ترجیحم این بود که سراغ مصداق جنجالی نرم، ولی برای تباین بیشتر به اذعان مطرح میکنم، بهنظرتون مادامی که جمعیتی از حقوق اساسی و اولیه محروماند، مثلاً توسعهنایافتگی روستاهای سیستان و کرمان، مطالبۀ حق شرکت خانمها در ورزشگاه و خواستهایی از این قبیل اخلاقیه؟ طبعاً به نظرم، هر دوش حقاند و بهجا. ولی به فرض همراهی و انتظار حمایت، بهنظرتون معیار اولویتبندی در عدالت چی میتونه باشه؟
3 پسندیده
بحث جنجالی به اون معنی نیست، اتفاقا به نظرم بحثی خوبه در کل. حرفی که میزنین تا حدی درسته، من هم معتقدم که نگاه بهتره به شکل هرم مازلو به حقوق و شرایط جامعه و افراد باشه. یعنی وقتی نیازهای اساسی هنوز دارای ریسکی بسیار بالا هستن، تمرکز روی امور سطح بالا بیشتر به شکل شوآف خواهد بود. ولی در جدال بین بالادستی و حقوق پاییندستی، همین نگاه میتونه منجر به یک بازی پیچیده بشه: برای توجیه تضییع حقوق سطح بالا ممکنه به شکل تصنعی همزمان حقوق سطح پایین افراد هم در خطر قرار بگیره و بعد با دادن حقوق سطح پایین، کاملا حق سطح بالاتر به شکلی از بین بره!
به نظر میاد مهمترین نکته در ارتباط نسبی بین حاکمیت و مردم شکل میگیره، نه در تعیین حقوق! یعنی پایه دمکراسی اینه که اگر میزانی از حقوق عمومی نقض میشه به طور اتوماتیک منجر به تنبیه سیاسی بشه.
3 پسندیده