به هر حال بعید میدونم کرونا تا خرداد بخواد از ایران بره، حتی اون موقع هم صرفا طول عمر ویروس روی سطوح کم میشه، وگرنه هنوز امکان ابتلا هست. دانشگاه ها و مدارس و باشگاه های ورزشی و کسب و کارهای آموزش-محور و … تا چه موقع میخوان تعطیل باشن؟
اگه پاسخ اینه که تا مثلا آخر اسفند نهایتا، اون وقت چرا دقیقا تعطیلن؟ آخر اسفند که کرونا نرفته. تعطیلی شون چه کمکی به کنترل بحران میکنه؟ و چطور؟
آپدیت: این مقاله ی ویکیپدیا رو درباره اقدامات احتمالی برای جلوگیری از شیوع بیماریهایی که قابلیت اپیدمی شدن رو دارن پیدا کردم که میگه چنین روشی، تعطیلی هر کار غیرضروری و جلوگیری از اجتماعات اضافی، اصلا یکی از اقدامات اصلی پیشگیری توسعه ی این بیماریها هست:
یک نکته مهم اینه که براساس تحقیقات درسته که ویروس باقی میمونه ولی:
هنوز قویترین راه انتقال ارتباط با فرد بیمار هست و راه انتقال از طریق سطوح به نظر در رده دوم قرار میگیره.
با رعایت اصول بهداشتی و البته ضدعفونی کردن محیطهای تجمعاتی که گفتین، امکان ابتلا میتونه کنترل بشه. یعنی راههای غیر از ارتباط قابل مدیریت هستن بدون دخالت و نیاز به فشار اجتماعی.
یک نکته هم اینه که هنوز اطلاعات در مورد ویروس بسیار اندکه و اطلاعاتی که عموما منتشر میشه (البته در زمانی که این پست رو میزارم) بیشتر از ویروسهای مشابه مثل سارس هست و نه خود کرونا. البته در آینده اطلاعات بیشتر و حوادث شدیدتری بروز میکنه که نشون میده واقعیت به چه شکلی بوده. تا اونجایی که میدونم از نظر علمی در حال حاضر مرحله کشت سلولی که بسیار اهمیت داره به پایان رسیده و هنوز آزمایشهای مرتبط و ساخت واکسن به نظر عملی نشده (تا زمان تاریخ این نوشته).
دو تا اصطلاح به نظر میاد در این بحثها حتی در مورد قرنطینه هم قاطی شده: ناکارآمدی با ناکافی بودن. قرنطینه به هر شکلی موثر هست و ناکارآمد نیست، البته هزینه اجتماعی بالایی داره چون نیروی کار رو از جامعه خارج میکنه و البته از نظر روانی افراد به سختی میتونن برای مدت طولانی در یکجا بمونن. ولی قرنطینه یا تعطیلی ناکافیه بخصوص وقتی که در زمان مناسب انجام نشده باشه. برای بیشترین تاثیر این اقدامات باید در شروع اپیدمی انجام بشه تا کاملا ارتباط لازم برای رشد اپیدمی رو قطع کنه. هرچقدر از شروع اپیدمی بگذره، کارآمدی این روشها پایین میاد چون افراد در تعطیلی و قرنطینه با همونهایی قرنطینه میشن که ارتباط وسیع دارن مثلا خانواده.
در مورد ایران و در حال حاضر وضعیت به چه شکلیه؟ بسیار گنگه. عددها و رقمها نشون میده که حتی در آمار رسمی، تعداد موارد به شکل روانه دورقمی در حال رشد هست. بنابراین احتمالا تعداد مبتلایان بسیار بیشتر از آمار رسمی به نظر میاد و مرز اپیدمی به شکل کامل رد شده. در این حالت تعطیلی و قرنطینه دلخواه تاثیر چندانی نخواهد داشت. قرنطینه اجباری نقاط پرریسک چه در سطح ملی و چه در سطح ملی تنها راه هست که متاسفانه به هیچ وجه در دستور کار نیست. در آینده احتمالا این اقدامات انجام خواهد شد ولی بسیار دیر و بدون اثر خاصی. این میهمان خطرناک و مرگبار حداقل برای یک سال به نظر ماندگار شده!
با اینکه امسال از تعطیلی پیاپی مدارس ناراحت بودم ولی این بار از باز شدن مدرسهها نگرانتر هستم. تراکم جمعیت در مترو، مدارس و کلاسها و بی توجهی افراد به ویژه بچهها خطر رو بیشتر میکنه. دیشب رئیس جمهور در رسانه عمومی اعلام کرد که از شنبه فعالیت عمومی به حال عادی برمیگرده و باز دشمنان خیال نکنن ما تعطیلیم و در ضرر!!!
جالبه که آمار همین رسانه هم اینجوره که ۹۵ نفر مبتلای قطعی و ۱۵ نفر جان باخته!!!
این تعطیلی به نظرم فقط میتونه سرعت شیوع را تا حدی کاهش بده. همچنین میتونه یک فضایی رو ایجاد کنه که تمرکز مردم روی موضوع بیشتر بشه و با دقت بیشتری توصیههای پزشکی رو رعایت کنند و حضورشون در اجتماع حساب شده و با رعایت باشه. (به عبارتی قضیه رو جدی بگیرن نه به شوخی)
سخن رئیس جمهور حقیقتا جالب بود. در کشوری مثل چین با اینکه رگههایی از خودپرستی و خودبرتر پنداری در بین اعضا و روح حزب کمونیست وجود داره (به سیاق سایر احزاب کمونیستی اسبق بلوک شرق) ، رئیس جمهورشان (به عنوان دبیرکل و رهبر حزب) مسئله کرونا را یک موضوع جدی قلمداد میکنه و هیچ ابایی ندارند که چندین شهر و بالغ بر 60میلیون جمعیت(!) رو قرنطینه کنند.
اما کشور ما که از نظر آمار فوتی تقریبا جایگاه دوم رو بعد چین داره چنین استراتژی رو انتخاب میکنه که یادآور سکانسهای جالب قسمتهای اول و دوم مینی سریال چرنوبیل است.