فکر می کنم همه دیگه با موسسات آموزشی خصوصی که امتحان برگزار می کنن، کتاب کمک آموزشی چاپ می کنن، آزمون می گیرن و… آشنایی داریم.
یادم می یاد زمانی که برای کنکور می خوندم در دوره دبیرستان کتاب های رنگ و وارنگ، آزمونای مختلف و… زیاد بود و هر کس برای راهنمایی یکیشون رو پیشنهاد می کرد. این جو برای کارشناسی خیلی سنگینتر هست ولی برای ارشد با اینکه این مسایل کم رنگ تر هست ولی به مرور داره جاش رو باز می کنه و این موسسات در تحصیلات تکمیلی هم نقش پر رنگ تری بازی می کنن.
به نظر شما وجود این موسسات نقش مثبت در آموزش کشور داره یا مضر هست؟
به علاوه،
اگر نظرتون مثبت هست: چه کسایی باید امکان تاسیس این موسسات رو داشته باشن و همینطور چه کسایی می تونن توش فعالیت کنن؟
و اگر منفی: چرا؟ چه راهکاری به ذهنتون می رسه که به کسی که توی جو کنکور هست کمک کنه که در گیر این موسسات نشن و همینطور چه پیشنهاد جایگزینی دارین؟
برای رفع نیاز خوبه، اما بنظر من کارشون بیشتر جنبه عوام فریبی و تلقین نیاز پیدا کرده. بنابراین سودی که به خودشون میرسه مهمتره از نفعی که به حال آموزش و پرورش کشور داره، در واقع به جای کمک به اصلاح سیستم، مسأله رو دور زدن. چیزی شبیه رشد قارچ گونه مدارس غیردولتی یا غیرانتفاعی، یا انواع مراکز کسب مدرکی که به اسم دانشگاه تأسیس شدن.
این همه مؤسسه، این همه کتاب کمک آموزشی، همه موازی کاری و تکراری و مشابهند اما برای جذب مشتری در قالب متنوع و نو و معجزه گر به مردم غالب می شوند.
من فکر میکنم باید دقیق به فلسفه موسسات خصوصی، چه در ایران چه در جاهای دیگه نگاه کنید. موسسه خصوصی کارش کسب درآمد هست برای تضمین موفقیت در گرفتن مدرک. فکر نمیکنم هدف آموزشی خاصی پشت داستان باشه.
میشه اینجوری نگاه کرد، من این رو میفهمم که اکثر این موسسهها این خصوصیت رو داشته باشن، ولی چرا رقابت به سمتی نرفته که موسسههائی باشن که کار باکیفیت آموزشی انجام بدن؟ برای مثال چرا وارد عرصه آموزش به معنی عام نشدن یا در تحقیقات سرمایهگذاری نمیکنن و صرفا در مرحله کنکور خودشون رو نشون میدن.
اشاره کردم در حد نیاز خوبه، مثلاً ساعات کلاسی و … مدارس معمولی آمادگی لازم برای کنکور رو ایجاد نمیکنه. اما بسیاری از افرادی هم که سراغ این امکانات خارج از مدرسه می روند، به نتیجه مطلوب نمی رسند، یکی از دلایلش، بزرگنمایی تأثیر این روش هاست. بنظرم موفقیت در کنکور یا تحصیلات بالا بسیار وابسته به تلاش فرد است.
بنظرم یه دلیلش تقاضای بازاره، یا همون جو غالب و مدل حافظه محور و مدرک گرای سیستم.