دیشب با عده ای از دوستان بحث می کردیم. کار به مرزهای بین کشوری کشید. راستش مرزبین روستاها رو درک می کنم ، بین خونه ها رو درک می کنم، بین آدما رو درک می کنم. همگی ناشی از منافع هست. مثلا آب، زمین. اما به گستردگی یه کشور که می رسم. نمی تونم بفهمم اول بار مرزهای جغرافیایی بین کشورها (به این عظمت) چطور ساخته شده.
سوالم اینه که: اولین بار مرزهای کشور کجا ایجاد شد؟ چطور؟ آیا منشا ایجادشون همیشه حفظ منافع و جلوگیری از جنگ بوده؟
سوالم بیشتر به این مربوطه که: چرا سرزمین های بزرگ داریم؟ چرا کشورها زمین های گسترده هستن؟ من با کسی که 700 کیلومترباهام فاصله داره چه منافع مشترکی دارم که بخوام باهاش مرز مشترک داشته باشم با یه کشور دیگه؟
چرا کشورها به اندازه شهرها نیستن؟
چیزایی که به ذهنم میرسه:
1- وجود دشمن مشترک به لحاظ تاریخی این فاصله ها رو پرکرده و انسجام داده بهشون با هدف تامین امنیت مشترک. 2- نیازها ی متقابل که از هم رفع می کردن (پارچه و غذا). 3- کشورگشایی و میل سیری ناپذیر پادشاهان و حاکمان سرزمین ها.
اگر به مفهوم امروزی در نظر بگیرید باید یه کم به شکل گیری دولتهای امروزی نگاه کنید. مرزهای امروزی قرارداد هستن بیشتر. در بعضی جاها منطبق بر منافع طبیعی (مثل رودخانه و …) و در بعضی جاها کاملا حالت خط کشی دارن. برعکس استدلال @najme، برای قومهائی که در مرزها از هم جدا شدن هم هست. برای مثال در مرز غرب که کردها رو از هم جدا کرده، خیلیها هستن که زمین کشاورزی توی کشور دیگه ای دارن یا نزدیکانشون در اون ور مرز هست و خیلی عجیب به نظر میاد براشون این خطکشی. توی خاورمیانه این پیچیدگی ظاهرا بعد از جنگ جهانی اول به وجود اومده که مرزهای عجیبی شکل گرفتن.
از طرفی :
مرز ها مشخص کننده حوضه تحت کنترل یک دولت یا قدرت برای قانون گذاریست
همانطور که گفته میشود چهار دیواری اختیاری
این دقیقا چهار دیواری است که دولت ها نیاز دارند آنرا ایجاد کنند تا مشخص باشد که مخاطب قوانین و ابلاغاتشان کدام مناطق و مردم هستند و بالعکس
مرز ها مشخص میکند که این دولت در مقابل کدام مناطق و مردمان بصورت مستقیم مسئول است