یکی از بزرگ ترین گره هایی که برای پیشرفت وجود داره ، عدم ارایه راه حل ها و راه کار های مناسبه . درست نقد کردن باعث میشه مشکل خوب ارزیابی و موضوع بهتر پرداخت بشه
نقد کردن به ذات چیز خوبیه اما تو جامعه الان ما بیشتر شبیه درد و دل کردن و غرغر شده در صورتی که اساس نقد بر ارایه راهکار مفیده .
من فکر میکنم چون نقد کردن هیچ فکری نمیخواد و صرفا بیان نظرات شخصیه برای همین کسی سراغش نمیره
ارایه یه راه کار به درد بخور نیاز داره به فکر کردن و دقت کردن و بعضی وقتا مطالعه ، برای همین کمتر کسایی هستن که بخوان به خودشون سختی بدن در صورتی که این کار به درد میخوره .
حالا به نظر شما چه کاری میشه کرد که همه به جای صرفا غر زدن به فکر چاره باشن؟؟؟
من خودم تو خیلی از فعالیت هام به همچین مواردی برخوردم.
به نظرم دو نکته میاد: اگر نقد درست واصولی پیش بره میتونه خیلی قضایا رو در ارتباط با اون قضیه مشخص و روشن کنه و اتفاقا میتونه راهی باشه به سمت پیدا کردن راه حل.
اما مشکلم جایی بود که افراد به قول شما فقط به شرایط بدون اینکه به قضایا و جوانبش آگاه باشن یا مطالعه ای داشته باشن اظهارنظرهای سطحی می کنن و گاهی به قول شما غر میزنن.
چون حوصله شنیدن غر ندارم (البته به جز موارد سبک شد روحی یک دوست) به طرف می گم: ببینید مثلا سر این مسئله خیلی از افراد صحبت های شما رو تکرار می کنن به نظرت برای اینکه حل بشه چکار باید بکنیم؟ حالا اگر طرف، انجام راه حل تحت اختیارش بود می شینیم و به راه حل فکر می کنیم. اگر هم که تحت نفوذ و اختیارمون نبود سر صحبت رو به سمت موضوعی مهم تر می پیچونیم.
بله نقد به معنای درستش اگه باشه که خوبه ولی یکی از کلماتی که بد معنا شده تو جامعه ما همین نقده که وقتی میشنون به ذهنشون چیزی نمیاد جز غر و نق . بنظرم تو فاز اولیه باید مفهوم نقد درست رو معرفی کرد بعد فاز دوم درست نقد کردن رو تمرین کرد سوم هم اینکه نقد شنیدن و نقد پذیرفتن رو ترویج داد
خب دو تا بحث
یکی اینکه به نظر شما چرا مردم نقد درست نمیکنن؟
یکی هم اینکه چرا حتی اگه نقد درستی صورت بگیره در برابر پذیرشش باز هم لجاجت میکنن؟؟؟
خب خیلی ها دوست ندارن بهشون بگیم کارتون اشتباهه یا این کار رو نباید انجام میدادی. مخاطبمون فکر میکنه کاری که انجام میده بی نقصه و حالا کسی بیاد ایراد بگیره رو نمیپذیره .
اینکه بیشتر افراد جامعه تا نقد سازنده رو بلد نیستیم برمیگرده به دوران تحصیلمون از ابتدایی. اگه بهمون نحوه صحیح انتقاد کردنو یاد میدادن الان خیلی هامون نه با نقدمون کسی رو ناراحت میکردیم نه از نقد کسی ناراحت میشدیم.
مشکلی که همیشه من با اطرافیان در جمع های فامیلی و دوستان دارم. تقریباً همه آنها فقط منتقد هستند تا راهکار دهنده، لذا به نظر من بایستی در این باب بیشتر خودمان پیشقدم باشیم تا کم کم دیگران نیز به این روحیه متصف شوند.
راه کار شما چیه برای این یاد دادن؟
مثلا کتاب بنویسیم و بگیم کتاب بخونن؟
فیلم بسازیم؟
مستند بسازیم؟
سخنرانی بزاریم؟
یه واحد به واحد های دانشگاهی و مدرسه اضافه کنیم؟
آیا الزاما نقد باید به همراه راهکار باشد؟ در نگرش انتقادی فرانوگرایی ، ابزار تحقیقی و فکری اندیشمند چیزی جز نقد نیست. خبری از راهکار جایگزین نیست اما متفکر فرانوگرا بیرحمانه سنتها و نظریات علمی نوگرایان را از دم تیغ میگذراند. نگرش جدید در تجمیع این نقدها منظم خواهد شد.