تشخیص شبه علم برای آنهایی که تا حدی با قوانین و نظریه های علمی آشنا هستند، شاید سخت نباشد، اما به نظرم مردم عادی به سادگی تحت تأثیر تبلیغات قرار میگیرند، نظر شما چیست؟
دیشب تجربه ای غیرمنتظره داشتم از تبلیغ و غلو!
حرفهایی از کسی شنیدم که به تأیید شخص دعوت کننده(مطمئن) دوره هایی با هزینه چند ده میلیون تومان برگزار میکند و استقبال هم می شود.
نتایج تلاش و رفتار انسان بر موفقیت را رد می کرد و همه را به امواج ربط می داد، با چند اصطلاح از فیزیک، مدام تکرار می کرد که حرفهایش ریشه علمی و تحقیقاتی دارد! مغز منبع امواج الکتریکی است و قلب مولد امواج مغناطیسی!
در حرفهایش از نوروساینس، آنتولوژی و کوانتوم نام برد!
چه تجربه هایی از تبلیغات اینچنینی دارید؟ چقدر تحت تأثیر قرار می گیرید؟ چگونه می توان به خود و دیگران آگاهی داد؟
راستش این صحبتها در جمع معلمان بیان می شد و شخص دعوت کننده، خود در این جمع بسیار پذیرفته شده است و افراد زیادی زنجیروار تحت تأثیر ایشان هستند، من در جلسه آنلاین نبودم و فیلمش را می دیدم که مربوط به چندماه پیش است، ابتدا همه معلمها شک کردند ولی بعد با تأیید شخص دعوت کننده ، به سادگی قانع شدند و بعضی مشتاق شرکت در دوره ها!
شما ویدیو های دراویش که از قسمتی از بدن سوزن عبور میدن یا چاقو فرو میکنن و بعد خارج میکنن دیده اید یا ویدیوهایی که از جوکی ها و مرتاض های هندی را که کارهای محیرالعقول را انجام میدن دیدین
نظرتان چیست؟
چه سوال خوبی پرسیدی؟به نظرم خیلی جای بحث داره .
دکتر رضا منصوری در کانال تلگرامشون مقالات متعددی رو راجع به علم و شبه علم کردند.
کاری که خودم وقتی باچنین آدمی روبه رو میشم میکنم ابتدا نپذیرفتن هست .بعد سوال پرسیدن هست.بعد جستجو کردن و درنهایت نتیجه گیری و در نهایت نتیجه گیری مو منتقل میکنم و به وضوح دیدم بعضی آدم ها دوست دارند حرفای شبه علمی رو قبول کنند و باهاش زندگی کنند و حتی نشر هم بدن. و جامعه ما به خاطر مسایل فرهنگی و آشفتگی کنونی کم نداره از این جور آدم ها.
واقعا تمایل دارم دقیق تربدونم چی شنیدی و بعد راجع بهش بحث کنیم و علمش رو از شبه علمش جدا کنیم به قدر وسع بکوشیم .شاید تو این جمع کسایی باشند که اون چیزایی که ما فکر میکردیم علمن بگن این طور نیست یا برعکس.
شاید و حتما تعریف شما از علم مجموعه نظریه ها و فرضیه های اثبات شده دانشمندان است ولی در نظر عده ای علم تعریف دیگری دارد. ایشان معتقدند: علم چیزی است که صاحبش را شک و شبهه ای وارد نگردد ( نیاز به اثبات نداشته باشد)
هیچکس نمی تواند ادعا کند انسان بدون تلاش به موفقیت میرسد شاید نتوانسته مطلب را برساند
حضرت شیخ شهاب الدین سهره وردی عقیده داشته خداوند مبدا نور است و اعمال نیک پرتویی از نور است و پاداش عمل نیک بصورت پرتویی از نور بر قلب مومن می تابد. امروزه هم عرفان هایی هستند که این موضوع را تعدیل کرده اند و به تشعشعات کیهانی و امواج الکتریکی و مغناطیسی رسیده اند.مثال روشنش هم عرفان حلقه است که شاید شنیده باشید.این موضوع در آیین بودا هم هست.
نظر من اینکه یکی از دلایل محبوبیت و معروفیت چنین باورهایی در سطح جهان ، افول معنویت است. اروپا هم همینجوریه و تفسیر غربی بودیسم ، یوگا و امثالهم در حال محبوب شدن هستند. میزان عدم اطمینان نسبت به آینده در زمانه امروز در مقایسه با گذشت بیشتره. آینده تیره و مبهمه و از اون طرف معنویت هم برخی نقاط جهان رو به کاهش بوده. به همین دلیل این خلاء توسط چنین باورهایی داره پُر میشه.
خیلی وقتها شنیدم ولی خوب به دلیل تجربهای که در علم و فلسفه علم دارم به ندرت تحت تاثیر قرار گرفتم. الزاما مختص افراد بدون عنوان علمی هم نیست، بسیار از مواردی که در مورد علوم مختلف میشنوید، بلوف و غیرواقعی هستن.
تفاوت در چه چیزه؟
در علم، مبنا بر فهم یک مطلب هست به شکلی که به این سئوال جواب داده بشه که: آیا حرفی که زده شده با دادهها و واقعیتها میخونه یا نه. در شبهعلم، برعکس، فرض بر پیدا کردن شاهدی برای صحت ادعاست. تفاوت در یک نکته بسیار ریز هست: آیا تمام واقعیتهای مرتبط در نظر گرفته شده یا به طور انتخابی واقعیتهای در تضاد با یک ادعا رد میشن.