من مدتیه به “فناوری حقوقی” علاقمند شدم. در این حد که مطالعه کنم و بفهمم چیه و کمی هم بنویسم تا بقیه هم آشنا بشن!
ورود به این حوزه و کار جدی انجام دادن بسیار سخته
و هیچ راه ورودی نداره مگر ایجاد یه کامیونیتی بسیار پایه کار و علاقه مند ! از تخصصهای نرم افزار و کدنویسی و حقوق و …
آیا تو هم مثل من فکر می کنی؟! فناوری حقوقی کمک می کنه هر کسی حد و حدود خودش و بقیه رو بهتر بشناسه؟ کمک می کنه شفافیت و پاسخگویی بیشتر بشه؟
ممکنه یه مقدار بیشتر در مورد خودِ «فناوری حقوقی» توضیح بدی؟
میتونی بگی به چی میگن؟
میشه لطفا گوگل کنید “فناوری حقوقی” یا “Legal tech” ؟؟
این که از زبان شما بتونیم به درک بهتری از موضوع برسیم فکر کنم قشنگ تر و بهتر باشه چون فکر میکنم شما به درک مصرفی تری رسیدید و توضیحتون میتونه بهتر از مطالب موجود در گوگل باشه.
من تا به حال این موضوع رو نشنیده بودم یه مقدمه ای خوندم اما به درک درستی نرسیدم
اوکی
به تعبیر امروزی، فناوری -خدمات- حقوقی یا LegalTech به استفاده از فناوری بخصوص نرم افزارها برای ارائه خدمات حقوقی گفته می شود. شرکتهای LT معمولا به استارت آپهایی گفته می شود که با هدف تخریب بازار موجود و محافظه کارِ خدمات حقوقی، پایه گذاری شده اند. فناوریهای حقوقی کاربردهای مختلفی در مشاوره و وکالت، مستندسازی و ذخیره دادهها، استشهاد هوشمند و گردآوری مدارک الکترونیکی، مدیریت پرونده ها و غیره دارد. امروزه مستندات و شواهد مختلف الکترونیکی از قبیل مکاتبات الکترونیکی، تراکنشهای مالی بانکی و ارزهای دیجیتالی، داده های مختلف و جرائم فضای مجازی و امثال آن لزوم نوآوریهای حقوقی را حتی برای کوتاه مدت غیرقابل انکار می کند.
آنچه امروز زیست بوم ما با آن بیشتر آشنا شده خدماتی از قبیل مشاوره های آنلاین و رایگان، یافتن وکلا و اختصاص آنها به پرونده های مشتریان و … است که روی پلتفرمهای حقوقی امکانپذیر شده و این پله اول است و بسیار جای رشد و نوآوری دارد.
مثل همه صنایع خدماتی دیگر، کاهش زمان انجام خدمت، کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت خدمت باعث شده نوآوری در خدمات ایجاد شود که صنعت خدمات حقوقی نیز از این قاعده مستثنا نیست. بنابراین باید به بازیگران و مدافعان سنتی خدمات حقوقی هشدار جدی داد، هم درباره مدل فعالیتشان و هم درباره خدمات و قیمت و کیفیت.
بسیاری از مشکلات حقوقی و پرونده ها بخاطر موانع فناورانه باز مانده اند و معلق. در آینده ای نزدیک یا شاهد ایجاد مشکلات و پرونده های حقوقی نخواهیم بود و یا زمان رسیدگی بسیار کاهش خواهد یافت. همچنین هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، داده های عظیم، تحلیل داده ها، مستندسازی داده ها در فضای ابری و امثال آن به شدت در نظام حقوقی مورد استناد و کاربردپذیر خواهند شد.
برخی از این فناوریها به دستگاههای اجرایی و دولتی کمک خواهند کرد، برخی به دادگاه ها و محاکم، برخی به وکلا و مشاوران و برخی مستقیم به خود مشتریان، کسب و کارها و مردم.
ذکر این نکته هم بجاست که تا اکنون نیز در زمینه امور حقوقی فناوریهای مختلفی توسعه داده شده و مورد استفاده قرار گرفته اند. پایگاه دادههای عظیمی ایجاد و مورد استفاده قرار گرفته است. نرم افزارهای متعددی توسعه داده شده منتها قیودی که پیش از این درباره نوع خدمات ذکر شد کمتر لحاظ می شده است و امید می رود در آینده نزدیک ارزش پیشنهادی این خدمات بسیار متفاوت از قبل باشد.
