتایج جستجو، مقالات طولانیتر رو در اولویت قرار میده.
شما هم اگه مایلین مقالهتون سریعتر تو گوگل ایندکس بشه و در ضمن سریعتر تو جستجوهای گوگل بیاد بالا (به اصطلاح سئو شده باشه)، بهتره سایز مقالهی بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ کلمه رو هدف بگیرین.
درباره نکات قابل رعایت برای سئوی مقاله، میتونین از لینک زیر هم کمک بگیرین: