با این صحنه احتمالا زیاد مواجه شدین، مخصوصا جلوی یه نانوایی:
راستی، برای کسب و کاری مانند نانوایی که همه ی مردم حتما به آن نیاز دارند و حتی اگر در بالای یک برج صد طبقه هم قرار داشته باشد، طبقات را طی میکنند؛ جای مناسب کجاس؟
نانوایی در دم مسیر ماشین رو طوری که هر خریدار سواره‌ای حداقل یه بار تشویق بشه یه پارک دوبله کنه برای دو دقیقه.
نانوایی در کوچه پس کوچه ها و یا داخل فروشگاه هایی که حتی اگر خریدار هم بخواهد نتواند برای کسی مزاحمت ایجاد کند.
چرا فقط دوتا گزینه داره؟ اولی که کلا باگه. دومی هم یه باگ دیگه داره این که ادم سواره توی کوچه پس کوچه های این شهری که من الان زندگی می کنم نمی تونه به راحتی ماشین پارک کنه بره نان بگیره. البته راه بعدی اینه که کلا پیاده بری. اما همیشه ادمها پیاده نیستن
#ایده
یه نانوایی شبیه پمپ بنزین که ادمها با ماشین برن توش چطوره؟
یه سایت بود قبل ترها که یه مدت درشو تخته کردن با مپ کار می کرد . نذری یاب بود اسمش. توی مراسم خاص نشون میداد که هر مسجد چی غذا میده و چه زمانی؟ کاش یه اپ یا سایتی می ساختن که میگفت کدوم نانوایی نزدیک به خونه شما خلوت تره مثلا یا جای پارک الان کنارش پیدا میشه یا نه
نانوایی به عنوان یک فروشگاه باشد، که محصولش چند نوع نان و فرآورده های جانبی باشد، بنظر در کنار بازار میوه و تره بار یا نزدیک منازل که جا برای پارک ماشین باشه، حالا یک سوال یک نانوایی دارای مغازه ایی بزرگ است که با توجه به بالا بودن قیمت مغازه شاید کمی صرفه آن در مراکز شهرهای بزرگ پایین باشد، از نانوایی چه استفاده های جانبی یا چند منظوره دیگرب می توان کرد؟ یک نانوایی مناسب باید چه شکلی باشد از لحاظ ریخت و نظم و چیدمان که به فضای شهری بخورد؟ آیا میتوان کسب دیگری در کنار اون به راه انداخت که هم باعث شکیل شدن مغازه بشه و هم درآمد صاحب نانوایی افزایش پیدا کند؟
اتفاقا یکی از اتفاق های خوبی که در شهرهای خوب دنیا میفته همینه که مرکز خرید ها کلا امکان ماشین سواری نیست. یعنی یا خیابون مرکز خرید رو کلا پیاده رو کردن، مشابه این:
یا این:
یا مراکز خرید فروشگاهی هستن که ساختمون های بزرگ همه چی درش هست و معمولا هم یه سوپرمارکت بزرگ هم درون این مراکز خرید:
اینها خیلی سوالای خوبی بودن! تا حالا به درون نونوایی هامون به این دقت نگاه نکرده بودم! تو هر نون بربری فروشی اگه یه پنیرفروشی هم بذارن، احتمالا نونوایی به کافه تبدیل میشه و سود حاشیه ایش هم میتونه بره بالا، با توجه به اینکه میتونه پنیر ها رو در قالب های کوچیک در حد یه وعده بفروشه.
ها. اولی همون انتخاب الانمونه، اکثر نونوایی ها در مسیرهستن تا به راحتی بهشون دسترسی وجود داشته باشه، یعنی انگار خروجی مطلوب چنین سیستمی این بوده که هر کسی در مسیرش حتما نونوایی ببینه.
بحث با یه دوست که تازه از آلمان اومده بود شروع شد، شاکی بود که چرا ماها اصلا خیر جمع رو نمیخوایم و همه ش به فکر خودمونیم، و اتفاقا مثالش همین نونوایی بود و اینکه یه نفر جلوشون بدون اینکه توجه کنه وسط خیابونه پارک کرده که بره یه نون بگیره سریع برگرده!
نظرسنجی به این قصده که خب ماها واقعا چی میخوایم؟ ایا برامون مهمه نونوایی در مسیر باشه، اون هم وقتی میدونیم این در مسیر بودن میتونه باعث ترافیک و رفتار بی نظم جمعی بشه؟
به زبون بهتر، ایا ما بی فرهنگیم؟ خودخواهیم؟ اخلاق ناباب داریم؟ یا نه، ما صرفا حواسمون نیست سیستم هامون چه خروجی هایی رو منجر میشن؟ موقع ساختن سیستم ها کمی گیجیم؟ و زیادی تو ساخت و ساز هامون به وجدان بشر تکیه میکنیم، یعنی همه جا هی از انسان انتظار داریم باشعور باشه، با اینکه سیستمی که ساختیم خودش داره یه اخلاق خارج از بحث شعور رو القا میکنه به جمع؟
پ. البته جای این بحث در این تاپیک نیست. صرفا میخواستم بگم این نظرسنجی که فکر میکنی باگ داره، با چه انگیزه ی قبلی نوشته شده.
این خیلی خوب بود! توی کارهامون خیلی وقتها معیارها یا محدودن یا ایده الی (وابسته به وجدان). اگه دقت کنیم به کلیت ساختارهای مملکت میبینیم برای زندگی کردن چاره ای جز دور زدنشون نیست!
این انتخاب و حالت میتونه حاصل سهل انگاری توی سیستم راهنمائی و رانندگی باشه!
سئوال: ساخت این نظرسنجی چه جوریه؟!
یک مسئله ایی که متاسفانه تبدیل به فرهنگ ما شده، عدم کار کارشناسی قبل از انجام هر کار یا عملی است، ما به درستی جوانب کار، محدودیتها، مدت زمان استفاده از طرحی مثل نانوایی را بررسی نمی کنیم و دو سوم از عمرمان را صرف مشکلی که خودمان بوجود آوردیم می کنیم، تازه باز خوبه متوجه اشتباه میشیم، بیش از هفتاد درصد اشتباهات و محاسبات اشتباه خودمون را متوجه نمیشیم که لااقل ضررش را کاهش بدیم، این به این معناست که مهارت تفکر ما ضعیف است، این را میشه به حمامهای داخل شهر تهران، مشهد یا هرجای دیگه تعمیم داد، که برای صاحب ملک صرف نداره میکوبه ساختمون اداری یا مسکونی میکنه و از قبلش چند میلیارد میخوره!
اولی که کلا باگه. دومی هم یه باگ دیگه داره این که ادم سواره توی کوچه پس کوچه های این شهری که من الان زندگی می کنم نمی تونه به راحتی ماشین پارک کنه بره نان بگیره. البته راه بعدی اینه که کلا پیاده بری. اما همیشه ادمها پیاده نیستن
، تقریبا مشابه مک دونالد، که یه جا پولت رو میدی و کمی میری جلوتر و غذات رو فوری تحویل میگیری:
دیگه نیازی به رای گیری و اعتبارسنجی نیست در این مورد که!
و سود حاشیه ایش هم میتونه بره بالا، با توجه به اینکه میتونه پنیر ها رو در قالب های کوچیک در حد یه وعده بفروشه.