پاسخ شما ما را در بهبود نوشتارهایمان کمک خواهد کرد.
دو تا نقش اساسی برای دست فروش ها متصور هستم:
- انبارگردانهایِ مغازههای کوچیک و عمدهفروشهای بازار،
- بازاریابهای کمهزینه.
این افراد، معمولا از قشر پایین جامعه هستن که خودشون نیاز به کار دارن و امکانات اولیه برای ایجاد یه کسب و کار رو در اختیار ندارن. اگه هوشمندانه عمل کنن، میتونن ارزش خیلی خوبی تولید کنن و سریع رشد کنن، ولی اکثرا به دلیل دغدغههای بالایی که در زندگی دارن فرصت چندان برای هوشمندی ندارن!
در ضمن دستفروشی، بهترین و کمهزینهترین کارگاهِ عملیِ یادگیری فروشندگی هست! در بعضی کلاس های دانشگاه دیدم اساتید از این کار به عنوان یه پروژه بهره میبرن.
پ.ن. توضیحی که برای سوال نوشتین گمراهکنندهس، چه نوشتارهایی؟ بیشتر توضیح بدین تا بشه بهتر به سوال فکر کرد و سوال به جواب های بهتر برسه.
با سلام من در رسانه ها فعالم و این پرسش ها برای تکمیل پروسه گزارش نویسی، خبرنویسی اهمیت خاصی دارد چراکه من به تعامل با افراد جامعه اعتقاد دارم.
نظر شخصی
دست فروشی بسته به نوعی که مدیریت میشه ( اگر مدیریت بشه ) میتونه برای اقتصاد در حوضه های مختلف مفید یا مضر باشه
عموما انجام دست فروشی برای خود فرد مفید هست
چون با کمترین توانایی و سرمایه گذاری امکان دستیابی به حداقل درآمدی فراهم میشه و در اینکار انقدر قابلیت ابتکار هست که بشه روی افزایش درآمد هم تمرکز کرد
البته خب همونطور که میدونید خیلی از دست فروش ها هم مالک اجناسی که میفروشن نیستن. مثل تعداد زیادی از دست فروش های مترو که یک گروه اونهارو از لحاظ ارائه محصول پشتیبانی میکنند و بخشی از سود حاصله رو به اونها به عنوان دست مزد پرداخت میکنند
اما برای اقتصاد کشور و شهر این فرایند مفید هست یا مضر
بحث بسیار طولانیست
در حوضه شهری دست فروشی این امکان رو فراهم کرده که مردم میتونن اجناس رو با قیمتی پایین تر از مغازه ها تهیه بکنند چرا که دست فروش ها هزینه های کمتری نسبت به یک مغازه دار پرداخت میکنند
اجاره مغازه نمیدن!
مالیات نمیدن!
نیاز به درج قیمت محصول روی محصول ندارن!
ادعایی روی کیفیت محصولات ندارن!
خدمات پس از فروش یا ضمانتی در مورد کیفیت و ماندگاری محصول نمیدن!
و…
ولی از طرفی خرید از این دست فروش ها به چه معناست؟؟
در مرور زمان و در صورت اندازه گیری شاخص کل ، مقرون بصرفگی اماکن تجاری و فروشگاهی رو کم میکنند.
