چند روز پیش مطلبی خوندم مبنی بر اینکه بیشتر از ۶۰٪ ترافیک اینترنت کشورمون صرف تلگرام میشه؛ که باعث شد به چالشهای کوتاه مدت و بلند مدت این مسأله فکر کنم.
مثلاً در حال حاضر اگر کسی بخواد دانش خودش رو به اشتراک بزاره و محتوایی تولید کنه، به جای نوشتن یه پست وبلاگ، اون رو تو کانال تلگرامی خودش منتشر میکنه. این روند مزیتهایی مثل “دسترسی راحتتر کاربرها” رو نسبت به بلاگ داره اما مشکلی که وجود داره اینه که محتواهای موجود در تلگرام توسط هیچ موتور جستجویی ثبت (یا اصطلاحا ایندکس) نمیشن. یعنی این دانش توسط کسانی که در اون کانال عضو نیستن، به راحتی در دسترس نخواهد بود و عملاً بعد از مدتی، حتی برای اعضای کانال هم بین انبوه اطلاعات و تبلیغهای تلگرامی گم میشه.
عمق فاجعه رو میشه با جستجوی یه سوال به زبان انگلیسی و همون سوال به زبان فارسی دید.
نظر شما در مورد این چالش چیه؟ آیا این مسأله باعث مشکلات دیگهای هم میشه که من اشاره نکرده باشم؟
به نظرم موضوع خیلی جالبیه، اما من ارتباط این جمله را با بخش اول بحث نمیفهمم. میشه کمی بیشتر توضیح بدی…
بارها برای من پیش اومده با جستجوی یه سوال به فارسی، تمام نتایج محتواهای اسپانسر شدهای بوده که کسبوکارها برای معرفی محصولات و خدماتشون تولید کردن. کمتر پیش میاد به نتیجهای بربخورم که اثر یه تجربهی واقعی بوده.
نمیگم نتایج انگلیسی اینطور نیست، اما سایتهایی مثل Quora باعث شدن محتواهای انگلیسی باکیفیتتری رو موقع گوگل کردن پیدا کنیم.
در صورتی که بخشی از این محتواهای باکیفیت فارسی الان تو تلگرام منتشر میشن که عملاً در دسترس عموم نیستند.
یه مشکل دیگه هم روزی پیش میاد که به هر دلیلی مسئولا تصمیم بگیرن پیام رسان تلگرام رو فیلتر کنن.
در ضمن تلگرام خونی و تلگرام-نویسی بعضی عادات رو هم ایجاد کردن، مثلا قابلیت نشر بالای اخبار باعث شده خیلی خبرها بدون توجه به درست و غلط بودنش منتشر شن و بهشون استناد شه!
یا به دلیل فضای محدودتر تلگرام افراد به محتوای خلاصه و فشرده عادت کنن.
یا … .
به نظرم حرف خیلی درست و خوبیه ، علاوه بر اخبار مطالب علمی و روانشناسی بدون پایه هم منتشر میکنن ، مثلا میگن فلان گیاه فلان بیماری رو درمان میکنه یا کانال های دانستنی که هیچ اساسی ندارند و متاسفانه مردممون وقتی بحثی میکنن یا حرفی میزنن به تلگرام استناد میکنن که در دراز مدت دچار مشکلات زیادی میشیم.
نکات خوبی مطرح شد، یه نکتهی کوچیک به این بحث اضافه کنم:
حواسپرتکنها در تلگرام و گوشی نسبت به کامپیوتر بیشترن، و معمولا محتوای تولید شده در تلگرام به درستی مطالعه نمیشن. اگه هدف کسی که دانش و تجربه به اشتراک میذاره، خونده شدن دانش و تجربهش باشه، بهتره دنبال جای بهتری باشه.
در واقع اون آمار بالای ترافیک مصرفکنندهها در ایران مربوط به افرادی که اهل مطالعه هستن، نیست؛ و متاسفانه تولیدکنندههای تلگرامی و کسانی که تجربههاشون رو در تلگرام به اشتراک میذارن، خیلی به این نکته توجه ندارن.
