استارتاپهای ایرانی با چه مشکلاتی دست به گریبان هستند؟ چه راه حلی برای برطرف کردن این مشکلات وجود دارد؟
اکوسیستم استارت آپی ایران خیلی جوانه و الحق در این مدت کوتاه توانسته شور و شوقی بین جوانان خوش آتیه ایجاد کنه.
دو مشکل اساسی که به نظر من میاد:
- دخالت دولت و نهادهای انحصارطلب در مکانیزم رشد استارت آپ های خوش فکر: به معنی گذاشتن انواع و اقسام مجوزهای دست و پاگیر تا تملک به زور ایده و مالکیت که قطعا موجب دلسردی میشه.
- نداشتن سرمایه گذار و شتاب دهنده با کیفیت بالا که بتوانند استارت آپ ها را در رشد و حضور در بازار بین المللی یاری کنند.
در این میان قطعا مورد اول بسیار مشکل بنیادی تریه و کاملا موجودیت اکوسیستم رو تهدید میکنه بعقیده من. جایی که نگاه امنیتی و عدم حاکمیت قانون کارآفرین ها رو از حضور در بازار دلسرد میکنه.
من فکر میکنم وقتی از اکوسیستم حرف میزنیم، جنبههای مختلفی باید بررسی بشه. مهمترین این جنبهها میتونه این موارد باشه:
-
منابعی که اکوسیستم از اون تغذیه میکنه. مهمترین بخشهایی اقتصادی که استارتاپها در ایران به آن وارد شدن، چه بخشهایی هستن و چقدر حضور استارتاپها ضروری بوده؟
-
روابط بین استارتاپها چقدر گسترش پیدا کرده. توی یک اکوسیستم، رابطه بین اجزا هم به بقای عمومی مرتبطه هم به کارآمدی در برآورده کردن نیازهای داخل سیستم رو تعیین میکنه. به عبارت سادهتر، یک مجموعه استارتاپی تلاش کرده به بیرون از اکوسیستم متصل بشه برای رفع نیازها یا همکاری مفیدی با دیگر اجزای اکوسیستم ایجاد کرده؟
فکر کنم با بررسی این زمینهها میشه دیدگاهی از کیفیت، مشکلات و امکان بقای کلی اکوسیستم استارتاپی رو به دست آورد.
یوسف جان در پاسخ به شما باید نکات زیر رو علاوه بر نکاتی که قبلا گفتم، عرض کنم:
-
فضایی که استارت آپ ها وارد شدن تا حدی محدود به خدمات تجارت الکترونیک بوده و sharing economy مانند پخش غذا، اشتراک ابزار، تخصص، رانندگی و غیره. حتی حوزه های دیگه دیجیتال مثل سلامت، زندگی شهری بهتر، کشاورزی و غیره هم تا حدی مهجور مانده چه برسه به حوزه های غیر دیجیتال.
این البته تا حدی طبیعیه مثل شروعی که اکوسیستم در ترکیه، دوبی و غیره داشته ولی محدود به این حوزه ها ماندن غیر طبیعیه. -
اکوسیستم در سطح شهر و منطقه بیشتر معنی پیدا میکند و همانطوری که در این مقاله مدتی قبل گفتهام، هنوز غیر از تهران، مشهد و چند شهر دیگر تا حدی، اکوسیستم در جاهای دیگر بخصوص مناطق توسعه نیافته مثل ایلام، کردستان، سیستان، لرستان و غیره رشد بسیار اندکی داشته و نیاز مبرمی در این موضوع وجود دارد.
حیف است جوانان با انگیزه و خوش فکر این مناطق از مواهب اکوسیستم کارآفرینی بهره ای نبرند. -
برخی اکوسیستم کارآفرینی را یک موج، مُد زودگذر یا جو میدانند که در نهایت باعث سرخوردگی بسیاری خواهد شد. ضمن احترام به این دوستان با آنها به چند دلیل چندان موافق نیستم.
- در همه جای دنیا دنیای استارت آپی بسیار دینامیک و پر شور و شوق است و این موضوع غیر عادی نیست. شکست ها هم بالاست.
- دوم همه جا بسیاری رویداد برگزار میشود و افراد یادگیری دارند (بشرط کیفیت بالای رویداد). در هلند انواع رویدادهای کارآفرینی در دانشگاه یا جاهای دیگر برای شناسایی و رشد استعدادها وجود دارد ولی هنوز در این کشور توسعه یافته نیز تعداد یونی کورن ها (استارت آپ های با ارزش بیش از یک میلیارد) بسیار کم است.
-
نکته بعدی در زمینه روابط بین استارت آپی هست که منبعث از فرهنگ و قوانین کلی جامعه رشد بالایی بنظر نداشته است. در حقیقت قوانین قرارداد و مالکیت ایده سطح اعتماد را بطور کلی در این زمینه پایین اورده است.
در نهایت این نظرات با دید اکوسیستم از بیرون بیان شده و بسیار خوب خواهد شد که بازیگران عرصه در مورد صحت این نظرات با دید عینی نظر دهند.