به نظرم مادر مهمترین عضو خانواده است. اگر شاد باشه همه شادن، اگر ناراحت باشه همه ناراحتن، ولی من نمیدونم چطور میشه تحت هر شرایطی شاد بود تا خانواده هم از شادی مادر شاد بشن.
بنظر من نمیشه در هر شرایطی شاد بود… بالاخره بعضی شرایطم وجود داره که واقعا ناراحت کننده اس. مادر درسته که مادره، اما احساس داره و لزومی نداره که چنین کاری انجام بشه
حتی فرزندان هم باید بیاموزند که احساسات مختلفی وجود داره و در زندگی رنج هم هست
هیچ وقت در هر شرایطی نمیشه شاد بود. متاسفانه تو جامعه ایرانی سوگواری خیلی خیلی شایعه اما به غیر از اون گریه و ناراحتی هیچ تعریفی نداره. وقتی از یک رابطه ناراحتی و یا هر چیزی مرتبا باید بغضت رو قورت بدی تا نخواهی به دیگران جواب پس بدی. یا حس ترس که مرتبا ازش باید دوری کنیم. مثلا ترس از آمپول! که از بچگی به ما یاد دادند باید باهاش مبارزه کنیم. در فرهنگ ما نهی از احساسات منفی خیلی زیاده. درصورتی که بروز احساسات منفی نه تنها باعث آرامش ما میشه بلکه به ما قدرت جنگیدن هم میده. مادر هم به عنوان یکی از اعضای خانواده و یک انسان حق داره تا گاهی احساسات منفی مثل ترس، رنج و غم رو بروز بده . این همیشه شاد بودن باعث میشه تا مادر هیچ وقت حق خودش ندونه که میتونه ناراحت باشه و یا احساسات منفیش رو بروز بده که همین باعث میشه از درون غمگین باشه و حس های منفی درونش بمونند.
به نظر من شاد بودن مادر بستگی به شرایطی دارد که مادر در آن قرار دارد، اگر برای مادر تمام شرایط زندگی فراهم باشد مادر خانواده از هر نگاه احساس راحتی کند و هیچ چیزی خاطرش را نگران نکند و چون مادر خود یک زن است محبت کامل را از همسر خود دریافت کند این مادر میتواند مادر شادی باشد، پس باید از نگاه مادی و معنوی خاطر مادر خانواده آسوده باشد، و این شادی مادر نیاز به یک همسر مهربان و خوب دارد که در تمام امور مادر را درک کند و با هم یک زندگی شاد برای فرزندان خانواده فراهم کنند.
به نظر من شاد بودن یک هنریست که متاسفانه عده ای بخوبی راز و رمز آن را نمی دانند . شاد زیستن با توکل بخدا و عشق و اطمینان و اعتماد بخدا حاصل میشود .
حضرت حافظ می فرماید: فاش میگویم و از گفته خود دلشادم / بنده عشقم و از هردو جهان آزادم .
البته مثبت اندیشی و داشتن روحیه هم که با طرز فکر انسان میسر میشود هم تاثیر بسزائی دارد