من فیلم هایی رو میبینم که عملن از ظرفیت های فیلم استفاده نمیکنن و به راحتی میتونستن همون داستان رو در رادیو و فقط با صدا اجرا کنن!
مهم ترین استعداد، ویژگی و یا مزیت فیلم نسبت به بقیه قالب های انتقال مفهوم و احساس چیه؟ و چطور باید از این ویژگی به بهترین نحو استفاده کرد؟
دقیقا حرفی که میگی خیلی درسته و در مورد خیلی فیلم ها صدق می کنه. بسیاری فیلم ها مقاله های اجتماعی سیاسی خوبی هستن. بسیاری تئاترهای بهتری می تونن باشن. بسیاری در حد یه نمایشنامه رادیویی و …
طبیعتا مهم ترین ویژگی سینما عنصر تصویره. همه چیز از طریق تصویر انتقال پیدا می کنه. چند دهه سینمای صامت نشون میده که پایه سینما با تصویر آغاز شده. به همین دلیل هم مدیوم محدودی هست چون هر چیز تا به تصویر درنیاد چیزی نیست در سینما و هم منحصربفرد هست و چیزهایی رو در سینما میشه تجربه کرد که تقریبا در چیز دیگری نمیشه تجربه کرد. مثلا ترجبه منحصربفرد فیلم پرندگان هیچکاک در هیچ مدیومی دیگری اون قدر زیبا نمی تونه تجربه بشه و بسیاری فیلم های دیگر.
حالا این وابستگی به تصویر باعث میشه که انتظار بره از فیلمساز که خیلی خوب مسلط باشه به اینکه چه چیزی رو و چگونه به تصویر درمیاره. در سینما اندازه قاب اینکه نمای بسته بگیره یا باز معنا ایجاد می کنه. مدت زمان یک نما معنا ایجاد می کنه. یک مکث دو ثانیه ای روی یک تصویر با یه مکث پنج ثانیه ای کاملا متفاوته. ارتفاع دوربین معنای متفاوت ایجاد می کنه لو انگل بگیری یا های انگل. چسبوندن و تدوین نماها هم باز به همین ترتیب. پس اساسا همه کار کارگردان برای اجرای فیلمنامه با تسلط بر دوربین و کمک گرفتن از نور و صدا و رنگ و … محقق میشه.