یک موضوعی که به نظرم لازمه مد نظر داشته باشین اینه که به هر حال دنیای اصلی وب هم احتمالا اوایل با این مشکلات دست و پنجه نرم کرده تا کم کم ویژگی هایی مثل بلاگ نویسی و … از اون در اومدن. شاید در آینده ای نه چندان دور هم شبکه های اجتماعی یا حتی مسنجرایی مثل تلگرام هم به جایی برسن که بتونن با نظم بیشتری سرویس خودشون را ارائه بدهند. لازمه که این عینک بدبینی و عدم توجهمون به این ابزار را برداریم و به دنبال اثرگذاری و حتی هدایت آنها به سمتی باشیم که احتمالا سود بیشتری به بشریت برسونن.
در این مورد خاص تلگرام، منظور عینک بدبینی نبود. قابلیت اصلی تلگرام ایجاد ساده ترین روش ارتباط بین دو نفر هست که ب خوبی چنین سرویسی نیز ارائه داده. ولی استفاده از آن برای سایر کارها مشکلاتی پیش آورده.
بخشی از این موضوع برمیگرده به آشنایی و سواد کم عمده مردم کشورمون با وب و اینترنت.
محتوایی که در وب ایجاد میکنم در دسترس همه است. تنها کافیست کسی دنبال آن بگردد.
این قابلیت که وب رو در جایگاه بالاتری قرار میده
بنظر من این امکان نمیتونه وجود داشته باشه
مردم از شبکه های اجتماعی استفاده میکنند چون در اونها براحت ترین شکل ممکن باهم در ارتباط هستند و سرگرم میشن.
این بستر اگر قرار بر پیچیده شدنش باشه بازهم کسی ازش سردر نمیاره!
فیسبوک که به هیچ عنوان با سرویس بستر وب و اینترنت قابل مقایسه نیست الان یاد گرفتنش دو هفته زمان میبره
از طرفی چرا میگم مردم ما آشنایی لازم رو ندارن؟ چون الان براحتی میتونید یک وبسایت یا وبلاگ واکنشگرا ( رسپانسیو ) داشته باشید که روی گوشی های موبایل هم بخوبی بالا بیاد و براحتی میتونید براش لانچر اندروید یا آی او اس آماده کنید.
به این نکته هم توجه داشته باشید که اطلاعات در شبکه های اجتماعی نتنها ایندکس نمیشن بلکه دسترسی به اونها هم بر اساس دسته بندی یا اولویت بندی امکان پذیر نیست.
مشکل دیگر انتشار نوشتهها در تلگرام این است که کنترل کل شبکهٔ تلگرام دست یک نفر (یا گروه یا شرکت یا…) است. این مشکل برای همهٔ سکوهای متمرکز دیگر هم وجود دارد: اگر آن یک شخص اراده کند، هر لحظه میتواند شبکه را به کلی تعطیل کند و همهٔ نوشتههای همهٔ کاربرها را از بین ببرد.
در نقطهٔ مقابل، برای مثال ساختار وب غیرمتمرکز است. هر وبسایتی میتواند کاملاً مستقل از وبسایتهای دیگر وجود داشته باشد و کار کند. اگر امشب گوگل منفجر شود، موتورهای جستجوی دیگر (مثلاً داکداکگو) همچنان کار خواهند کرد. اگر بلاگر و پرشینبلاگ تعطیل شوند، شما همچنان خواهید توانست وبلاگ شخصی من را روی دامین خودم بخوانید. اگر Quora تعطیل شود، پادپرس همچنان وجود خواهد داشت…
سرویسهای متمرکز مثل تلگرام و فیسبوک و بلاگر و توییتر در کوتاهمدت کارمان را راحتتر میکنند، ولی در درازمدت ما کنترل هر کدام از سرهای شبکهٔ اجتماعی را که متعلق به ماست از دست دادهایم و نسبت به تصمیمات صاحب شبکه آسیبپذیر شدهایم. شبکههای غیرمتمرکز (مثل وب یا ایمیل یا ماستدون) پایدارترند، زیرا هیچ شخص واحدی نمیتواند کل شبکه را تعطیل کند، و هر کسی میتواند مستقلاً «سر» تازهای به شبکه اضافه کند.