رقابت ناسالمی در بازار ایجاد میکنند که عموما باعث ضربه زدن به کسبه میشه چون واقعا یک مغازه دار نمیتونه در پارامتر قیمت با یک دست فروش رقابت کنه ( در حالت عادی و معقول)
فروش انجام میشه ولی مالیات خرید و فروش پرداخت نمیشه که دیگه دوستان همه میدونن چقدر بد هست این ماجرا و اگر جمع بزنیم میبینیم چه مبلغی بزرگی مالیات غیب میشه این وسط
دست فروشی مدیریت نشده تبدیل به ابزاری برای سوء استفاده گران بازار میشه
با توجه به هزینه های بسیار پایین تر و اعتماد مردم نسبت به قیمت این بازار ، تعداد افرادی که تامین کننده اینطور محصولات هستند زیاد شده
بجای اجاره یک مغازه در جایی که اصطلاحا پاخور خوبی داشته باشه و … که طبیعتا اجاره بالای هم داره یک انبار یا حتی یک واحد مسکونی با حداقل قیمت اجاره میشه و توش محصولات رو میزارن. چند تا دست فروش میگیرن و اجناس رو بینشون تقسیم میکنند و شب به شب پولارو جمع میکنند و دست مزد دست فروش هارو هم میدن ( این موضوع الان خیلی زیاد شده و خیلی از کسبه ثابت شعب دست فروشی دارن )
خب این باعث میشه فروشنده ای که تا پیش از این داشت بصورت رسمی فعالیت میکرد اسما از فعالیت خارج بشه
فضای کاری نیاز نداره
فاکتوری تولید نمیکنه و مالیاتی پرداخت نمیکنه
کسی رو استخدام یا مشغول به کار نمیکنه ( اسما)
و چندین مورد دیگه
این موضوع خیلی جالبه
من خودم به اینکه برم و امتحانش کنم خیلی فکر میکنم
سوالات کامل و مشروح با ارائه توضیحات و مفاهیم بصورتی کاملتر قطعا زمینه تعامل بیشتر کاربران پادپرس و درج پاسخ های بیشتر رو فراهم میکنه
پیشنهاد میکنم مطالعه شود
چطور پرسشمان را به شکل بهتری مطرح کنیم؟
دستفروشی، بخش جدایی ناپذیر اقتصاد شهری است
علیرضا پویانسب
درست در مناطق مرکزی شهر آنجا که رفت و آمدها بیش از پیش میشود بساطشان را پهن و فروش خود را آغاز میکنند. آنها دستفروشانی هستند که از جمله چالشهای اصلی برای مدیران شهری به حساب میآیند، چراکه برخورد با آنها همواره محل اختلاف نظر بوده و هست. عده ای معتقدند که آنها رونق به دنبال دارند و عدهای دیگر جنبه منفی را نگاه و بر هم زدن آرامش زندگی و نظم شهری را دنبال میکنند، اما آنچه پیداست این است که آنها مشتری های خود را دارند و از نظر اقتصادی ظاهرا برای تعداد زیادی از شهروندان به صرفه محسوب می شوند.
به همین دلیل به نظر می رسد به جای برخورد با آنها که هیچگاه نمی توان تعدادشان را به صفر رساند ساماندهی مهمترین اتفاق خواهد بود، چراکه عدهای از کارشناسان که نیمه پر لیوان دستفروشی را میبینند بر این باور هستند که حضور آنها با توجه به مشکلات و مسائل پیچیده اقتصادی و اجتماعی کشور، غیرقابل اجتناب و طبیعی بوده و مدیریت آنها و در نظر گرفتن مکان برایشان راه کار مناسب تری است، اتفاقی که شهرهای بزرگ دنیا به سوی آن حرکت کرده و دستفروشی را در قالب یک شغل به رسمیت شناختهاند.
هرچند که دستفروشی در کشور ایران افت و خیزهای فراوانی داشته است و برای مثال روزگاری پس از انقلاب با برخوردها خبری از دستفروشان نبود، اما پس از جنگ و با بروز مشکلات اقتصادی حاصل از جنگ هشت ساله، آنها مجدد به سطح جامعه بازگشتند. هرچند که در دهه 70 و پس از آن در دهه 80، دستفروشی به واسطه ساماندهی کمتر و کمتر شده بود، اما امروز مجدد این موضوع به سطح اول جامعه کشیده شده و این بار با استقبال مردمی نیز روبهرو شده است؛ استقبالی که هم برخورد با آنها را برای مدیران شهری سخت و هم حضورشان را برای اقتصاد خرد شهری چالش برانگیز میکند، اما هنوز در قالب یک معضل برای مدیران شهری کسی نمی داند چگونه با آن برخورد کند.