خوشحال می شم دوستان نرم افزاری و کدنویس به من کمک کنند توی ترویج این داستان
البته اگر اینجا توی پادپرس کسی هست که مثل من فکر می کنه !
موضوع جذابیه. مخصوصا با توجه به اینکه هر انسانی ذی نفع موضوعات حقوقی، هست!
ولی اول میخوام کلاه نقد بذارم سرم، به نظرم رسید نگارنده حتی حاضر نشد برای موضوعی که (ظاهرا) بهش علاقهمند هست کمی زمان و فکر هزینه کنه، و تازه بعد از اصرار دوستان یه مطلب از قبل اماده رو کپی-پیست کرد اینجا.
با توجه به این حجم از انگیزه، مطمئن نیستم که خود نگارنده واقعا به موضوع علاقهمند باشه.
از نقدم ازرده نشین، بدون نقد بیننده ها هیچ وقت هیچ تابلویی روی دیوار صاف قرار نمیگیره، چون دید از عقب هست که انحراف زاویه های کوچک رو نشون میده.
حالا میخوام کلاه پرسشگری بذارم سرم، تا کمک کنم خودم و سایر افراد مثل من بهتر موضوع رو متوجه شیم:
-
چه نمونه یا مثالی در زمینهی استفاده از فناوریهای حقوقی دارین؟
ارائه بدین. مثال ها رو کمی توضیح بدین و فرض کنین مخاطبتون در حد یه بچه کلاس اولی با نیازهای حقوقی اشنایی داره. نگران نباشین که این مخاطب به درد من نمیخوره، هر کسی تو زندگیش حداقل یه بار پاش به یه قرار حقوقی باز میشه!
-
سه تا پرسش پایهی حقوقی که دونستن جوابش میتونه یه پوئن خیلی بزرگ برای منِ نوعی باشه، چی هستن؟
منظورم اون دسته پرسشهاس که اکثرا جوابش رو نمیدونیم، و همین باعث میشه اون معدود ادمایی که درباره ش اگاهی دارن، دستشون کلی جلو بیفته؟
در نهایت یه کلاه همدلی هم میذارم سرم، فکر میکنم دوستان متخصص در حوزه حقوق بتونن نظر اثربخشتری در زمینه اصل موضوعی که مطرح کردین بدن. از دو تا از این دوستان دعوت میکنم اگه جذب موضوع شدن، مشارکت کنن. @Fatemeh-law @mdbaniani
توی بحث کدینگ و برنامه نویسی غیر از ما دوستان دیگه ای هم فکر میکنم باشن.
مشکلی از این لحاظ وجود نداره
ممنونم از شما !
خوشحالم اگر احیانن سبک ورود من به این بحث باعث شده باشه شما واکنش نشون بدید و درگیر موضوع بشید.
من با اجازتون کلاه نقد شما رو بردارم و عرض کنم هزینه هایی که باید بکنم رو تاحدودی کردم و الان دنبال اینم بیشتر هزینه کنم با کمک سرمایه اجتماعی شما
قطعا چون نوشته بودم و داشتم پاسخ تکراری ای به سوال نسبتا تکراری می دادم و البته وقت کمی هم داشتم این رفتار رو نشون دادم. میزان انگیزه منو فعالیتهای شخصی و داوطلبانه قبلیم نشون می ده
قطعا از نقدتون آزرده نمی شم ولی حتما زمانم رو برای کارهای جدید هزینه می کنم و از نقدتون خوشحالم اگر باعث بشه این بحث داغتر بشه.
کلاه پرسشگری شما رو اگر بخوام بردارم (چقد کلاه دارید شما، یه کلکسیونه واقعا) توی بلاگ با دوستان چند مورد رو بررسی کردیم و تا حدی برای آشنایی اولیه معرفی کردیم.
پرسش حقوقی !
- من بعنوان یه انسان چه حقوقی دارم؟ کلیشه ایه ؟!
