دوران سختی رو گذروندم.
افسردگی های شدید که به وسواس های سخت بدنی و … داشت ختم میشد.
جنگیدم اینقدر که فکر میکنم تونستم سه ماه اخیر رو در مسیر درست قرار بگیرم.
با اصلاح تغذیه ام این کارو کردم و بعد اضافه کردن ورزش روزانه توی سبک زندگیم.
تغییر فضای اتاقم و انجام کارهایی که بارها بهشون فکر کردم.
امید به بهتر شدن زمانی برای پررنگ تر شد که نتایج آزمایشاتم نشان داد تیروئید کم کار گرفتم به دلیل اعصاب و روان خراب…
حالا؟
من به معنای واقعی لذت در لحظه زندگی کردن رو درک کردم و حاضر نیستم از دستش بدم. من اوج تنهایی این کارو کردم…
شما هم خودتون رو نجات دادید؟
5 پسندیده
اره افسردگیمو رو با ورزش منظم و تغذیه مناسب و خواب کافی + زندگی با خرسندی و مطالعه مناسب و تنظیم تفکر تا حدود زیادی کمرنگ کردم
البته شادی چیزیه که هر چی میری جلوتر زوایای عمیقی از اون آشکار میشه پس منتظر باش در صورت استمرار و تکامل رفتارت این شادی عمیق تر و گسترده تر میشه
4 پسندیده
چه امید بخش بود این قسمت
2 پسندیده
تابش آفتاب شاید اندازه ورزش و خواب شبانه موثر باشه.
متهم اول افسردگی بی خوابی شبانه است
5 پسندیده
یعنی دارید تاکید میکنید به خواب کافی؟؟
1 پسندیده
خواب کافی و شبانه
ادم وقتی صبح بیدار میشه احساس زندگی میکنه
2 پسندیده
صددرصد موافقم
و مدت زیادی هست که دارم این کارو میکنم و خیلی خوبه
1 پسندیده