بیش از یک دهه است که دستفروشان در تمام دنیا بخش جدایی ناپذیری از اقتصاد شهری به حساب میآیند که موجب دسترسی آسان به طیف گستردهای از کالاها و خدمات در فضاهای عمومی می شوند. در واقع آنها پیوندی هستند میان مشتری و کالاهای خدماتی که در زندگی امروز شهری به شدت مورد نیاز هستند. به همین دلیل آنها محدودهای برای فروش ندارند و از اقلام مختلفی چون سبزیجات تازه و غذاهای آماده گرفته تا مصالح ساختمانی و لباس و صنایع دستی، از لوازم الکترونیکی مصرفی تا لوازم آرایشی در بساطشان یا پیدا میشود یا با یک تلفن برای مشتری آماده خواهد شد.
هرچند که طبق بسیاری از آمار دیگر تعداد آنها نه در اصفهان و نه در هیچ یک از کلانشهرهای کشور مشخص نیست، اما آنها به لطف حضورشان و معاملاتشان به طور مستقیم در سطح کلی فعالیتهای اقتصادی و ارائه کالا و خدمات موثر هستند. به همین منظور دنیا تلاشی برای جدا کردنشان از اقتصاد نمی کند و در ایران نیز جداکردن آنها کاری بس دشوار خواهد بود، چراکه اقتصاد شهری در جهان به این نتیجه رسیده است که حذف دستفروشان موجب کاهش رقابت در فعالیتهای اقتصادی می شود و کسب و کارهایی که به فروشندگان خیابانی جنس می فروشند در نبود آنها دچار خسارت سنگین شده و شاید حتی شغلشان را از دست بدهند. پس آنها در دل اقتصاد شهری تنیده شده اند و گاهی محور اقتصاد خرد در شهر می شوند، در حالی که در ایران هنوز چگونگی برخورد داشتن یا نداشتن با دستفروشان محل مناقشه است. شهرهای بزرگ دنیا نه تنها این مسئله را حل کردهاند بلکه همیشه به این موضوع مثبت نگاه کردهاند.
شهرهای دنیا و مدیران شهری آنها معتقدند فروش اجناس در کنار خیابان، به نوعی کارگاهی برای کارآفرینی، کسب وکار خانوادگی و تعامل اجتماعی است. ارتباط فروشندگان و مشتریان به سیستم اقتصادی و اجتماعی نیز وارد و بسیاری از مهارت های دشوار کارآفرینی در کوچه و خیابان فرا گرفته می شود. افرادی که نمیتوانند از عهده خرید یا اجاره محلی ثابت برای کارآفرینی برآیند، میتوانند از فروش کنار خیابان آغاز کنند. این کار به عنوان پله ای حیاتی از نردبان اقتصاد برای صعود است و برخی فروشندگان خیابانی حتی موفق شده اند کسب و کارشان را از خیابان به مغازه منتقل کنند.گاهی دست فروشان یک خیابان را از کسلکنندگی نجات میدهند و در واقع خون تازه اقتصاد خرد را در رگ های یک خیابان جاری می کنند. عدهای معتقدند دستفروشان موجب کاهش گردشگران میشوند این در حالی است که دست فروشان به واسطه رنگا رنگ بودن فعالیتشان و ارائه کالاهای متفاوت و بعضا کالاهای بومی جذاب که نمونه اش در همه جای دنیا دیده نمیشود نه تنها ضربه ای به توریست شهری نمی زنند بلکه شاید خود به مناظر توریستی و جاذبههایی برای عکاسی در نظر گرفته شوند. بررسی بیشتر کشورهای جهان نشان میدهد، کشوری بدون بازار دست فروشان که به تعبیری از آن بازار خاکستری هم نام می برند، وجود ندارد و نه تنها در ایران بلکه در بیشتر کشورها برخورد امنیتی با چنین بازاری نه تنها دیگر بازارها را رونق نداده بلکه گاهی بازارهای سیاه را راه اندازی کرده است. آنها فقط به دلیل