رو چه حسابی انتخاب میکنید وارد چه کار یا سازمانی بشید؟
و رو چه حسابی ممکنه دست از کار سابقتون بردارید و به کار جدید مشغول شید؟ و یا در سازمان جدید مشغول همون کار قبلی بشید؟
2 پسندیده
نکات قابل توجه برای من اینا هستند: علاقه،ساعت کاری،شانیت اجتماعی،ساعت کاری،امنیت کاری ودرمواردی همکاران{اگه توی کارهای عمرانی وتیمی باشه کارتیمی روترجیح میدم}.
وقتی که احساس کنم تاریخ انقضای جایی برای ادامه دادن گذشته!یاحتی به من نیازی نیست.
مسافت طی شده تامحل کار ،دوستان همکاران وکارهاو برنامه های مورد نیاز شاید منواز تغییر شغل بازداره ولی اگه احساس خوب وموفقیت را درتغییر شغل ببینم بی درنگ اون کارروانجام میدم.
به نظرم این برمیگرده به شخصیت هرکس و چیزی که تو زندگی می خواد.
یکی ترجیح میده یه کار با معنا داشته باشه که براش ارزش شخصی داشته داره و اصلا مرزی بین کارش و زندگی شخصیش نیست. و یکی دیگه ممکنه کاری رو ترجیح بده با ساعت های کاری مشخص و بین کارش و زندگی شخصیش مرز تعیین کنه.
یکی براش داشتن امنیت شغلی اولویته و یکی دیگه ترجیح میده تو کار خودش رئیس خودش باشه و آزادی بیشتری می خواد و به صورت فریلنس کار میکنه.
به نظرم یه سری فاکتور های مشخص توی شخصیت و سبک زندگی هر کس متفاوته . فاکتور هایی مثل نیاز به آزادی ، ساعت های کاری مشخص یا نامشخص ، معنا و ارزش کار برای اون فرد و توانایی ها و ابعاد وجودیش.
بعضی ها دنبال زندگی رضایتمند هستند و بعضی دیگه دنبال کار رضایت مند و اول آدم باید بفهمه خودش کدومو می خواد؟
در نهایت به نظرم جدا از فکر کردن ، تجربه کردن هم مهمه خیلی…
مثلا اینکه از کسایی که اون کاری که به نظرت برات مناسبه رو انجام میدن واقعا سوال هاتو بپرسی یا ازشون بخوای چند روزی موقع کار کردن کنارشون باشی یا اگه امکانش هست یه مدت کوتاه اون کار رو تجربه کنی. حالا این تجربه کردن می تونه حتی در قالب های خیلی کوچیک با حداقل امکانات باشه.
در این راستا من کتاب چگونه شغل دلخواهمان را پیدا کنیم از سری مدرسه ی زندگی انتشارات هنوز رو به شدت توصیه می کنم.
خود من اولش به خاطر اسمش مطمئن نبودم واقعا کتاب مفیدی هست یا نه اما واقعا برای من خیلی مفید بود.
1 پسندیده