هر انسانی از بدو تولدش که اسمش ثبت میشه یه شخص حقیقی می شه! که قطعا حقوقی داره و در همه جای دنیا این حقوق کم و بیش وجود داره. منتها برخی از این حقوق جاهایی که وظیفه کار حقوقی و قضایی دارند و باید ثبت و ضبط بشن و رسیدگی و نظارت بشن، باعث خلق سیستمهایی شده اند که برای مردم و جامعه مشکلاتی ایجاد کردن و نیاز به سیستم و سامانه و هوشمندی و دقت و سرعت و در کل بهینه سازی دارند.
قطعا اگر با مسائل سطح بالا از نظر اهمیت و مسئولیت چه مالی و چه غیرمالی روبرو شده باشید به وکیل و مشاور حقوقی نیاز دارید. بی شک.
آیا این مشاوران حقوقی همه مسلط اند به کارشون؟ نظراتشون همه دقیق و یک شکل هست؟ علم و تجربه اینها یکسانه؟ از نظر هزینه چطور ؟
حقوق در حال حاضر علم یا دانش یا مهارت خیلی دقیقی نیست! کاملا به زمینه و برداشتها و سلیقه ها و جاهایی هم به نیت و خواست و ذهنیت انسانها بستگی داره و این چالشهایی رو ایجاد کرده.
برای حل این چالشها چه میشه کرد؟
اجازه بدید سوالات بیسیک رو دوستان حقوقی جمع شما مطرح کنند!
در کل ندانستن حقوق باعث از بین رفتن بسیاری از خوشیها، منابع و منافع میشه (خلاصه کردم)
و حالا درباره همدلی ؛
اینجا جمعی حاضرند که مدعی نوآوری اند. به مسائل بسیاری فکر می کنند.
کمتر کسی امروز به ابزارهای نوآورانه حقوق (غیرنظری) در ایران پرداخته و خوشحالتر خواهیم شد اولین جمع جدی از میان شما باشند.
مهندسان عصیانگر و عصبانی از “اقتدار و تمرکز سیستم مالی دنیا” به سمت بلاکچین رفتند و نوآوری کردند. آیا مهندسان عصیانگری داریم که به “تمرکز و اقتدار سیستم بسیار فشل و بزرگ حقوق و قضا” که در چنبره علوم انسانی گیرافتاده وارد بشن و تحولی عظیم ایجاد کنند؟!
برای آشنایی با پیشروان این بحث ها توی دنیا لینک های زیر خوبن:
همه این حرفها کاملا قابل قبول و هیجانانگیزه، بخصوص برای کسانی که روحیه تحقیق، بحث و نوآوری دارن. نکته مهم اینه که آیا کسی میخواد روی این فرآیند سرمایهگذاری کنه؟
من به دلیل سابقه تحقیق و تدریس در دانشگاه و البته حضور در پادپُرس، میتونم با قاطعیت بگم که مشکل نبود خلاقیت و دانش نیست، مشکل دیدگاه اجتماعی به ارزش فکر، تحقیق و نوآوریه. دلایل زیادی میشه برای این مسئله آورد، از جمله دلایل نبود پشتیبانی حقوقی از نوآورها و دیدگاه سنتی به مفهوم ارزش کار.
با یک مثال از تجربیات دانشگاهی صحبتم رو روشنتر میکنم: اگر به عنوان هیئت علمی در دانشگاه حضور داشتید، حتما تجربه دیدن زمینههای تحقیقاتی سازمانهای مختلف رو داشتید. توی این لیست زمینهها وقتی دقت میکنید میبینید که سازمان از محقق میخواد روشی رو به دست بیاره که کل کار و هدف سازمان رو انجام بده، بعد برای این تحقیق که قراره یک سازمانی با میلیاردها تومان بودجه رو جایگزین کنه، وعدهی ۱۰-۱۵ میلیون بودجه سالانه میدن که عموما همون هم در خیلی موارد در حد وعده باقی میمونه.
ارزش چیزی که شما مطرح میکنید به حدی بالاست که واقعا تخمینی نمیشه براش زد (فکر نکنم با این مخالفتی داشته باشید)، فکر میکنید این پروژه ارزش چقدر سرمایهگذاری کوتاهمدت یا طولانیمدت رو داره؟
ممنونم از توجه شما و دقت نظرتون
تقلید کنم از خانم ملازاده، کلاه سرمایه گذاری سرم بذارم! من کارم سرمایه گذاریه! حداقل با پول بقیه!
و با کلاه و عینک سرمایه گذار این بحثارو مطرح کردم
نگاه شما درسته ولی اگر از بالا به پایین باشه!
