موضوع بدی نیست درسته که شاید کمی خَز به نظر بیاد، ولی قصد پرسنده اش اینه که آدم متوجه بشه که دوست داره بعد از مرگش بقیه چجوری راجع بهش صحبت کنند:
"متن آگهی تسلیت خود را بنویسد، دقیقاً به همان صورت که میخواهید بعد از مرگتان در مورد شما و در مراسم عزاداری شما خوانده شود و از شما یاد شود"
در واقع این سوال شما رو با ارزشهاتون بیشتر آشنا میکنه.
"اینجا گرد هم جمع شده ایم تا یاد سهیل رو زنده نگه داریم. سهیل مردی بود آزاد و با جسارت که اشتیاق زیادی برای تجربه کردن و یادگرفتن داشت، از حمایت اطرافیانش خیلی خوشحال میشد و تاثیرشو در جامعه ی اطرافش میذاشت. نبودنش الهام بخش ما خواهد بود! باشد که همیشه در آزادی و آرامش ناشی از هیجان باشد، آمین "
"اکنون که بدن جسمانی آرمان در پیش شما نیست ولی فقط از صورتی به صورت دیگر تبدیل شده.و جوهر او همچنان باقی است و شاید هم الان در کالبد دیگری فعال است فردی بود که دوست داشت خودش باشه و دنبال حقیقت بود و هست پس جای اینکه شیون و گریه کنید حال خود رو خوش کنید که اگر این چنین کنید او در قلب هایتان خواهد بود. حاضر نیست هیچ مراسم و تشریفات و خرجی برایش انجام شود. پس بیهوده رنج نکشید و بخندید و شاد باشید
«آخرین کلام این مرحوم: از کسانی که این رو میخونن، تعداد اندکی را ارزشمند دیدم و هرچند فرصتی اندک برای تعامل با عدهای از این افراد را داشتم! اگر همنشینی لذتبخش با هم داشتیم به یاد من گاهی قهوهای تلخ با لبخندی ساده بزن! به جایی بر نمیخوره! برای خودت میگم، من که دیگه نیستم »
به نظرتون وقتی یه نفر این رو میخونه، چه حسی بهش دس میده؟
یاد توصیه های خیام افتادم که میگه در لحظه باش و می بنوش ! مثلا این بیت ؛ اکنون که گل سعادتت پربار است
دست تو ز جام می چرا بیکار است
میخور که زمانه دشمنی غدار است
دریافتن روز چنین دشوار است
یا یاد تعریف کردنهای سعدی از خودش که میگه ؛
به چه کار آیدت از گل طبقی
از گلستان من ببر ورقی
و هم چنین یاد شعر ایرج گرچه امروز به خاکم ماواست چشم من باز بدنبال شماست بنشینید بر این خاک دمی بگذارید به خاکم قدمی گاهی از من به سخن یاد کنید در دل خاک دلم شاد کنید
متن آگهی تسلیت من،تو وصیت نامم میارمش😁:
دور هم جمع شدیم تا اندوهمون برای نبود حنا رو به هم نشون بدیم!
هر چند که چندین روز بعد دوباره دور هم جمع میشیم و انگار نه انگار کسی دیگه بینمون نیست.
آدم ها سریع فراموش میشن و شاید گاهی در خاطره ای و یادی برامون دوباره زنده بشن.
به امید این که یادش همیشه با خوشی باشه و لبخند به لب هامون بیاره.
متن آگهی تسلیت من… دوست دارم خلاصه باشه.
دوست دارم چکیدهی زندگیم باشه. لذا هر ساعت ممکنه متفاوت باشه و بهتره چند دقیقه قبل از مرگم بنویسم.
پس پاسخ این پرسش رو تا لحظاتی قبل از مرگ به تعویق میندازم
بدین وسیله اعلام میکنیم مرحوم مغفور …
…
و شما را به مراسم ختم / سوم / هفتم / چهلم / سالگرد …
…
به صرف شیرینی و شکلات …
…
خانوادههای داغدار فلانی و بهمانی و اقوام وابسته
یعنی پیر شدم!
من فکر کنم احتمالا اگر دچار مرگ ناگهانی نشم، هنوز تا مخم کار میکنه خودمو خلاص میکنم یا یک نفر زحمت شو بکشه. ممکن هم هست باز یه ویروسی بفرستن تا اون زحمتشو بکشه
انا لله و انا الیه راجعون
عمه/خاله ی عزیزم
روحت شاد و یادت گرامی
من ک شکر خدا از مادر شدن و همسر بودن خوشم نمیاد
اما دوس دارم عمه یا خاله خوبی باشم ک هرجا رفتن جامو خالی کنن دوس دارم بقیه بگن فلانی رو ببین چ خاله خوبی داره
بعدم باید عکس خودم رو اعلامیه و سنگ قبرم باشه
اخه ی دختر سی ساله ( سی سالم نیست سی سالم شه میمیرم=|)با چهره وحشتناک کسی رو سکته نده ک هیچی تحریک میکنه به خدا عکس گل و مل بذارن من حلالشون نمیکنم
چه پرسش بجایی! اینقدر درگیر شادی و دست افشانی شده ایم که دانمارکی ها باید لُنگ بیندازند پس کمی هم مرگ اندیشی بد نیست
والا من که علاقه به چنین کارهایی ندارم، اصلا هم دوست ندارم بدانم بعد مرگم ملت درباره ام چه می گویند، من که رفته ام حالا چه فایده که بد بگویند یا خوب یا بی تفاوت؟ گرچه طبیعت مرده پرست ما ایرانیان بیشتر خوبی آدم ها را بعد مرگ می بیند، حداقل در ظاهر!
در نهایت من در زندهگی خود علاقه ای به دانستن نظر مردم درباره ی خودم ندارم چه رسد به مُردهگی ام! همینقدر که سعی کنم دست به ناپاکی های رایج زمانه و مملکت آلوده نکنم، من را بس! بد گویند یا خوب!