نداشتن هزینه اجاره یک مغازه، اقتصاد کوچه بازاری راهاندازی کرده اند و عمدتا غیرمجاز هم کاری نمیکنند. آنها در واقع بدنه روستایی یا قشر کم درآمدی هستند که تصور می کنند میتوانند در بهشت شهرهای بزرگ زندگی کنند، اما مجبور به حضور در بازار غیر رسمی، با ارائه محصولات مجاز می شوند. البته باید این موضوع را در نظر گرفت که تصمیم در خصوص چگونگی فعالیت درست آنها شاید بتواند کمکی کرده و آنها را به سوی بازارهای رسمی هدایت کند و برای اقتصاد شهری مفیدتر واقع شوند. هرچند که در ایران هنوز چنین بازاری به رسمیت شناخته نمی شود، اما شهرداری تهران چند سالی است در خصوص آنها و ساماندهی دستفروشی، فعالیتهایی کرده، اما در اصفهان مدیران شهری و شهرداری اصفهان میتواند از این فرصت فراهم شده نهایت استفاده را ببرد. تعیین یک جایگاه برای دستفروشان هم موجب رونق منطقهای از اصفهان شده و هم بازار غیررسمی را میتواند راحتتر از گذشته زیر نظر داشته باشد. از سوی دیگر اقتصاد شهری کوچک به واسطه حضور و رونق کسب و کار این دستفروشان می تواند رونق بیشتری پیدا کند و در واقع اقتصاد خاکستری شهری باقی بماند و بدل به اقتصاد سیاه که خود معضل اساسی اقتصادی و شهری است تبدیل نشود، چراکه بدون تعارف باید گفت افزایش دستفروشی اغلب زاییده مسائل اجتماعی-اقتصادی است و این موضوع میتواند با یک ساماندهی اساسی و با برنامه به محلی که موجب افزایش تبادلات اقتصادی است تبدیل شود. همانطور که در ترکیه با ساماندهی و نظارت بر دستفروشها، از آنها با ارزش افزودهای، در جایگاه جاذبه گردشگری استفاده میکنند و به تازگی برخی کشورهای آفریقایی هم به اهمیت خردهفروشی پی برده و برای این فعالیت اقتصادی کوچک غیررسمی، شرایط مساعدی فراهم کردهاند. در اصفهان نیز دستفروشان می توانند ارزش افزوده ای برای شهرداری باشند، اگر به آنها درست نگاه شود.
اگر بخوایم حجم نقدینگی که تو دستفروشی جا به جا میشه رو با حجم نقدینگی که تو پروژه های عمرانی یه شهر جا به جا میشه مقایسه کنیم تقریبا مثل این میمونه که یه موش رو با یه فیل مقایسه کرده باشیم .
دستفروشی از نظر حجم نقدینگی و حجم مارکت قدرتی نداره و تاثیر خیلی زیادی تو اقتصاد شهری نمیتونه داشته باشه .
از طرفی به نظرم بار فرهنگی و اجتماعی مقوله دست فروشی و تاثیر اون تو روزمرگی شهروندان خیلی ملموس هست . به نظر من کسی که دست فروشی میکنه تو خط مقدم یه زندگی شرافتمندانه و سالم در برابر تکدی گری و حنجار شنکنی هستش.
شاید اولین کمکی که یه دست فروش به جامعه خودش میکنه اینه که از نظر اقتصادی خودش و خانوادش رو تامین میکنه . همین کار باعث میشه که اولا خودش یه معتاد یا مواد فروش یا دزد یا هر چیز دیگه ای که میتونست باشه نباشه و از طرفی خانواده اون شخص هم از ناحنجاری های اجتماعی فاصله میگیرن چون به قول معروف نون حلال سر سفرشون میاد .
شاید اگر از دست فروشی و دست فروش ها به خوبی حمایت بشه و این افراد کارشون سامان دهی بشه یا حتی یه اتحادیه تشکیل بشه برای دست فروش ها شاهد کم شدن آمار جرم باشیم و همین یعنی تاثیر مستقیم گذاشتن تو اقتصاد کلان شهری