نگاه دنیا پایین به بالاست و من موافقم با این نگاه
یعنی همون داستان کارآفرینی ناب! یه مشکل مشخص و واضح، خلق یه مدل اولیه و قابل پذیرش، سرو کله زدن با مشتریهای اولیه و بالقوه و اصلاح و توسعه و تعمیم! تثبیت بیزنس مدل و رشد …
لینک هایی که فرستادم عمدتا مراکز نوآوری و شتابدهنده هایی هستند که دارند با این مدل روی فناوری حقوقی کار می کنند. لگال تک بسیار وسیعه و بسیار جای کار داره.
حتا وی سی های تخصصی برای این موضوع تاسیس شده. کاملا خصوصی یا مشارکتی با دولتها
برای مثال
من پیش از این فایلی تهیه کردم - با تعجیل زیاد - برای معرفی برخی از فعالیتهای این حوزه توی دنیا و در دانشگاه علم و صنعت و امیرکبیر و تربیت مدرس برای برخی افراد خاص با هدف جلب نظرشون ارائه دادم. بد نبود. ولی هنوز اون هسته اولیه برای نوآوری ایجاد نشده و هنوز لینکها برقرار نشده!
فایلم متاسفانه آپلود نشد اینجا ولی هر کدام از دوستان بخوان براشون می فرستم یا می تونم ارائه بدم.
این کار در کوتاه و میان مدت سرمایه گذاری میشه و در بلند مدت بسیار جذاب هست.
حتما اطلاع دارید که استارتاپهای آینده بیس تکنولوژیک و میان رشته ای دارند و این یکی از اونهاست که بسیار پیچیده هم هست و قابلیت وارد کردن تکنولوژی از خارج از کشور هم نداره چون ما ساختار و زبان حقوقی خاص خودمون داریم. البته ناگفته نماند با حضور فناوری و ابزارهای نوین می تونیم به استانداردهای حقوقی دنیا نزدیک بشیم و خوراک برای تغییرات بنیادی و نظری در نظریه های حقوق هم ایجاد کنیم!
حرفهاتون کاملا معقوله و نشون میده تحقیق و ارزیابی خوبی از داستان دارید ولی به نظرم کلاه مناسبی رو انتخاب نکردید. این اشتباه رایج در نگرش به گروه نوآوری در ایرانه. گروه نوآوری قرار نیست ریسک کنه و کاری که یک استارتاپ قراره انجام بده رو انجام بده.
گروه نوآوری مثل یک کارخانه میمونه که شما موضوع و ایده اولیه رو میدید و برحسب میزان درخواستتون ایده، نقد، تحقیق و … تحویل میگیرید. بنابراین اگر به سراغ یک گروه نوآور میرید، باید کلاه مشتری رو انتخاب کنید. همونطوری که یک کارخانه لزوما نمیاد محصول موردعلاقه شما رو بدون پیش پرداخت و موارد مربوط به هزینه تولید کنه، گروه نوآوری هم لزوما این کار رو انجام نمیده، مگر اینکه در ابتدای کار باشه و ریسک کنه. البته معمولا این ریسک در ایران بسیار خطرناکه و معمولا کسی حاضر به این کار تنها برحسب اعتماد نیست! اینکه با این ایده یا محصول قراره چکار کنید، مربوط به شما به عنوان مشتری و بازاریابی و مواردی از این قبیل میشه.
ممکنه تشابهی با سرمایهگذاری ببینید ولی فکر میکنم لازم نیست برای شما توضیح بدم که این دو تا تفاوتهای بسیاری از منظر مذاکره، موارد حقوقی و غیره داره. به همین خاطر من به این داستان از بالا به پایین نگاه میکنم، مگر اینکه خود من به عنوان قسمتی از گروه نوآوری بخوام اون رو به نمایش بزارم و براش مشتری پیدا کنم! این مسئله نافی حرف من نیست، صرفا به این نکته برمیگرده که نوآوری با بازاریابی ترکیب شده.
ضمن احترام به نظر شما
تصورم اینه که برداشت درستی نداشتید از نوشته های من
لطفا با حوصله بیشتری مطالعه و بررسی کنید.
من صرفا شمارو توجه دادم به یک حوزه کاری،
و دعوت کردم به فکر و خلاقیت و نوآوری
همین.