این سوال هنر از علم آفریده شده یا علم از هنر؟ شاید به ذهن خیلیا یا حتی هممون تا به حال خورده باشه
ایا واقعا هنر پدیداورنده ی علمه یا علم هنر رو به وجود آورده؟
به نظر من علم از هنر به وجود اومده چون آدمای نخستین قبل به وجود اوردن خط روی دیوار غار با نقاشی با هم حرف میزدن. گرچه خط هم نوعی هنره ولی بیشتر از هنر یه علمه که تونسته ادمارو رشد بده و کم کم یاد گرفتن کلمه بسازن و با زبونشون با هم حرف بزنن. نمیدونم شاید به قول یکی از هنراموز های عزیزی که میشناسم این بحث هیچ وقت نتیجه نداره و کسی نمیدونه علم زاده ی هنره یا هنر زاده ی علم؟
نظر شما چیه؟
من برعکس فکر میکنم. علم بیشتر ذاتی مرتبط با مشاهده داره، از این نظر شاید در ابتدا با هنر یکسان باشه ولی هنر میتونه مستقل از علم رشد کنه و خیلی فراتر از علم بره چون با تخیل سروکار داره. فکر میکنم این موضوع مرتبط باشه به بحث:
فکر میکنم این دوتا مقوله به کل به دنیاهایی متفاوتی تعلق دارن و خوب مثلا ما نمی تونیم بگیم روح جسم رو به وجود آورده یا جسم روح رو. چون مثلا هنری که علم به وجود بیاره تکرار پذیره و خوب دیگه هنر نیست و یه ساخته است و به همین صورت علمی که توسط هنر به وجود بیاد هم قابل تکرار نیست و در نتیجه نمیشه اون رو علم دونست.
واقعا پاسخ این سوال خیلی سخته و نمیشه به قطع گفت این یا اون. یه جایی علم از دل یه هنر برخاسته و یه وقتایی هنر از علم متولد شده. به نظرم ارتباط این دو تا پیچیدهتر از اینه، گاهی یه جور پیوند محکم و زنجیروار دارند و گاهی انگار کاملا با هم بیگانهاند.