شما چقدر خودتون رو به پیروی کردن از عرف جامعه محکوم می‌دونید؟

  • نمیخوای بری مدرسه؟! تو باید درس بخونی.
  • جامعه شناسی؟! تو باید مهندسی/ پزشکی بخونی.
  • بعد کارشناسی میخوای کار کنی؟! تو باید ارشد و دکترا بگیری.
  • این همه درس خوندی که فروشنده بشی؟! خجالت بکش شغل تو باید فلان کار باشه.
  • ۳۰ سالته ازدواج نکردی؟! دیگه شوهر پیدا نمیشه.
  • ۲ ساله ازدواج کردی ؟! پس چرا بچه نداری؟!

چقدر در زندگی روزمره مجبورید از “عرف جامعه” پیروی کنید؟ چه بخشی از رفتارهایی که به عنوان “عرف جامعه” تعریف شده برای شما آزاردهنده است و به نظرتون باید تغییر کنه؟ در تجربه شخصی شما، پیروی کردن از “عرف جامعه” چه وقت‌هایی براتون آزاد دهنده بوده؟

آیا رفتارهایی که به عنوان “عرف جامعه” تعریف شده درست و غلط دارن؟ آیا بعضی از این رفتارهای عرف باید تغییر کنن و رفتارهای جدیدی جایگزینشون بشن یا اساساً نگاه ما در واجب دونستن تبعیت از اکثریت جامعه باید تغییر کنه؟

2 پسندیده

سلام
به نظر من این کلمه عرف جامعه شاید در ایران بد جا افتاده. من اگر بخوام این کلمه رو تصحیح کنم میتونم بگم ما باید مطابق با عرف جامعه ای رفتار کنیم که به اون تعلق داریم. همه ما ناخوداگاه عضو یک سری از جامعه ها میشیم. جامعه کارافرینان، جامعه دانشجویان، و حتی جامعه خانواده. این که از عرف کدوم یک از این جامعه ها پیروی کنیم و مطابق اون خودمون رو بسنجیم به این بستگی داره که از ته دل(و نه حرف و شعار) درک کنیم که بیشتر به کدوم یک از این جوامع دلبستگی داریم. یکی از معیار های شناخت هم در نظر من زمانی که با خوشحالی و رضایت با اون افراد صرف میشه. تو کنار چجور آدمایی خوشحالی؟ پس جامعه تو همون آدما هستن و عرف اون ها میشه عرف تو. البته ممکن که در خیلی از موارد هم مستقل رفتار کنی و این یک چیز مستقل نیست چون پیروی از عرف به معنای تقلید صرف نیست. بیشتر به معنای یک پیشنهاد در موقعیت های تکراری در اون جامعه است.

2 پسندیده